بازدید 17893

چرا سریال‌های ماهواره‌ای همچنان بیننده دارد؟

«ما که هیچ سرگرمی‌ای نداریم. دیدن سریال‌ تنها تفریح و سرگرمی ماست که خود را با آن مشغول‌ می‌کنیم». این را نه‌تنها اکرم، ٢٧ساله، لیسانس، مجرد با شغل آزاد می‌گوید که این نظر بیش از ٤٠ زن ایرانی است.
کد خبر: ۵۲۱۷۰۸
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۱۲ 03 August 2015
«برت: به‌نظر تو، «نگاه» از چه زمانی فرو پاشید و از دست رفت؟
ادگار: بعد از اینکه تلویزیون مهار همه‌چیز را در دست گرفت.
برت: دقیقا تلویزیون بر چه چیز غلبه کرد؟
ادگار: بر زندگی. تلویزیون باعث شد که زندگی ما به برنامه تحت‌کنترل تبدیل شود».
فیلم در ستایش عشق ژان لوک گدار
«وقتی از سرکار به خانه می‌آیم، بهترین تفریح من و همسرم دیدن سریال‌های ترکیه‌ای است. سریال «فاطماگل» و «روزی روزگاری» را دنبال می‌کنم. دیدن زنان زیبا و خانه‌های قشنگ آرامم می‌کند. انگار وارد دنیای جادویی می‌شوم. دیگر مشکلات زندگی از یادم می‌رود. به‌نظرم خیلی مسخره است که بعضی از آدم‌ها در مقابل دیدن این سریال‌ها گارد می‌گیرند. خب اگر این سریال‌ها را نبینیم چه کنیم؟ من به موقعش تئاتر می‌روم. همیشه هم که نمی‌شود کار جدی و روشنفکری انجام داد».

شرق با این مقدمه در ادامه نوشت: این گفته‌ها برای شما آشنا نیست؟ با اینکه آمار مشخصی وجود ندارد، درحال‌حاضر، بیشتر کسانی که در ایران از ماهواره استفاده می‌کنند، بیننده سریال‌های ترکیه‌ای هستند. آنها تنها مخاطبان عام نیستند، بلکه بسیاری از آنها تحصیلات لیسانس به بالا دارند. این مخاطبان مهم‌ترین دلیل دیدن این سریال‌ها را نداشتن تفریح دیگری در زندگی خود عنوان می‌کنند. هنگامی که می‌خواستم پایان‌نامه‌ام «تحلیل دریافت زنان تهرانی از سریال‌های فارسی‌وان»، را به‌عنوان کارشناس‌ارشد مطالعات فرهنگی و رسانه ارائه دهم، دریافتم زنان تهرانی بیش از چهار ساعت از وقت خود را به دیدن سریال‌های شبکه‌های خارجی اختصاص می‌دهند. اگر مرداد سال ٨٨ چشم ایرانی‌ها به سریال‌های فارسی‌وان (آمریکای‌لاتین و کره‌ای) روشن شد، حالا بعد از گذشت شش سال افراد بیشترین زمان دورهم‌بودن در کنار خانواده را به دیدن سریال‌های ترکیه‌ای اختصاص می‌دهند. شاید اکنون زمان آن رسیده باشد که تأثیرات این سریال‌ها روی زندگی‌ها به‌وضوح دیده شود. آخرین خبرها حاکی از آن است که در ایران از هر سه ازدواج یکی به طلاق می‌انجامد. بسیاری از جامعه‌شناسان بر این باورند که یکی از دلایل فروپاشی خانواده‌ها می‌تواند تأثیر همین سریال‌ها باشد. هرچند که در ایران بروز چنین شرایط تلخ اجتماعی را نباید تنها به گردن سریال‌های دنباله‌دار انداخت. اما بدترین اتفاق را فعالان زنان نیز پیش‌بینی می‌کنند، تصویر زنی که در این سریال‌ها ارائه می‌شود، زنی توخالی است که تنها دغدغه‌اش در زندگی داشتن و تملک یک مرد است و این به‌تدریج اثرات منفی در دیدگاه‌های زنان می‌گذارد و آنها فاصله معناداری از یک زن مستقل و آزادی‌خواه پیدا می‌کنند. هر چند بارها در نکوهش این سریال‌ها و اهداف تولیدکنندگان آن نوشته شده اما تاکنون به دلایل اصلی گرایش مخاطبان به این سریال‌ها پرداخته نشده است. سؤال اساسی اینجاست که چرا زنان ایرانی، سریال‌ها را می‌بینند؟

نه تفریح دارم نه سرگرمی


«ما که هیچ سرگرمی‌ای نداریم. دیدن سریال‌ تنها تفریح و سرگرمی ماست که خود را با آن مشغول‌ می‌کنیم». این را نه‌تنها اکرم، ٢٧ساله، لیسانس، مجرد با شغل آزاد می‌گوید که این نظر بیش از ٤٠ زن ایرانی است. شاید اگر تفریح دیگری وجود داشت، دیگر این سریال‌ها این‌همه مخاطب نداشت: «این سریال‌ها هیچ جنبه خوبی ندارد و چون ما هیچ تفریحی نداریم، این سریال‌ها را نگاه می‌کنیم». این را هم شیرین می‌گوید، او ٣٦ سال دارد و متأهل است. جالب اینجاست که دیدن این سریال‌ها حتی باعث می‌شود که تعداد بسیاری از مخاطبان شبکه‌های بی‌بی‌سی و وی ‌او ای که سیاسی بودند، به‌شدت کاهش پیدا کند، به‌نظر می‌آید که مخاطبان تلویزیونی این روزها تنها به‌دنبال مفری برای رهایی از خبرزدگی و سیاست‌زدگی هستند.

عاشقانه‌ها را که در ایران نمی‌بینیم


موضوعات جذاب و ارائه مسائل عشقی و عاطفی و خانوادگی را هم نباید از یاد برد و موضوعاتی که همواره از مهم‌ترین دلایل دیدن سریال‌های عامه‌پسند در تمام کشورهای دنیاست. اصلا داستان‌های عامه‌پسند به دلیل داشتن موضوعاتی این‌چنینی محبوب خانواده‌ها بوده‌اند. همین عامل باعث شده سریال‌های عامه‌پسند از دهه ١٩٣٠ تا دهه ١٩٦٠ باوجود اینکه موردریشخند منتقدان و مفسران اجتماعی قرار گرفته‌اند، از مؤثرترین و پایدارترین وسیله‌های تبلیغاتی رادیو و تلویزیون باشند. شهربانو، ٥٢ساله، متأهل، دیپلم و خانه‌‌دار تعریف می‌کند: «داستان‌های بسیارجالبی دارند. مثلا در سریال‌ ققنوس با اینکه اعضای خانواده وضعیت مالی خوبی داشتند اما ناگهان به خاک سیاه نشستند. برخورد و رفتارهای افراد در واکنش به این اتفاق برایم خیلی‌جالب بود. مرتب بی‌قرار بودم که ببینم سرانجام داستان چه می‌شود». یکی دیگر از مخاطبان این سریال‌ها می‌گوید: «مرتب دوست داشتم بدانم داستان فاطماگل چه می‌شود، تم فیلم شبیه زندگی مردم در ایران است. این موضوعات برایم بسیارهیجان‌انگیز است. به‌ویژه ارتباطات روزمره‌ای که میان زنان و مردان است و همواره در سریال‌های ایرانی از نشان‌دادن آن پرهیز می‌شود».

شادی ندارم


کیفیت تصاویر، زیبایی ظاهری شخصیت‌ها، نوع دکور خانه‌ها و مبلمان، هماهنگی و نظم فضا و رنگ‌های به‌کارگرفته در سریال‌ها هم نقش مهمی در دیدن آنها از سوی مخاطبان دارد. ناهید، ٤٤ساله، لیسانس، مجرد و با شغل‌ آزاد می‌گوید: «بازیگر سریال‌ها قیافه‌های خیلی‌خوبی دارند. لباس‌های زیبایی می‌پوشند. زندگی شادی دارند. خانه‌های فوق‌العاده؛ همه‌چیز در این سریال‌ها قشنگ، شیک و باحال است».

شادی و شادبودن یکی دیگر از دلایل دیدن این سریال‌هاست؛ تعدادی از مصاحبه‌شوندگان در مقام مقایسه با سریال‌های ایرانی برآمده و می‌گفتند: «این سریال‌ها همه رنگ دارند، جذاب هستند و مثل سریال‌های ایرانی مرده و غم‌انگیز و بدون جذابیت نیستند». به‌نظر می‌رسد که بسترهای جامعه کنونی ایران اکنون بدون‌رنگ، آشفته و غم‌انگیز است که مصاحبه‌شوندگان تشنه کوچک‌ترین عامل شادی هستند و آن را در سریال‌های فارسی‌وان جست‌وجو می‌کنند.

نگاهی به وضعیت جامعه براساس آمارهای ارائه‌شده، به ما کمک می‌کند که تا حدودی به دلایل این گرایش‌ها پی ببریم. به گزارش «ایسنا»، مشاور ارشد سازمان بهداشت جهانی با بیان اینکه در سرتاسر دنیا میزان بروز افسردگی در زنان بیش از مردان است، گفته است: آمارهای به‌دست‌آمده از پژوهش‌های ایرانی حاکی از آن است که این رقم بیش از ٢٢‌ درصد (حدود ٢٥‌ درصد) است. رقم بالای افسردگی در زنان، یعنی سه تا چهار برابر افسردگی در زنان جهان، نشان از فشارهای روحی و روانی بسیار و شرایط اجتماعی سخت است.

احساس می‌کنم فاطماگلم!


«آشنایی با سبک زندگی سایر کشورها» را نباید فراموش کرد اما مسئله، زمانی مهم می‌شود که خیلی از اعضای خانواده برای اینکه حرفی برای گفتن با هم ندارند، این سریال‌ها را می‌ببیند و درواقع می‌توان گفت که دیدن این سریال‌ها در خانواده، یک نوع دورهمی برای اعضای خانواده است تا بیشتر همدیگر را ببینند و بتوانند در مورد مسائلی همچون شخصیت‌های سریال‌ها حرف بزنند و در قالب آن مسائل و مشکلات خود را هم عنوان کنند. گویی که اعضای خانواده حرف‌زدن با هم را از یاد برده‌اند.
همذات‌پنداری یکی از مهم‌ترین مواردی به‌شمار می‌رود که می‌توان با آن میزان نزدیکی مخاطبان به شخصیت‌های سریال‌های عامه‌پسند را دریافت. همذات‌پنداری یعنی خود را در شرایط و موقعیت فرد دیگری قراردادن. درواقع همذات‌پنداری با شخصیت‌های سریال‌ها به این مفهوم است که مخاطب به دلایل روان‌شناختی و چگونگی زندگی شخصی با یکی از شخصیت‌ها که ماجراهای زندگی مشابهی را گذرانده یا دوست داشته بگذراند، احساس نزدیکی می‌کند. چند نمونه از مواردی که مصاحبه‌شوندگان احساس نزدیکی و همذات‌پنداری با شخصیت‌های سریال‌های فارسی‌وان می‌کنند از این قرار است: «احساس می‌کنم که زندگی‌ام شبیه فاطماگل است. وقتی زندگی‌اش را می‌دیدم دردهای خودم از یاد می‌رفت و احساس خوبی داشتم».

زنان فاسد یا آزادی‌خواه؟

سؤال اساسی اما اینجاست که زنان سریال‌های ترکیه‌ای فاسد هستند یا آزادی‌خواه؟ زنانی که سریال‌ها را می‌بینند گاهی نوعی پیوند و دوستی با آنها برقرار می‌کنند، گاهی خود را به آنها نزدیک و گاهی بسیاردور می‌بینند. نظرات بسیارمتنوع و پیچیده است. حتی مصاحبه‌شوندگانی که به‌شدت خود را مخالف شخصیت زنان سریال‌های فارسی‌وان می‌بینند، در لابه‌لای سایر بحث‌های خود به‌نوعی این زنان را الگوی خود در زندگی قرار می‌دهند. تناقض‌های بسیاری در عبارات این زنان وجود دارد. به‌عنوان مثال یکی از مصاحبه‌شوندگان در جایی از صحبت‌هایش می‌گوید که به‌هیچ‌عنوان از زنان این سریال‌ها ‌خوشش نمی‌آید و این زنان فاسد و بی‌بندوبار هستند ولی در جایی دیگر می‌گوید: این سریال‌ها کلاس درس زندگی من هستند و باید با دقت و در آرامش آنها را ببینم!

تحقیقات پایان‌نامه تحلیل دریافت زنان از سریال‌ها نشان می‌دهد زنانی که تحصیلات لیسانس به بالا دارند، معتقدند که این زنان مستقل، قوی، آزاد، دارای حق و حقوق قانونی هستند و زنانی که دیپلم و زیر دیپلم دارند، می‌گویند که اصلا این زنان مستقل نیستند، بلکه خائن، دروغ‌گو، بی‌بندو‌بار و فاسد هستند. با‌این‌حال گروه میانه‌رویی هم وجود دارد: شخصیت و نقش زنان براساس داستان‌ سریال‌ها تعریف می‌شود که گاهی می‌توانند، خوب باشند و گاهی بد.

با توجه به این دریافت‌های متفاوت به‌نظر می‌رسد که خیلی‌قطعی نمی‌توان گفت که این سریال‌ها می‌توانند همه نگاه‌ها را فرو پاشند و بسترهای اجتماعی و فرهنگی تأثیر مهمی در دریافت این سریال‌ها دارند، با این حال نباید از یاد برد که تلویزیون باعث شد که زندگی ما به برنامه تحت‌کنترل تبدیل شود.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۳۶
انتشار یافته: ۱۸
ببخشید شما گزینه های بهتری را معرفی فرمائید تا مردم از آنها بهره ببرند تو را بخدا آنچنان برخورد نکنید که انگار در این کشور زندگی نمی کنید.
از بس سریالهای ایرانی بیخود و چرت هستند .
به نظر من مردم حق دارند این سریالها رو ببینند من زیاد اهت تلوزیون نیستم چون وقتش رو ندارم ولی گاهی وقتها که به صورت اتفاقی سریالهای ایرانی را نگاه میکنم فضای سریالها و موضوعات هیچ تغییری نکرده همه این سریالها پر از صحنه های گریه " قبرستان " بیمارستان" عزاداری " فضای سیاه و دهها عنصر دیگری است که مرتب تکرار و کلیشه شده است
يكي از دلايل ، ارسال پارازيت بر روي شبكه هايي است كه اينچنين سريالهايي دارند .
كه باعث حساسيت و كنجكاوي بيننده مي شود .
تصور کنید که مردم نخواهند ماهواره تماشا کنند
جایگزین آنها چه چیزی به مردم پیشنهاد می کنید؟
من به لطف اداره برق با قطع و وصل شدن برق منزل ماهواره ام سوخت
در این مدتی که ماهواره نداریم معجزه ای هم از صدا و سیما ندیدیم که مارو به تلوزیون علاقه مند کنه
کلا خاموشه
طنز تلخی است که زنان ایرانی با زنان و زندگی های به نمایش در امده در سریالهای ترک همذات پنداری می کنند اما با زنان و زندگی های سریالهای ایرانی نه یکی از دلایل دور بودن سریالهای تلویزیون ما از زندگی واقعی مردم ماست در عرض فقط چندماهه تلویزیون ما دو سریال سراپا اشک و غم تولید کرده به نامهای پرده نشین و تنهایی لیلا که جالب است که نقش اول زن ان زنی است که از خارج بر می گردد و یک زمین چند میلیاردی در بهترین نقطه شهر دارد که دامهای سودجویی در صدد هستند که ان را از چنگش در بیاورند انصافا چند نفر در کل ایران این شرایط را دارند که باید دو سریال در موردش ساخته شود معلوم است که کمتر زنی با این سریالها همذات پنداری می کند بدون شک صدا و سیما دچار بیماری مزمن کمبود اگاهی و خلاقیت و البته شجاعت انتخاب سوژه های ملموس جامعه و در عوض زیادی ادعا و نظرسنجی هایی با نتایج انچنانی در مورد سریالهای تولیدی اش شده است
مطمئن باشید سریالهای ماهواره ای از بسیاری از سریالهای اندوه آور ایرانی که تصاویر مرده کشی یکی از صحنه های جدایی ناپذیر آنهاست به مراتب بیننده بیشتری دارد
یه نظر سریال های ایرانی رو نگاه کنید متوجه می شید چرا این سریال های ماهواره ای طرفدار داره...
مشكل از تلويزيون ايرانه كه نتونسته با سريالها و فيلم هاي طنز و ... مردم را جذب كنه
اون وقت اینجا میان سریال "تنهایی لیلا" میسازن که پر از رنگهای سیاه و مرده و موسیقی مرده و غم آلوده ست.
حدای از سریال های شبکه های ماهواره ای. به طور کلی مردم کشور ما بیش از حد تلویزیون می بینند. حالا یا سریال یا فیلم یا برنامه های تفریجی یا موزیک ویدیو و ... چه ماهواره چه شبکه های داخلی و شبکه های سینمای هانگی و .....
به نظر من نبود تفریحات جایگزین باعث این پدیده شده است.
اگه واقعا نظر شما درست باشه باید توی کشوری مثل ترکیه آمار طلاق بالا باشه نویسنده محترم کاش یه مقایسه ای میکردن تا ما هم قانع بشیم که بیکاری گرانی تورم و ...... نقشی در بروز طلاق ندارند
تا وقتی برنامه های تلوزیون ایران به شعور مردم توهین میکنه، وضع همینه
شما همین سریال "تنهایی لیلا" رو ببینید
یک سریال با موضوع مسخره و تخیلی که نصف چیزی که پخش میکنه، "آنچه گذشت" و "آنچه در آینده خواهید دید" است
کل سریال آهنگ غمناک(نی زدن) پخش میشه
شما نقش محمد در سریال تنهایی لیلا رو نگاه کنید. یک شب یه دختر که تو راه مونده پناه اورده به یه امامزاده که تا صبح بمونه. حالا متولی امامزاده که سریال خیلی اصرار بر پاکی و مومن دار بودنش داره با دیدن این دختر و درخواستش برای شب موندن در امامزده چنان از نظر روحی بر می آشوبه که ادم تعجب میکنه. دست و پاش رو گم میکنه. دائم میخواد در باز باشه. حتی نمیتونه درست حرف بزنه. صداش در نمیاد. وقتی دختر به خواب میره چند بار نشون میده که میخواد وارد محل خواب دختر بشه. شروع میکنه به نماز خوندن اونم با گریه!!!!! شروع میکنه به خوندن سوره یوسف. اخه ادم اینقدر ضعیف النفس؟ اونم کسی که اینقدر به مومن بودن و پاک بودنش تاکید میشه. این واقعی هست؟؟ پس این اقا مومن نیست. در دسترسش نبوده که پاک مونده. اخر هم دستش رو میکنه تو اتیش که نکنه کاری رو که نباید انجام بده. خوب حالا من این سریال رو دنبال کنم یا سریال های جم رو؟؟؟؟
یک نوشته کاملا کامل و درست. باتشکر
من خودم این سریال ها رو نمی بینم و اصولا اهل خانواده هم علاقه ای به دیدن این سریال ها ندارند ( خوشبختانه ) اما در خانه برخی از دوستان که قسمتی از این سریالها را دیدم باید بگم که این برنامه ها اصولا نیمه پر لیوان و جذاب زندگی ترکیه ی علاقه مند به اتحادیه اروپا رو نشون می دن و در واقع زندگی بالای 80% مردم ترکیه چیزی خلاف اون هست . همگی قبول داریم که مردم ترکیه بیش از 80% مسلمانند و با بی بندباری در خانواده های سنتی خود کاملا مخالف . با بررسی زندگی مردم ساکن در شهرهای غیر توریستی ترکیه این موضوع ثابت شدنی ست .
این سریالها با توجه به اینکه از شبکه های عربی هم پخش میشن به نظر میرسه که بخشی از صادرات فرهنگی کشور ترکیه شده و عجبا که خانوداه های ایرانی که ظاهرا به اخلاقیات پایبند هستند روی خوش به این سریالها نشان می دهند . به نظر من باید ریشه علاقه به این سریالها را در نوع نگرش ایرانی ها به زندگی خودشون جستجو کرد .
به گفته برخی از مصاحبه شوندگان گزارش فوق ، دیدن بانوان و آقایان زیبا و خوش تیپ و یا دیدن خانه های رویائی در حالیکه فرد بیننده متاهل هست و در خانه های 70-80 متری زندگی می کند ، باعث ناهنجاری زیر پوستی در کالبد خانواده ها می شود . به نظر من ، عامل فزاینده طلاق در کلانشهرها ، در کنار رشد بیکاری و اعتیاد ، ترویج زندگی خارج از عرف سریالهای ترکیه ای و کلمبیائی در ایران می باشد .
حتی اگر سریالهای تولید داخل در خانه های باشکوه و با هنرمندان آنچنانی هم تولید شود ، به علت رعایت تم های اخلاقی ، نمی توانند مخاطب عام پیدا کرده و مقبولیت سریالهای ترکیه ای رو پیدا کنند .
واقعا سریال های توخالی و مسخره ای هستند که یه مشت آدم بی ریشه و هرزه دارند قبح خیلی چیزها را دارند از بین می برند.
بخاطره اینکه سریالهایی که ازطریق شبکهای ایران پخش میشوداکثریت بی محتواواصلانمیتونه بیننده رابخودجذب کندلذااکثریت مردم ببننده سریالهای خارجی ازطریق ماهواره هستند
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل