سینماهای چهارباغ در گیر و دار تحول؟!
تابناك اصفهان: با اینکه از تولد دوباره و نو شدن سینمای قدیمی شهر خوشحال است، اما برانداز اجمالی سالن تازه ساز باعث شده هنوز رغبت نکند برای تماشای فیلمی بلیت بخرد، لحظاتی را در سالن انتظار منتظر بماند و دست آخر سینما محل همراهی و سفرش به دنیای فیلم شود! جلال که به قول خودش عاشق سینماست، سری شاید به نشانه افسوس تکان می دهد.
کد خبر: ۳۰۳۰۴۱
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۴ 27 September 2016
تابناك اصفهان: با اینکه از تولد دوباره و نو شدن سینمای قدیمی شهر خوشحال است، اما برانداز اجمالی سالن تازه ساز باعث شده هنوز رغبت نکند برای تماشای فیلمی بلیت بخرد، لحظاتی را در سالن انتظار منتظر بماند و دست آخر سینما محل همراهی و سفرش به دنیای فیلم شود! جلال که به قول خودش عاشق سینماست، سری شاید به نشانه افسوس تکان می دهد و اضافه می کند: دلم برای روزهایی که نشستن در سالن انتظار عالمی داشت تنگ شده است؛ روزهایی که پوستر و عکس هر کدام از فیلم ها تو را به دنیای خود می برد. این روزها سینماهای تازه ساز چندان شبیه سینما نیستند، انگار رفته ای هتل یا کافی شاپ یا یک نمایشگاه ساختمانی و بایدمنتظر هر چیزی جز نمایش یک فیلم باشی!


هر چند در نظر میلیاردها مخاطبی که امسال و با آغاز سال 95 به دعوت دوباره سینماها پاسخ مثبت دادند شاید همین که در سینمای تازه جان گرفته شهر باز باشد، خوب است و همین که سینماها کارهای نو بکنند و برخوردهای خوب با مخاطبان داشته باشند، به فروش اینترنتی بلیت بپردازند،‌ گاهی از عوامل فیلم دعوت کنند و اقداماتی برای حضورشان در کنار مردم داشته باشند و... باعث شود خیلی از روزهای سال مثل سه شنبه های نیم بها سینماها شلوغ و پر جنب و جوش شود وحال مردم را خوب کند،‌ اما نگاهی هم هست که بهترین ها را یک جا بخواهد؛ نگاهی که به حداقل و خوب قانع نشود و انتظارخوب تر شدن را داشته باشد. داستان سینماهای اصفهان داستان عجیبی است.

سینماهای شهر تقریبا همه در چهارباغ عباسی اصفهان جمع شده اند و ظاهرا آن قبل ترها که روزهای رونقشان بوده هر کدام شخصیت و مخاطبان خودشان را داشته اند؛ یعنی هر کس برای دیدن فیلمی بنا بر سلیقه خود می دانسته باید راهی کدام سالن شود، مدتی قبل اما به دلیل مدیریت غلط و نگاه نادرست، چراغ این سالن ها یکی یکی رو به خاموشی رفت و تعطیلی سینما«فلسطین»، حافظ سابق و از پس آن «ایران» روزهای تلخی را در خاطره جمعی ما و برای محفل چهارباغ رقم زد تا اینکه با حضور حوزه هنری و تحویل سینماها به این مرکز که سابقه خوبی در بازسازی و ساخت سالن ها دارد،‌ سینما فلسطین دوباره البته بدون نام قبلی اش (حافظ)احیا شد و نه تنها این روزها سینما خانواده هم در حال نوسازی است،‌ بلکه برنامه ریزی هایی هم برای نو و چند سالنه شدن سینما ساحل شده است. از سوی دیگر هم زمزمه هایی برای تحویل سینمای متروک چهارباغ ( ایران) به حوزه هنری شنیده می شود.‌ همه این ها اخبار خوشحال کننده ای است، اما نحوه بازسازی سالن های سینمایی، آن هم در مهم ترین خیابان شهر به لحاظ علمی و معماری یک مساله قابل تامل و حیاتی است.

توجه به این مهم خصوصا پس از بازسازی سینما فلسطین برای برخی سینماگران و معماران و هنرمندان جدی تر شد. اینکه معماری سینماهای چهارباغ اصفهان توسط چه کسانی و با چه نگاه کارشناسانه ای با توجه به بافت این خیابان مهم شهر اصفهان و نیازهای خاص مکانی به نام سینما انجام می شود؟ اینکه چرا تغییر و تحول سینماهای شهر که یکی از مهم ترین بناهای فرهنگی آن هستند، جریانی پر جنب و جوش و فعال در سطح شهر برای ایجاد رقابت بین معماران و درگیر کردن مردم شهر ایجاد نمی کند و اخبار و گزارش ها صرفا به بازدید مسوولان از مراحل ساخت خلاصه می شود ؟ اینکه آیا معماری سینماهای چهارباغ نباید برگرفته از معماری اصفهان و دارای روح آن باشد ؟ تمام این پرسش ها و سوالات مختلف دیگرسبب شد تا در گیر و دار بازسازی سینما خانواده و بازدیدهای پیاپی از مراحل ساخت آن با چند معمار در رابطه با نیازهای معماری سینماهای شهر به گفت و گو بنشینیم.

منظور ما از معماری سینماها بر اساس معماری اصفهان چیست؟

مهندس محمود درویش، معمار با سابقه شهر درمورد موقعیت جغرافیایی سینما و اجماع آنها در چهارباغ می گوید: مطمئن نیستم که قرار گرفتن تمام سالن های سینما در چهارباغ در جهت نیاز به جوابگو بودن سلیقه های مختلف مثبت باشد. خصوصا اینکه تمامشان را در یک خیابان پیاده متمرکز کنیم که قطعا محدودیت های دسترسی خود را خواهد داشت،‌ اما درمورد معماری سالن ها اگر ما به نگاه فاخر و فضای فرهنگی فکر شده در گذشته نزدیک شویم سالن هایی متفاوت خواهیم داشت که رنگ و بوی معماری اصفهان را می دهد و نکته مهم همین جاست که منظور ما از معماری اصفهان چیست؟ همان قوس و آجر و ... به شکل متداول؟ یا جوهره و خصلتی که معماری اصفهان دارد و مثلا می توان در یک نظر خواهی و مسابقه به کمک افراد خبره و معماران ارزشمند به آن رسید؟ بنابراین اگر ما چند سینما در احجام مختلف داریم باید آنها را به فراخور خود به مسابقه یا مهندسان مشاور شناخته شده واگذار کنیم که جوابگوی آن باشند و نمی توان تعریف گفتنی برای آن داشت.

او با اشاره به معماری بدنه شرقی چهارباغ می گوید: متاسفانه معماری بدنه شرقی چهارباغ نه خصلت اصفهانی و نه ویژگی معمارانه دارد و حتی نتوانسته برای کسبه و تجار جذابیت ایجاد کند. درویش ادامه می دهد: این پروژه یک مسابقه سراسری بود که برندگانی از جمله میرمیران و شرکت باوند داشت که بعد از واگذاری به شرکت باوند نشد با آنها ادامه بدهند و خواستند فاز دو را به مسابقه بگذارند و نهایتا بدون اطلاع متخصصان شهر این طرح اجرایی شد و این طرح نه از نظر معماری نه از نظر اجرا و فکر، خوب از آب درنیامد. محمود درویش اضافه می کند:‌ هر قسمتی از چهارباغ خصلتی دارد که باید به صورت جداگانه مورد مطالعه قرار گیرد. هر چند طرح های بدنه سازی اوایل پهلوی اول چندان موفق نبوده، ولی در حال حاضر برای ادامه هم نمی توان کاری بدون مطالعه و قدرت کرد. این معمار با اشاره به تجربه جهانی کار در چنین فضاهایی ادامه می دهد: در سراسر دنیا برای حیات مجدد دادن به بافت های تاریخی اعم از بخش های مختلف طرح های خوبی داده شده است؛ تجربیاتی جهانی که باید از آنها استفاده شود.

به صورتی که هم نیازهایی که آن مجموعه از نظر خدمات تفریحی، تجاری و ... را تامین کنیم هم کار عمیقی به پشتوانه مطالعات کامل جامعه شناسی، شهرسازی و ...انجام دهیم. احتمالا بسیاری از مالکین فضاهای متروک چهارباغ حاضر به مشارکت تحت یک طرح مصوب و قابل قبول خواهند بود. در همین جهت من فکر می کنم شهرداری باید نظرخواهی کند و طرحی قابل قبول و متفاوت را بر اساس شخصیت هر بخش چهارباغ برگزیند؛ طرحی تحت یک مدیریت یکپارچه و فکر شده که منجر به تکرار اشتباهات قبلی نشود.

سینماهای چهارباغ شخصیت متفاوت دارند

او درباره تمرکز و کار بر روی سینماهای چهارباغ ادامه می دهد: همان طور که گفتم سینماهای چهارباغ فضاها و شخصیت های متفاوت دارند واین موضوعی است که باید در احیای آنها مورد توجه قرار گیرد. بررسی همه این مسائل ما را قطعه قطعه نسبت به معماری ،‌ طراحی ، تنوع و هارمونی و سنخیت مصالح و رنگ ها با هم رهنمود می کند. با شناخت پیدا کردن و با مطالعه می توانیم راه حل را متناسب با فرهنگ،‌ اقلیم و ... پیدا کنیم و در طرح ها هم انعطاف پذیر باشیم. به نظرم سلیقه شخصی کسی برای ساخت سینماها یا حتی خود چهارباغ ملاک نیست، بلکه باید هم از تجربیات گذشتگان ، هم تجربیات امروز استفاده کرد تا کاری انجام شود که هم خواست توده مردم را برآورده کند و هم ارزش های معماری و تاریخی لازم را داشته باشد.

سینما یا نمایشگاه سنگ های آنتیک!

محمد عرب، از دیگر معماران شهر هم که توجه خاصی هم به سالن سینماهای تازه بازسازی شده داشته در رابطه با معماری این بناها می گوید:‌ زمانی که من به سینماهای تازه بازسازی شده پا می گذارم، فکر می کنم که به یک نمایشگاه سنگ پا گذاشته ام؛ نمایشگاهی از سنگ های آنتیک و گران قیمت! این معمار ادامه می دهد: به نظر من متاسفانه آن چیزی که سطح سلیقه عامیانه ما را در معماری در یکی، دو دهه اخیر شکل می دهد،‌ بیشتر رفتن به سمت اغراق در معماری و کالایی شدن آن است. معماری بیش از نقش اصلی به واسطه تغییرات اقتصادی در دهه های 70 و 80 به سمت کالای سرمایه گذاری رفت وآنچه بیشتر جریانات را در بخش عمومی معماری تحت تاثیر قرار داد، تبدیل شدن به کالا برای سرمایه گذاری بود ، ‌بنابراین هر چه این کالا پررنگ آب و زرق و برق تر کار شد، بیشتر مورد توجه قرار گرفت. پیامد این مساله هم در چند سال اخیر باعث شد این نوع سلیقه به شکلی از زیبایی شناسی تبدیل شود.

این روزها آپارتمان ها،‌ فضاهای فرهنگی ، اداری و ... ما همه شبیه کافی شاپ شده اند و همه سعی دارند آنچه که معماری قادر به ارائه اش نیست را جایگزین کنند و وجه بصری پر زرق و برق شلوغی را ایجاد کنند.او اضافه می کند:‌ یک موضوع مهم به نظر من این است که معماری فضاهای عمومی تبدیل به آیکن یا نشانه در بدنه شهری می شود. همان طور که الان در دنیا معماری فضاهای فرهنگی به نوبه خود یک شخصیت فرهنگی ایجاد می کند و این فرصتی برای استفاده است. معماری بناهای شاخص شهری ما هم می تواند تاثیر فوق العاده ای در نگاه و زیبایی شناسی و فرهنگ سازی ما داشته باشد. این موضوعی است که فارق از موقعیت جغرافیایی سینماهای ما اهمیت پیدا می کند، اما وقتی راجع به سینماها در چهارباغ صحبت می کنیم نوعی اهمیت مضاعف برای آن ایجاد می شود و آن هم نقش و کاراکتر خود چهارباغ است که متاسفانه ما سه دهه است اتفاق جدید و درخوری را در آن رقم نزده ایم و فقط شاهد رشد زیاد فضاهای تجاری بوده ایم، در حالی که شکل درست سینماهای چهارباغ می تواند کل فضای این خیابان را دگرگون کند و تحت تاثیر قرار دهد.

ساخت و نوسازی سینما، فرصت خاص شهر

محمد عرب اضافه می کند: معمولا ساخت یا نوسازی فضاهایی مثل سینماها در کل دنیا یک فرصت خاص برای شهر تلقی می شود و برای چنین فضاهایی در مرحله طراحی هزینه های جدی پرداخت می شود. طرح های خاص برای سینماها ‌به مسابقه گذاشته می شود و معماران بزرگ هرکدام سعی می کنند طرح پیشنهادی خود برای انجام آن را ارائه کنند. به جز زمان و انرژی و هزینه ای که برای داشتن بهترین طرح انجام می گیرد، به واسطه این امر یک اتفاق معماری هم در آن شهر برای جذب گردشگر اتفاق می افتد.عرب در رابطه با تجربه شخصی خود درمورد کار در فضای چهارباغ ادامه می دهد: من چند سال به واسطه همکاری ام با یک شرکت درگیر طرح چهارباغ بودم و در جریان اتفاقاتی که در بحث معماری آن می افتد هستم.

متاسفانه ما اکثرا به از بین بردن و از نو ساختن پرداخته ایم در حالی که این نوع برخورد با فضاهای شهری اصلا در کل دنیا معمول نیست و در حال حاضرهم مهم ترین رفتاری که می توان با این فضا داشت حفظ معماری درجه یک بسیاری از قسمت های چهارباغ است که از دهه 40 و 50 باقی مانده است؛ بخش هایی که به نظرم فقط نیاز به پیرایش و زدودن آلودگی های موجود دارد. بناهای زیادی هستند که فقط کافی است اضافاتشان کنده شود. معماری سینماها هم متعلق به دهه 40 و 50 و معماری مدرن ماست که ارزش معماری خاص خود را دارد و نیاز نیست کلا دگرگون شود و شاید اگر همین پیرایش اتفاق بیفتد کافی باشد.او تاکید می کند: به نظر من مسابقه یکی از بهترین راهکارهاست، چون علاوه بر اینکه با آن می توان به طرح های بهتری رسید، فراخوان شدن این اتفاق و درگیر کردن معماران شهر در آن می تواند نتایج خیلی خوبی برای شهر داشته باشد. به هر حال اصفهان به اندازه خودش معماران خوب دارد، ولی متاسفانه بسیاری از آنها کمترین ارتباط را با پروژه های دولتی و کارهای اینچنینی دارند.

این معمار با اشاره به اینکه پر هزینه بودن طرح های معماری دلیلی بر موجه و درست بودنشان نیست،‌ ادامه می دهد: مساله این است که طرح هایی که در این سال ها در سینماهای اصفهان، چه قدس چه فلسطین و ... به سمت مدرن شدن استفاده شده اکثرا پر هزینه کار شده است، در حالی که اتفاقا شاید بتوان با طرحی درست، اما هزینه بسیار کمتر آنها را به نتیجه رساند، مثلا در تمام فضای داخلی حوزه هنری از سنگ استفاده شده است، ولی تنها حسی که شما به آن ندارید این است که اینجا یک سالن فرهنگی هنری است و پرسش اینجاست که استفاده از این حجم سنگ چه لزومی دارد؟! مساله مهم دیگر توجه به این نکته است که برای نوسازی فضایی مثل سینما به کارگروهی از آدم های متخصص نیاز داریم که بتوانند تصمیم بگیرند چه چیز غلط و چه درست است و این مهم قبل از هر اقدامی است، اما قطعا مهم ترین عامل این است که در حال حاضر ارتباط منطقی بین معماران و کارشناسان این فضاها با آن وجود ندارد؛ مساله ای که شاید مهم ترین دلیلش دست کم گرفتن این فضاها باشد. نتیجه تمام این موارد و سپری شدن چنین سیری این است که ما ناخودآگاه داریم حس تعلق شهر را از بین می بریم.

در واقع به نظرم منهای پر زرق و برق بودن و بازسازی نامناسب داشتن رویکردی که باعث شود حافظه ما به راحتی دستخوش تغییر قرار نگیرد، ‌اهمیت خاصی دارد. اینکه ما نباید برخی فضاهایی که جنبه خاطره انگیزی دارند و با کمترین امکانات تبدیل به فضای شهری شده اند را خراب کنیم و به جای آن اثری بسازیم که نمی تواند مردم را به خود جذب کند و در نتیجه برآورد اقتصادی هم داشته باشد.

تنوع متریال نمی تواند فضا ایجاد کند

نیلوفر نیک سار هم با وجود اینکه اصفهانی نیست از معماران فعالی است که سابقه فعالیت سینمایی هم دارد. او با بازدید از سینمای تازه ساز شهر می گوید:‌ به نظرم در اینجا بیشتر سعی بر این بوده است که با متنوع کردن متریال حس و حال فضا ایجاد شود،‌ در حالی که این اتفاق نمی افتد. در واقع با این نوع و سلیقه کار بیشتر یک فضای شلوغ و درهم و برهم ایجاد می شود که آنچه درش غایب است همان حس و حال فضاست. به طوری که فکر می کنی طراح، یا معماری نمی دانسته یا سواد معماری اش کم بوده است. همان طـــــور که می بیــــنیم کسانی که معماری نمی دانند وقتی می خواهند خانه خودشان را طراحی کنند در هر قسمتش نوعی از متریال را به کار می برند و ما شاهد تنوع بالای استفاده از سنگ، چوب و ... در گوشه گوشه اثرشان هستیم، در حالی که این نوع خرج متریال نمی تواند فضا ایجاد کند. همان طور که به نظرم در این سالن سینما هم کمتر فضای یک سالن فرهنگی برای مخاطب ایجاد می شود.او درمورد نحوه استفاده از معماری اصفهان در فضای سالن سینماهای تازه ساز می گوید: مساله مهمی که باید به آن توجه داشت این است که چگونه از معماری سنتی در فضاهای امروزی بهره ببریم؟ من فکر می کنم اگر بخواهیم این تعریف را در خلاصه کردن اصفهان در همان استفاده از آجر یا قوس و ... بدانیم همان اتفاقی می افتد که در میدان عتیق شاهدش بودیم. پس باید یادمان باشد که لزوما یک قوس و خشت و کاشی به ما اصفهان نمی دهد، اما مساله بعدی این است که چه چیزی برای ما اصفهان را تداعی می کند؟ شاید اگر همان فضای قدیمی در بخش های مختلف سینما بازسازی و حتی برخی المان ها نگه داشته شود بیشتر فضای اصفهان تداعی شود. نیک سار به لزوم وجود برخی پرسش ها قبل از اقدام عملی برای بازسازی سالن ها اشاره می کند و می گوید: به نظرم این خیلی خوب است که ما طی روند بازسازی برای هر حرکت پاسخی داشته باشیم؟ مثل اینکه چرا این متریال ها انتخاب شد؟ چرا این نوع طراحی به کار رفت؟ حتی مخاطبان آن چه افرادی هستند؟ و ...او اضافه می کند: نباید انتظار داشت حتما از متریال سنتی در ساخت سینماهای امروز استفاده شود، چون صحبت از اصفهان امروز است و شهری که دیگر سنتی نیست، ولی می توان از امکانات موجود قبلی مثل سردر و ... بهترین استفاده را برد. خصوصا که سالن ها در قدیم اصالت خاصی داشته اند، مثلا سازندگان باید به خاطر داشته باشند که فضای بیرون و سالن انتظار این سینما قرار است مکثی برای تو ایجاد و به تماشای فیلم دعوتت کند.

* روزنامه اصفهان زيبا
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار