بازدید 26545

چشمان معصومانه «کیانا» در انتظار کمک

تزریق آمپول پنی سلین برای کیمیا دارابی همانا و فلج شدنش همانا.آمپولی که تزریقش باعث آسیب رسیدن شدید به چهار مهره کمر او می شود و ویلچر نشینی تا پایان عمر تنها سهم کیانا از زندگی می شود.
کد خبر: ۵۳۷۳۶۴
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۵ 07 October 2015
بعد از سه ماه تحمل غربت و رنج دوری، دست آخر پزشکان، پدر و مادر را از بهبود کیانا ناامید می‌کنند و آن ها با کوله باری از رنج به شهرخود باز می‌گردند.

به گزارش فارس به نقل از سفیرافلاک، اسفند ماه است و هوا سرد؛ دخترک کوچک دچار سرماخوردگی شده است، مادرش ثریا می خواهد او را به پزشک ببرد تا بیماری اش خوب شود! به پیش دبستانی اش می رود و کیانا را با همان لباس های فرم مدرسه به کلینیک می برد و در دلش می گوید: دخترم را دکتر ببرم تا سرماخوردگی بیشتر از این اذیتش نکند؛ اما ثریا نمی داند چه حادثه ای در انتظار دخترش است.
چشمان معصومانه «کیانا» در انتظار کمک
تزریق آمپول پنی سلین برای کیمیا دارابی همانا و فلج شدنش همانا.آمپولی که تزریقش باعث آسیب رسیدن شدید به چهار مهره کمر او می شود و ویلچر نشینی تا پایان عمر تنها سهم کیانا از زندگی می شود.

پدر و مادر سراسیمه از حادثه رخ داده، فرزند را برای درمان به کرمانشاه و از کرمانشاه به تهران می برند.

نداشتن کرایه ماشین برای بردن کیمیا به تهران آن ها را مجبور می کند که مسافت بیش از 700 کیلومتر را با وانت! طی کنند.

دخترک کوچک سه ماه در بیمارستانی خصوصی در تهران بستری می شود و هزینه های زیاد درمان پدر را مجبور به فروش لوازم خانگی می کند.

«تلویزیون و آتاری کیانا را که با آن بازی می کند هم برای درمانش فروختم» این جمله را پدر می گوید و اشک هایش سرازیر می شود.
چشمان معصومانه «کیانا» در انتظار کمک
بعد از سه ماه تحمل غربت و رنج دوری، دست آخر پزشکان، پدر و مادر را از بهبود کیانا ناامید می کنند و آن ها با کوله باری از رنج به شهرخود باز می گردند.

پدر، پیگیر شکایت می شود و بعد از چند ماه دادگاه خانواده دارابی را محکوم می کند.

حالا پدر چادری را به نشانه اعتراض در خیابان برپا کرده است و می گوید: هشت ماه است هیچ مسئولی صدای مرا نشنیده است و دست یاری به سویم دراز نکرده است.

هیچ کس پاسخگو نیست، بچه ام را فلج کرده اند؛ با آمپول بچه ام را فلج کرده اند این ها جملاتی است که با دست خطی کودکانه بر بدنه چادر نصب شده است.

«این جملات را کیمیا خودش نوشته است. دخترم سواد دارد.» این را پدر کیانا با لبخندی بغض آلود می گوید.

لحظاتی مهمان چادر کوچک آن ها می شوم. چادری که در آن کیف مدرسه و چند وسیله مخصوص بیماری کیمیا  بیشتر از همه خود نمایی می کند.
چشمان معصومانه «کیانا» در انتظار کمک
دخترک کوچک با نگاهی معصومانه به حرف های پدر گوش می دهد؛ شاید به یاد لی لی و قایم باشک بازی کردن های کودکانه اش با دوستان هم سن و سالش افتاده است.

حالا او دیگر نمی تواند راه برود و حتی نشسن هم برایش مشکل شده است.

مادر می گوید: عوارض دارویی کیانا باعث شده است، دخترم دچار سنگ صفری شود و به زودی او را عمل می کنیم.

خونریزی های دخلی و کوتاه شدن پای راست کیمیا هم دردهایی است که بعد از آسیب نخاعی به سراغش آمده اند.

صدای کیانا با گفتن: مادر کمرم درد می کند بلند می شود و مادر دخترش را آرام جابه جا می کند. کیانا دوست دارد به بیرون چادر برود و خود را تا پای چادر کشان کشان می برد؛ اما پدر مانع این کار می شود.

صدای پدر می لرزد و مادر اشک می ریزد.آقای دارابی از هزینه های درمان دخترش هم می گوید: تا به حال 20 میلیون تومان برای درمان دخترم خرج کرده ام و حتی فرش های زیر پایمان را هم فروخته ام. هنوز هیچ کمکی برای پرداخت هزینه ها به من نشده است.
چشمان معصومانه «کیانا» در انتظار کمک
او به رای دادگاه هم اعتراض دارد می گوید: دادگاه در عدم حضور من و دخترم رای را صادر کرده است. من به رای دادگاه اعتراض داریم و تا زمانی که به مشکلم رسیدگی نشود این چادر را جمع نمی کنم.

 لحظاتی از صحبت های پدر کیمیا نمی گذر که خجسته پور، فرماندار خرم آباد نیز به جمع ما می پیوندد و مهمان چادر کوچک خانواده دارابی می شود.

دارابی از مراجعه چندین باره برای دیدن فرماندار و استاندار گلایه می کند و می گوید: هیچ مسئولی کاری برای دخترم انجام نداده است و تنها هشت ماه است وعده می شنوم. بارها با برخوردهای بد برخی از مسئولین روبه رو شده ام.

فرماندار به حرف های دارابی گوش می دهد و سعی در آرام کردن وی می کند. پدر و مادر با قلبی اندوهگین ماجرای فلج شدن دخترشان را شرح می دهند؛ مادر ریز ریز گریه می کند و پدر هم بغضش می ترکد و چادر را ترک می کند.

پیگیری های فرماندار برای وضعیت کیمیا دارابی در همان چادر کوچک آغاز می شود؛ تماس با دادستان، بهزیستی، وکیل خانواده دارابی، مرکز درمان تامین اجتماعی و چند نفر دیگر باعث می شود پرونده خانواده دارابی دوباره در جریان قرار بگیرد و کمیسیون بررسی وضعیت کیما تا چهارشنبه 15 مهر ماه برگزار شود.
چشمان معصومانه «کیانا» در انتظار کمک
اما فرماندار شرط پیگیری را جمع کردن چادر عنوان می کند اما پدر راضی نمی شود و می گوید: تا زمانی که کار دخترم درست نشود این چادر را جمع نمی کنم.

فرماندار برای دیدن رئیس مرکز درمان تامین اجتماعی راهی می شود و چادر را ترک می کند....

و ماجرا هنوز هم ادامه دارد....
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۵۲
انتشار یافته: ۶۰
سلام یه راهکاری واسه جمع آوری کمک به این خانواده فراهم کنید تا بتونیم ماهم کمک کنیم مثلا شماره کارت بدین هرکی بخاد آنلاین پول واریز کنه مثل کار خیریه وصال
پاسخ ها
آرش
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۵
پشت دفترچه های بیمه رو خوندید؟ نوشته "ما می خواهیم اگر خانواده ای مریض داشت فقط رنج مریض داری را تحمل کند نه بیشتر"
نمی دونم این شخص بیمه داشته ا نه اما حتی اگر داشت هم زیاد فرقی نمی کرد.
چرا یک بار برای همیشه مشکل بی پولی برای درمان که هزاران هزار خانواده را داغدار کرده حل نمی شه؟ این همه بودجه سالیانه برای فوتبال و واردات اسب و الاغ مصرف میشه نمیشه درصدی از اون رو به درمان اختصاص داد؟
فقط پدر و مادرا می فهمن اینا چی میکشن ... مقصر اون کسیه که مجوز تزریقاتو صادر کرده ... لااقل یه شماره حساب بدین .... متخصصین تو رو خدا مجانی کمکش کنین ...
لطفا شماره حساب برای کمک
برای این فرشته کوچک آرزوی بهبودی و برای مقصرین این حادثه تقاضای محاکمه رو دارم.
ریشه را حل کنید چرا باید برای پدر کیمیا ها به اینجا کار بکشد .......
لطفاً پیگیر باشید.
تزریق عضلانی پنی سیلین باعث آسیب دیدن مهره های کمر و فلج شدن نمیشه، اینجای گزارش عجیبه
خدایا تو را قسم به امام زمان شفایش ده. الهی امین
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۵
داد از بیدادی
ای داد بیداد
چقد به ی آدم فشار میارن که باید برای حقش اینجوری رفتار کنه
الهی ، نگاه معصومانه اش آتش به دل می زند، انشاء الله که مشکلشون حل بشه
خیلی ناراحت کننده هست. امیدوارم مسئولین زیرربط کمکی کنن، این دختر بدترین آسیب روحی وجسمی را دارد تحمل می کند. لطفاشماره حسابی بدید تا اشخاصی مثل من بتوانند مقداری مبلغ به این خانواده ی محترم کمکی داشته باشند. تشکر
برای چی شماره حساب اعلام نمی کنی ؟
چجوری میشه یه کاری کرد ؟
ای داد .......
بابا خدا هیچ بنی آدمی رو گرفتار بیمارستانها نکنه چه رسد به خانه بهداشت ودرمانگاه
خوب شماره حساب بدهید ما مردم خودمان باید به داد یکدیگر برسیم
همین محرم این همه دولت و نهادها کمک میکنند به تکایا ایا برای شادی ارواح شهدای کربلا این بهتر و پسندیده تز نیست ت بیاییم از اقای شهردار و فرمندار کمک بگیریم و ....
ماجرا خیلی وقت است که ادامه دارد.....
وای بر حال مسوولانی که کوتاهی کرده اند!!!!
آدم می مونه چی بگه!!! واقعا چرا هیچکس مسئول آینده این کودک نیست؟؟ خب واضحه که دولت باید تمام مسئولیت رو تقبل کنه!!! یه کارمند بیمارستان یا حتی خود درمانگاه هرچند مقصر باشند دردی دوا نمی کنند که.
ای خدااااااااااااااا کجایییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
آقا و خانم دارابی، کیانای عزیزم شما تنها نیستید و ما هم دعایتان میکنیم، از صمیم قلب و از ته دل. فکر میکنم دختر من هم سن و سال کیمیا باشد، آن زمستان ما را هم زمینگیر کرد، دخترم در اسفند 93 با سرطان خون تشخیص داده شد و بعد از هفت ماه هنوز هم درگیر درمان هستیم. تنها آرزویم هم زنده ماندن دخترم هست، همین و بس. نمیگویم فلج شدن کیمیا چیزی نیست، بر عکس میگویم درد بزرگی است ولی باید صبور باشید و از صمیم قلب میگویم که فقط به خدا پناه ببرید. آروز میکنم کیمیای شما هم شفا پیدا کند.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۵
دوست عزیز ناشناس 14:40 انشاله ک دختر شما هم شفا پیدا کنه از ته قلبم از خدا میخوام ک دختر کوچولوی شما را ب حق 5 تن شفا بدن الهی آمین صبور باشین
دردناک تر از این ماجرا هم داریم؟
با اشتباه کس دیگری، یک بچه از حق زندگی طبیعی محروم شده و مسوولین مشغول همان کارهای همیشگی اند.
ازخواندن خبر بسیار ناراحت شدم .من هم دو دختر دارم و دوست دارم کمکی نه چندان زیاد به این خانواده داشته باشم . باید چکارکنم؟
ای خدااااااااااااااا......
داغونم کردید.یعنی بهمین سادگی این دختر زیبا فلج شده.دیگه راهی نیست؟
واقعا اشک من رو درآورد .شما رو بخدا پیگیری کنید . اگه کمک مادی هم میشه کرد اعلام بفرمایید .
راهی برای کمک هست بگید
بنده دختری هم سن و سال کیانا دارم و با دیدن این تصاویر جگرم سوخت لطفا امکانی برای کمک به این خانواده محترم و این دختر معصوم فراهم کنید .
لطف يه شماره حساب بديد تا اندكي كمك بكنيم
خدایاااااااا
چجوری میشه کمک کرد بهشون؟
مثلا توی سال 2014 هستیم و هنوز چه چیزهایی توی پزشکی مملکتمون می بینیم.
آمپول پنی سلین = فلج شدن
خدایا تورا به آبروی زهرا تو این ماه محرم به این خانواده و دختر معصوم کمک کن
نباید تسلیم شد باید کاری کرد نباید برای خاکستر نشینی این بچه و خانوداه اش فقط افسوس خورد و دعا کرد. از مردم عادی کمک مالی فقط برمیاد. حالا که در ایران شانس معالجه ندارد باید آستین را برای درمان این دختر معصوم در خارج از کشور بالا زده شود.همه چیز را تمام شده فرض نکنیم
با سلام
جناب فرماندار ترا به خدا به این بنده خدا کمک کنید ما مردم هم در خدمتیم
خدایا شفایش بده
لطفا شماره کارت حداقل جهت جمع اوری کمکهای مردمی .
جالبه که دادگاه محکومش کرده.
فقط بخاطر اینکه آدم بی سوادی، بی پول، بدون آشنا و ساده ایه.
سلام دوستان لطفا برای شفای کیانا 5 مرتبه آیه شریف "أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء" را بخونید.
ممنونم
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۵
اخه چرا منفی دادین .کگه مسلمون نیستین .بی انصافا
چه چشكهاي معصومي داره خدايا به فريادشون برس
واقعا جای تاسف داره واسه ما 75 میلیون که ادعای تمدن و با فرهنگ بودنمون از مسئول تا شهروند به فلک میرسه اونوقت چپ و راست کمک به ایکس و ایگرگ و وای و زد ....
لطفا شماره حساب جهت کمک
با سلام
لطفا شماره حساب كيانا يا پدرشان را اعلام فرماييد تا غير از دعا در حد توانمان مساعدت مالي شود
شرم آور... برای 1000 تا موضوع پیش و پا افتاده 1000 میلیارد بودجه و پول هست
چقدر ناراحت کننده، خدا به کیمیا و پدر و مادرش صبر بده.
خدایا شکرت به خاطر نعمت سلامتی که خیلیامون قدرشو نمیدونیم.
خدایا توی این مملکت با این همه ثروت چه خبره؟
بغضم ترکید
شما رو به همه مقدسات قسم میدم پیگیر این ماجرا باشین و مردم رو در جریان بزارین
خوب چطوري ميشه كمك كرد؟ يه شماره كارتي چيزي؟ يك نفر باني اين خير بشه، لطفا تابي يه حركتي بزن مردم هستن كمك ميكنن. خدا هيچ پدري رو مستاصل نكنه ايشالا.
خدا جون حاظرم بمیرم این سلامتیم برسه به خانم کوچلو ..................
فقط تاسف و گریه باید خون گریست خدایا از دکتر این دختر پاک و معصوم نگذر خدایا همه اونهایی ک این بلا رو سر این دختر کوچولو اوردن لعنت کن
لطفا يك حساب اعلام بفرماييد مردم آماده كمك هستند.
باتشكر
لطفا راهی برای کمک به کیانای عزیز ارائه دهید.
با سپاس
با سلام شماره حساب بدید در حد توان کمک میکنیم
اگر متولی مورد اعتمادی پیدا شود حاضرم کمک مالی کنم. البته اگه مردم بیان وسط مشکل دخترمون زود حل میشه با کمکهای کوچکو ناچیز.
یه راهی اعلام کنید که مردم بتونن کمک کنن . فرماندار که فعلاً مهمترین دغدغه اش جمع کردن چادر است .
از اطلاع رسانی تان ممنون
اما ایکاش صورت مسئله را بهتر مطرح کنیم.
شاید قضا و قدر بوده (که هیچ کار خداوند متعال بی حکمت نیست) اما ما نیز وظیفه ای داریم . خدا مسئول اراده خود بوده و براساس آن حکمتش جاریست و مسوول بی دقتی های ما قطعاً نیست چرا که وعده جزا و پاداش همین را می رساند.
علیرغم آنکه ما در جایگاهی نیستیم که ندیده و بی خبر از تمام ماجرا ، پزشک مربوطه را محکوم کنیم که مورد رضایت الهی نیست ، اما حکم محکومیت این خانواده که عزیز معصومشان که عزیز همه هموطنان محسوب می شود ، موجبات تالم بیشتر این خانواده بوده و قضاوت های دیگر گونه همه انسانهای باوجدان را به همراه دارد.چرا آنقدر اطمینان خاطر نیست که رای صادره آن قاضی محترم که می بایست معصومیت این طفل را علاوه بر چند کلمه قانون حفظ کرده اش می دید و اگر قانونی هم آنان را محکوم کرده ، انسانی و اخلاقی کاری برایشان می کرد که آن پدر و مادر غمناک و دلشکسته و شما عزیزان مجبور نشوید مسوولی را پای چادر بیاورید و کاری که باید قبلاً انجام می گرفت را پیگیری کنند و چه بسا خیلی وقتها دیر هم می شود.
من قلباً برای شما که این خبر هرچند دردآور را مطرح و به جریان انداخته اید آرزوی توفیق بیشتر داشته و دستتان را می بوسم و دعا می کنم رحمت خاصه خدا به خاطر جبران اخلاق و انسانیت نداشته آن پزشک بی انصاف و قاضی مقید به کلمات ، نصیبتان شود.
شهروند
1
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر