بازدید 40415

مهاجر افغان، دانشجوی دانشگاه تهران

مدرسه ما در اصل یک خانه بود با چهار اتاق و یک زیرزمین که هر شش ماه یک بار، جای کلاس ها را با هم عوض می کردند. معلم هایمان هم از خودمان بودند؛ یعنی مهاجرهایی که دیپلم داشتند یا حتی برای اول دبستان، کسانی که سیکل داشتند به ما درس می دادند.
کد خبر: ۵۳۳۱۷۹
تاریخ انتشار: ۳۰ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۰ 21 September 2015
جام جم نوشت: نوریه حسینی 21 ساله است؛ دانشجوی رشته آمار دانشگاه تهران، اهل افغانستان و ساکن ایران‌. قسمت او و خانواده‌اش به عنوان مهاجرانی که غیرقانونی از مرز دوکشور گذشته بودند، خانه‌ای کوچک بوده در محله هاشم‌آباد در جنوب خاوران در تهران. حالا 18 سال از روزی که آنها مهمان کشور ما شده‌اند می‌گذرد؛‌‌ با نوریه تقویم زندگی‌اش را ورق می‌زنیم ‌و به امروز می‌رسیم؛ همین امروز که یک خبر خوب بین مهاجرهای افغان دهان به دهان می‌چرخد؛ این‌که مهاجران غیرقانونی هم می‌توانند در کنار دختران و پسران ایرانی روی نیمکت‌های یک کلاس بنشینند و درس بخوانند. آرزویی دور که حالا رنگ واقعیت گرفته است.

بهتر است با معرفی خودت شروع کنیم.


نوریه حسینی هستم؛ سال 73 در افغانستان به دنیا آمدم، تنها فرزند خانواده هستم و در سه سالگی همراه خانواده ام به ایران مهاجرت کردیم؛ یعنی من و مادرم همراه عمویم و خانواده اش راهی ایران شدیم. پدرم قبل از ما به ایران آمده بود. یک سال بعد از رفتن پدرم ما هم مهاجرت کردیم.

چطور ایران را برای زندگی انتخاب کردید؟


من که خیلی کوچک بودم و از آن روزها چیز زیادی یادم نیست، اما شنیده ام به خاطر سختگیری های طالبان، زندگی برای خیلی از افغان ها سخت شده بود. وضعیت بهداشت هم مناسب نبود؛ یعنی اصلا هیچ امکاناتی در ولایت وردک وجود نداشت چه از نظر تحصیلی چه از نظر بهداشتی و حتی رفت و آمد و ایمنی. طالبان اتوبوس ها را در مسیر نگه می داشت و خیلی از مسافرها را می کشت. ما شانس آوردیم که سالم به ایران رسیدیم. آمدیم اینجا که در شرایط بهتری زندگی کنیم.

غیرقانونی وارد ایران شدید؟


بله و به خاطر همین موضوع که مجوز اقامت نداشتیم یعنی مهاجرغیرمجاز بودیم، سختی های زیادی کشیدیم.

برای تحصیل؟


بله بیشتر برای تحصیل. من تا نیمه های سال چهارم دبستان، در مدارس خودگردان درس می خواندم. یکی از این مدرسه ها نزدیک خانه ما بود، سه شیفت بود و هر شیفت سه ساعت. یعنی ما مثل بچه های دیگر پنج ساعت در مدرسه نبودیم. چون تعدادمان خیلی زیاد بود مجبور بودند این طوری کلاس ها را بین ما تقسیم کنند.

مدرسه خودگردان چطوری بود؟


فرقش با مدرسه های عادی این بود که ما تابستان ها هم مدرسه می رفتیم چون مدیر مدرسه یک خانه را برای یک سال اجاره می کرد و کرایه می داد، در سه ماه تابستان این مدرسه تعطیل نمی شد.

مدرسه ما در اصل یک خانه بود با چهار اتاق و یک زیرزمین که هر شش ماه یک بار، جای کلاس ها را با هم عوض می کردند. معلم هایمان هم از خودمان بودند؛ یعنی مهاجرهایی که دیپلم داشتند یا حتی برای اول دبستان، کسانی که سیکل داشتند به ما درس می دادند.

کتاب هایتان همان کتاب های نظام آموزشی ایران بود؟


بله همان کتاب های مدارس ایرانی بود. ما از روی همان ها درس می خواندیم. آخر سال خود معلم ها از ما امتحان می گرفتند و کارنامه دستی صادر می کردند.

این وضعیت تا کی ادامه داشت؟

تا وقتی که موفق شدم کارت اقامت بگیرم، یعنی نیمه های سال چهارم ابتدایی. آن موقع همراه مادرم برای ثبت نام به یک مدرسه عادی مراجعه کردم، از من امتحان تعیین سطح گرفتند و در همان مقطع پذیرفته شدم و بقیه سال چهارم را در مدرسه عادی درس خواندم.

راحت ثبت نام شدی؟


با این که کارت اقامت داشتم اما ثبت نام خیلی طول کشید. مدیر می گفت بخشنامه ای به ما نرسیده. من و مادرم برای گرفتن مجوز تا استانداری، سفارت و حتی وزارت آموزش و پرورش هم رفتیم. البته تحصیل من و هموطنانم در مدارس ایران رایگان نبود، همیشه باید شهریه می دادیم که تهیه این هزینه برای خیلی ها سخت بود و مانع ادامه تحصیلشان می شد.

بعد از ثبت نام دیگر مشکلی در ادامه تحصیل نداشتی ؟

وقتی به کلاس اول راهنمایی رفتم، یک هفته از شروع مدارس نگذشته بود که به کارت اقامت من ایراد گرفتند، چون کارت ما از پاکدشت صادر شده بود، من برای دو هفته از مدرسه اخراج شدم. گفتند باید در همان پاکدشت به مدرسه بروی. از این دوهفته یک هفته را در یک مدرسه راهنمایی خودگردان در میدان امام خمینی درس خواندم و یک هفته را هم در خانه بودم تا این که مشکل حل شد و مدیر قبول کرد کارت اقامت من برای تهران هم اعتبار دارد.

از اینجا به بعد دیگر مشکل ها حل شدند؟


بله خوشبختانه. هر وقت مدیرها سختگیر بودند ما به مشکل می خوردیم. بعد از این دیگر مدیر سختگیر نداشتیم.

معلوم است بچه درسخوانی بودی که در هر شرایطی به درس خواندن ادامه دادی.


من درس خواندن را خیلی دوست داشتم؛ همیشه معدلم بالا بود. در دبیرستان هم در رشته ریاضی درس خواندم، از همان روزها همیشه به این فکر می کردم که بالاخره یک روز به دانشگاه می روم.

از قانون جدید و اجازه تحصیلی که به بچه های اتباع غیرمجاز داده شده خبر داری؟

بله. خیلی هم خوشحال شدم، من خودم سختی های درس خواندن در مدارس خودگردان را کشیده ام و می دانم هنوز هم بچه های زیادی هستند به خاطر این که خانواده هایشان اجازه اقامت در ایران را ندارند، نمی توانند درس بخوانند. امیدوارم شرایط برای آنها بهتر شود.

الان دانشجوی دانشگاه تهرانی؟


بله. دانشجوی روزانه رشته آمار. با این که خودم هم خیلی درسخوان بودم، اما قبول شدنم در دانشگاه را مدیون بچه های هموطنم هستم که در کلاس های کنکور خودگردان به من و بقیه پشت کنکوری ها درس می دادند. خیلی هایشان دانشجوهای دانشگاه امیرکبیر یا شریف بودند، رتبه های بالایی داشتند و به طور اختصاصی با ما فیزیک و ریاضی کار می کردند.

این که دانشجوی روزانه هستی یعنی تحصیلت در دانشگاه رایگان است؟


نه، طبق عرف دانشجوهای شبانه شهریه به ما تعلق می گیرد. چیزی حدود 500 هزار تومان در هر ترم.

در دانشگاه که مشکل ادامه تحصیل نداری؟

من و بقیه هموطنانم برای تحصیل در دانشگاه های ایران باید پاسپورت داشته باشیم. بعد از این که درسمان در دانشگاه تمام شد، این پاسپورت بی اعتبار می شود و متاسفانه خیلی وقت ها دیگر اعتبار نمی زنند و ما دوباره به عنوان مهاجر غیرقانونی شناخته می شویم و نه حق کار داریم ونه حق اقامت و باید ایران را ترک کنیم. خیلی ها وقتی با این شرایط روبه رو می شوند برمی گردند افغانستان. مثلا کسی را می شناسم با این که مدرک فوق لیسانس هم داشت، اما چون نتوانست کار پیدا کند و اجازه اقامت هم نداشت، برگشت افغانستان. اما آنجا هم چهار ماه بیشتر دوام نیاورد، دوباره برگشت ایران و الان دستفروشی می کند.

اما شما که کارت اقامت داری؟

دارم، اما بعد از این که پاسپورت بگیرم، این کارت باطل می شود. طبق قانون ما نمی توانیم در خیلی از رشته ها و دانشگاه های ایران درس بخوانیم، چون پذیرش اتباع غیرایرانی در رشته هایی خاص که منجر به ایجاد تعهد استخدامی برای ایران می شود، ممنوع است. در زمان انتخاب رشته هم ما منحصرا باید محل تحصیل مان را با توجه به شرایط و ضوابطی خاص انتخاب کنیم و مجاز به انتخاب رشته در دانشگاه هایی که در فهرست مناطق ممنوعه قرار دارند نیستیم. اگر هم پذیرفته شویم این قبولی کان لم یکن تلقی می شود و کسی ما را ثبت نام نمی کند.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۵۵
انتشار یافته: ۳۴
یعنی چی؟مسیولین شورشو در آوردن آخه یه افغانی غیر قانونی که نباید در یک دانشگاه سطح بالای کشور درس بخونه!!!!!!!تابناک نظرمو منتشر نکنی یعنی خیانت به ایرانی ها
امیدوارم این مشکلات برای افغانیهایی که آدم حسابی هستند حل شود
من به مدت 5 سال در کلاسهای تدریسم شاگردان افغانی حضور داشتند/از نطر فرهنگی شبیه ما هستند ولی بحرحال وضعیت بهداشت برای این خانواده ها در اولویت نیست.درسخوان بودند و حرف شنو/ولی برخورد سایرین چندان با این شاگردان خوب نبود و حتی بیرحمانه بود.

در بین اینان دانش آموزان تیزهوش زیادی وجود داشت که به دلیل شرایط نا مناسب هدر می رفتند.

چرا ایران نخبه های افغانی را جذب کار نمی کند؟این هم یکی دیگر از برنامه های غلط این کشور هست.
این قوانین کشورمون رو مقایسه کنید با کشورهایی که استعداد های نخبه کشورهای دیگر را جذب می کنند و از آنها بهترین استفاده رو می کنند. جای تاسف داره که از این افراد با استعداد استفاده نمی شود.
البته وقتی کلی فرار مغز ها از بین افراد ایرانی داریم تکلیف این مهاجران بیچاره مشخص است
مهماننوازی ایرانی هارا هم دیدیم!!!!!!
در کشور ما هم باید قوانینی وضع شود که به همان سادگی که اجازه می دهیم نخبگان از کشور مهاجرت کنند نخبگان سایر کشورها هم بتونند به کشور مهاجرت کنند!
به نظرم تا وقتی که هنوز کنکور و رقابت سر صندلی دانشگاه هایی مثل تهران و شریف و امیرکبیر و... بین دانش آموزان ایرانی اینقدر زیاد هست، این دانشگاه ها هم باید تو لیست ممنوعه برای این اتباع قرار بگیره حتی با دریافت شهریه!
الان خود ما ایرانی ها بیکاریم اینا هم شدن قوز بالا قوز چه پر توقع دارن مملکتو نابود میکنن تازه ی چیزم طلبکارن باید مثل دانشگاه های خارج شهریه که از ایرانی ها شهریه میگیرن از اینا هم بگیرن حتی مالیات چون نود درصدشون غیر قانونی هستن دارن کاسبی میکن مالیاتم نمیدن
برای خود ما ایرانی ها کار نیست شما این وسط چی میخواید؟!
شاید بهتر باشه در نحوه میزبانی خودمان تجدید نظر کنیم. تا 100 سال پیش افغانستان وایران یک کشور بودند، نباید بگذاریم یک چیز غیرقابل رویت(مرز) انسانیت رو از بین ببرد.
خواهر عزیزم نوریه
تلاش انسان ها نشانه لیاقتشان برای سعادت و خوشبختی است
تو و بسیاری از هموطنانت نشان داده اید که از لایقترین انسانهای جهانید برایت آرزوی موفقیت میکنم
امید وارم تو و جوانان با لیاقت افغان روزی کشورتان را چنان بسازید که دنیا تحسینتان کند
کاش کشور و ملت من این امکان را داشت که به شما عزیزان یاری بیشتری کند
من دختر افغانی را می شناسم که چون کارت اقامتش از یکی از شهرستان های اطراف تهران بود اجازه تحصیل در تهران را نداشت. تهران محل کار پدر خانواده بود و دختر 13 ساله امکان زندگی مجردی در شهر دیگری رو نداشت. ولی عشقش به تحصیل و تشویق پدرش باعث شده بود که کلاس زبان انگلیسی بره و زبانش عالی بود.
من به عنوان یک ایرانی فقط می تونم بگم شرمنده ام
جوری نوشته انکار چه کناه انکار نشدنی کرده وایران چه لطف بزرگی ........... ایرانی تو غرب دانشمند شده افغانی اومده ایران حق نداره دانشجو بشه ؟؟؟؟؟؟ انصافت کجاست ای تابناک ..... انصار مهاجر کجا شد .......
همین اندازه که به تان اجازه تحصیل دادهاند باید قدر دان باشید بعدش راهم خدا کریمه
جوانان ایرانی بیکارند انتظار داری استخدام دولت ایران شوی؟
دوستان افغان فکر نمی کنید باید برگشت و وطن را ساخت؟
من ایرانی هستم
اصلا از شنیدن خبر ثبت نام بچه های غیر مجاز افغان خوشحال نشدم
چرا شما رسانه ها از طرف خودتان به نام همه مردم ایران مطلب می نویسید؟
بسیاری از مناطق ایرانی افغانی نشین شده است
زاد و ولد خانواده های افغانی خیلی خیلی بالاست
تا حالا سری به دماوند زده اید تا ببینید به خاطر مهاجرت گسترده افغانی ها به دماوند چه مشکلات زیادی ایجاد شده است؟
شما از دور با ژست روشنفکری فقط مقاله پشت مقاله کار می کنید
چند میلیون افغانی وارد ایران شده اند
همه مناطق تهران مملو از افغانی است
اروپا با اون همه توان اقتصادی با ورود چند ده هزار آواره سوری دا و هوارش بلند شده
توان ایران مگر چقدر است؟
دانشجویان خارجی در ایران سهمیه جداگانه برای قبولی در کنکور دارند خیلی هم راحت قبول میشن
500 هزار تومان برای تحصیل در دانشگاه دولتی مفت است مفت . به زودی افغان ها وارد ادارات دولتی هم خواهند شد . هر روز یک تقاضا و خواسته مطرح می کنند و به گروههای مسلط اجتماعی در ایران تبدیل شده اند . دولت ایران اصلا به فکر بازگشت افغانی ها نیست که نیست
شق القمر کردند یک دانشجو را پذیرفتند در حالی که تحصیل علم واجب و منع از آن حرام است. طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمة... حالا بیایید مهاجرین را در ایران ببینید که به هزار بهانه این بیچاره ها را رد می کنند. برخی به همین خاطر از مرز ترکیه خارج می شوند که پلیس با خشونت تمام نمی گذارند این ها از کشور خارج بشوند. یک تناقض عجیب در رفتار دولت دیده می شود.
افرين به اين اراده
اینها سالهاس ایرانن ولی حتی حق شهروندی هم بهشون ندادن .حالاکه رسانه ها و اینترنت باعث شده مردم ازهم خبردار شنو بفهمن که توایران اینهارواز حقوق انسانی معمولی تو هرکشور اروپایی ( به قول شما بی دین و نا مسلمان) برن از اولین حقوقی هست که به اونها داده میشه حالا رفتن یک مورد پیدا کردن که خودتون رو توجیه کنن؟ ولی خدا بیامرزه لاحوری رو خوب گفت که کجا مسلمان دیده کجا مسلمانی . چاپش منیکنین می دونم ولی لاافل بخونین و بعدش پاک کننین.
از وزیر محترم علوم و نمایندگان محترم مجلس تقاضا دارم در صورت امکان راهکاری برای این مشکل در نظر بگیرند . با سپاس فراوان
بازم که شرایطشون سخته.
خوب اینا که اقامت گرفتن یعنی ایرانی هستن دیگه.
خدایا دلم میخواد روزی رو ببینم که همه تو صلح و آرامش زندگی میکنن و جنگی نیست. خدا به افغانستانیها هم کمک کنه . خیلی سخته نداشتن امنیت.
امیدوارم اون روز هرچه سریعتر برسه
لعنت بر طالبان ،
افرین به اراده این دانشجویان
یکی از دوستان من هم ازشد تاریخ از دانشگاه تهران داره و الان داره دگتری در اینجا میخونه . ایشون هم همین مشکلات رادارند. و هرچند که به راحتی میتواننتد تقاضای پناهندگی . اقامت گنند. دوست دارند در جوار اقا امام رضا در مشهد در کتار بفیه بستگانشون باشند.
امیدوارم چاره ای برای این نخبگان افغان در نظر گرفته شود.
امیدوارم هرچه زودتر قانون ما درمورد مهاجران افغان اصلاح شود تا مشکل این عزیزان حل شود
بگذارید این خواهران وبرادران افغانی هم درس بخوانند اگه ما به خدا واسلام ایمان داریم روزی هر کسی از روز اول معلوم هست وکسی نمیتواند روزی دیگری را بخورد اگر به خدا ایمان داشته باشیم حتی اگر همه مردم افغانستان هم وارد ایران شوند جای کسی تنگ نمیشود وخداوند خودش خیر وبرکت ورحمتش را نازل میکند.یاد دوستان افغانی که دهه 60 با هم همسنگر بودیم در فاو به خیر رمضانعلی رضایی وابراهیم که فامیلش را یادم رفت بجه های ولایت پروان ولسوالی سرخو پارسا جرف دهنسای.
خوشحالم برای این دوست عزیز که تونسته درس بخونه و امیدوارم همیشه موفق باشه .
و صد البته که تو تمام دنیا هر کشوری قوانینی داره و کشور ما هم مستثنی نیست. و امیدوارم به عنوان یه فرد تحصیلکرده بتونه فردا در ساختن افغانستان اباد موثر باشه.
به عنوان فرد بی طرف متن بالا را بخوانید به نظر شما ایرانی های مقیم کدام کشور خارجی وضع مشابهی با افغان های مقیم ایران دارند . من معتقدم مهمان نوازی در بحث آموزش هنوز شامل حال افغان ها نشده و از بابت رفتارهایی فبلی هم در جایگاه یک ایرانی در برابر همزبانان شرقی شرمنده هستم
اي كاش روزي بشه كه ماهم براي اتباع خارجي بتونيم امكانات برابر و انساني مهيا كنيم كه اين مستلزم اين هستش كه مشكل مردم خودمون حل بشه و به رفاه نسبي برسيم
مثلا شرایط بچه های ما خیلی بهتره با دو دوره شدن مدارس ابتدایی ما دچار مشکلات زیادی شدیم فقط دو مدرسه در اطراف ما بود که هر دو دور از خونمون با این حال بازهم مدیر به زور بچه من رو نوشت و پاس می داد به اون یکی مدرسه 220 دانش اموز تو یه خونه نه یه مدرسه استاندارد بچه من وقتی میومد خونه می گفت سرم درد میکنه از بس تو حیاطشون شلوغ بود از سر و صدا و همش سر و کله اش زخمی میشد از برخورد کردن با بچه ها به خاطر شلوغی اون وقت اینها انتظار دارن همه چی براشون ردیف باشه ما خودمون برای خودمون تحصیلات رایگان نداریم
به این تبعض ها می گویند نژاد پرستی.
البته خیلی از فرزندان این سرزمین نیز درس نمی خوانند دلایل مختلف داره؟؟؟
در به در ،در پی معشوق دویدیم چه غم؟


گر به معشوق رسیدیم ،نرسیدیم چه غم؟


اصل آنست که در فکر دویدن باشیم


فارغ از حسرت در خانه خزیدن باشیم....

سلام دوستان من یه افغانی مقیم ایرانم،من از کودکی به درس خواندن علاقه داشتم و هنوزم دارم اما بامشکلاتی که برای تحصیل ما در ایران وجود داره میخواستم پیش دانشگاهی رونخونم ولی به اصرار خانوادم امسالم ثبت نام کردم باتوکل به خدا شاید تا سال دیگه شرایطی پیش اومد تا ما هم بتونیم راحت تر تو ایران تحصیل کنیم.
در آخر تشکر میکنم از ایرانیا واز هموطنانم میخوام که به آینده ی روشن امید داشته باشند.
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل