پايان ابهام‌برانگيز ازدواج اتوبوسي
هر دو خانواده از تهران عازم شهر بانه بودند تا مقداري لوازم صوتي وتصويري را به قيمت ارزان خريده و دوباره به شهر خود بازگردند. بين راه مادرهاي سميه و مسعود با يكديگر آشنا شده و پس از صحبت از هردري، مادر مسعود با مشاهده سميه از وضعيت تاهل وي سوال كرد.
تهران امروز: شاكيان اين پرونده طلاق پس از مراجعه به دادگاه خانواده اين بار به دادسراي هاشمي آمده و شكايت خود را مطرح كردند.
روز آخر بهمن ماه سال گذشته سميه و مادرش در حال مسافرت به يكي از شهرهاي غربي كشور با خانوده پسري به نام مسعود آشنا شدند.
هر دو خانواده از تهران عازم شهر بانه بودند تا مقداري لوازم صوتي وتصويري را به قيمت ارزان خريده و دوباره به شهر خود بازگردند. بين راه مادرهاي سميه و مسعود با يكديگر آشنا شده و پس از صحبت از هردري، مادر مسعود با مشاهده سميه از وضعيت تاهل وي سوال كرد.
مادر پسر جوان پس از اطلاع از غير متاهل بودن سميه، آدرس منزل خانواده اين دختر را از مادر وي گرفت تا پس از پايان مسافرت براي خواستگاري به در منزل وي بروند. ادامه ماجرا به وصلت دو خانواده انجاميد و اين دختر و پسر به عقد يكديگر درآمدند.
اما پس از گذشت چند ماه اختلافاتي بين اين زوج پيش آمد كه كار آنها را به دادگاه خانواده كشاند. با مطرح شدن پرونده در دادگاه خانواده حكم فسخ نكاح اين زن و شوهر جوان صادر ولي گره‌هاي ماجرا باز نشد چرا كه هركدام از طرفين دعوا ادعاي متفاوتي داشتند. به همين خاطر پرونده به دادسراي هاشمي ارسال شد.
به گزارش خبرنگار ما، سعيد و خانواده وي مدعي‌اند كه خانواده سميه در بدو آشنايي وي را مجرد معرفي كرده بودند در حالي كه بعد‌ها مشخص شد سميه قبلا يك‌بار ازدواج كرده و شوهر وي پس از مدتي بر اثر ابتلا به بيماري مهلك جان خود را از دست داده است. يعني اين دختر موقع ازدواج با مسعود در واقع زني بوده است كه همسرش فوت شده بوده است.براي همين خانواده سعيد با عنوان كردن كتمان اين واقعيت از سوي خانواده عروس موضوع طلاق را پيش كشيده‌اند اما اين ادعا از سوي سيمه و خانواده وي رد مي‌شود. يكي از اعضاي خانواده سميه مي‌گويد: وقتي ما داخل اتوبوس با خانواده مسعود آشنا شديم پس از ابراز علاقه مادر مسعود به سميه، به وي گفتيم كه دختر ما چند وقت شوهر خود را بر اثر ابتلا به سرطان از دست داده است و شرايط روحي خوبي هم ندارد. اما با اصرار مادر مسعود و بيان اين مطلب توسط وي كه اين چيزها اهميت ندارد و حيف است دختر به اين دست گلي زندگي‌اش تباه شود با درخواست خواستگاري وي موافقت كرديم. خانواده سميه از ما خواستند فقط اين موضوع را از اقوام آنها پنهان كنيم تا مسئله ازدواج قبلي سميه سر زبان‌ها نيفتد.
سميه هم اينطور ماجرا را شرح مي‌دهد: من كه در زندگي اول خود به علت مرگ نابهنگام همسرم دچار سرخوردگي و ناراحتي شديد شده بودم پس از ازدواج با مسعود سعي كردم نهايت تلاش خود را براي كسب رضايت وي و برقرار ماندن زندگي مشتركمان انجام دهم. اما متاسفانه وي پس از مدتي با طرح اين حرف خلاف كه از ازدواج پيشين من اطلاعي نداشته درخواست طلاق داده است و در موارد اين‌چنيني هم مرد مي‌تواند مهريه زن را هم ندهد.
در حال حاضر بررسي بيشتر دعاوي طرفين در دادسراي هاشمي ادامه دارد تا واقعيت در حد امكان روشن شود.
روز آخر بهمن ماه سال گذشته سميه و مادرش در حال مسافرت به يكي از شهرهاي غربي كشور با خانوده پسري به نام مسعود آشنا شدند.
هر دو خانواده از تهران عازم شهر بانه بودند تا مقداري لوازم صوتي وتصويري را به قيمت ارزان خريده و دوباره به شهر خود بازگردند. بين راه مادرهاي سميه و مسعود با يكديگر آشنا شده و پس از صحبت از هردري، مادر مسعود با مشاهده سميه از وضعيت تاهل وي سوال كرد.
مادر پسر جوان پس از اطلاع از غير متاهل بودن سميه، آدرس منزل خانواده اين دختر را از مادر وي گرفت تا پس از پايان مسافرت براي خواستگاري به در منزل وي بروند. ادامه ماجرا به وصلت دو خانواده انجاميد و اين دختر و پسر به عقد يكديگر درآمدند.
اما پس از گذشت چند ماه اختلافاتي بين اين زوج پيش آمد كه كار آنها را به دادگاه خانواده كشاند. با مطرح شدن پرونده در دادگاه خانواده حكم فسخ نكاح اين زن و شوهر جوان صادر ولي گره‌هاي ماجرا باز نشد چرا كه هركدام از طرفين دعوا ادعاي متفاوتي داشتند. به همين خاطر پرونده به دادسراي هاشمي ارسال شد.
به گزارش خبرنگار ما، سعيد و خانواده وي مدعي‌اند كه خانواده سميه در بدو آشنايي وي را مجرد معرفي كرده بودند در حالي كه بعد‌ها مشخص شد سميه قبلا يك‌بار ازدواج كرده و شوهر وي پس از مدتي بر اثر ابتلا به بيماري مهلك جان خود را از دست داده است. يعني اين دختر موقع ازدواج با مسعود در واقع زني بوده است كه همسرش فوت شده بوده است.براي همين خانواده سعيد با عنوان كردن كتمان اين واقعيت از سوي خانواده عروس موضوع طلاق را پيش كشيده‌اند اما اين ادعا از سوي سيمه و خانواده وي رد مي‌شود. يكي از اعضاي خانواده سميه مي‌گويد: وقتي ما داخل اتوبوس با خانواده مسعود آشنا شديم پس از ابراز علاقه مادر مسعود به سميه، به وي گفتيم كه دختر ما چند وقت شوهر خود را بر اثر ابتلا به سرطان از دست داده است و شرايط روحي خوبي هم ندارد. اما با اصرار مادر مسعود و بيان اين مطلب توسط وي كه اين چيزها اهميت ندارد و حيف است دختر به اين دست گلي زندگي‌اش تباه شود با درخواست خواستگاري وي موافقت كرديم. خانواده سميه از ما خواستند فقط اين موضوع را از اقوام آنها پنهان كنيم تا مسئله ازدواج قبلي سميه سر زبان‌ها نيفتد.
سميه هم اينطور ماجرا را شرح مي‌دهد: من كه در زندگي اول خود به علت مرگ نابهنگام همسرم دچار سرخوردگي و ناراحتي شديد شده بودم پس از ازدواج با مسعود سعي كردم نهايت تلاش خود را براي كسب رضايت وي و برقرار ماندن زندگي مشتركمان انجام دهم. اما متاسفانه وي پس از مدتي با طرح اين حرف خلاف كه از ازدواج پيشين من اطلاعي نداشته درخواست طلاق داده است و در موارد اين‌چنيني هم مرد مي‌تواند مهريه زن را هم ندهد.
در حال حاضر بررسي بيشتر دعاوي طرفين در دادسراي هاشمي ادامه دارد تا واقعيت در حد امكان روشن شود.
