بازدید 55314
بازنشر مطلبی قدیمی از حجت‌الاسلام محمد مطهری؛

چرا در ایران، «نیت شیطانی» اینقدر زود به «تجاوز» منجر می‌شود؟

ما چه می‌کنیم؟ فورا این گونه اخبار را پنهان می‌کنیم تا زمان دستگیری مجرم. پس از دستگیری مجرمان، اگر بر حسب اتفاق خبرنگاری از مجازات مجرم مطلع شود در چند سایت این خبر منتشر می‌شود. ‌‌نهایت جدیت ما آن است که در عصر رسانه، مجرم را معمولا چند سال پس از وقوع حادثه با حضور چند صد تن اعدام و تصور می‌کنیم همه مجرمان ترسیدند، در حالی که اکثریت آنان اساسا از آن مطلع نمی‌شوند.
کد خبر: ۵۴۳۸۶۴
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۷:۲۴ 01 November 2015

در روزهایی که بار دیگر اخبار تأسف باری از چند مورد تجاوز در کشور منتشر شده و نگرانی هایی در سطح جامعه ایجاد کرده است، مطلبی قدیمی اما علمی و با نگاهی واقع بینانه در خصوص چنین مسائلی که توسط حجت الاسلام محمد مطهری نگاشته شده است را بازنشر کردیم که می توانند به ریشه یابی برخی مسائل در خصوص چنین اتفاقات پرداخته و آن را واکاوی کند.

به گزارش «تابناک»؛ حجت الاسلام محمد مطهری در این مطلب آورده است: دختر دبستانی روستایی فقط کفش‌هایش پیدا شده بود. چندی بعد جنازه خفه شده او پس از تعرض نیز یافت شد. متجاوز و قاتل که بود؟ مردی متأهل! او شرح ماجرا را چنین خلاصه کرد: دخترک را تنها دیدم، نیتی شیطانی به ذهنم رسید، نیت خود را عملی کردم!

چگونه است که دیدن یک دختربچه هفت ساله با مانتو و مقنعه مدرسه، آن هم توسط یک فرد متأهل، نیت شیطانی تجاوز را پدید می‌آورد و مهم‌تر اینکه چگونه است که در ایران این نیت های پلید شیطانی زود به مرحله عمل می‌رسد؟!

اگر قرار باشد نیت شیطانی اینقدر سریع ایجاد شده و به مرحله عمل برسد، در کشورهای غربی که استخر‌ها مختلط، مشروب فروشی‌ها در دسترس، تابلوهای نیمه عریان در مقابل و فیلمهای شهوت انگیز تلویزیون در دید همگان است، باید روزانه به ده ها هزار تن تعرض شود.

اعتراف سه قسمتی قاتل دخترک روستایی، بار‌ها و بار‌ها توسط متجاوزان - که اتفاقا اکثر آنان متأهل بوده و یا روابطی از نوع دیگر داشته و هیچ مشکلی برای ارضای جنسی خود ندارند – تکرار می‌شود.

پاسخ عنوان این مقاله که «چرا در ایران نیت شیطانی اینقدر زود به تجاوز منجر می‌شود؟» در این نکته است که این جمله سه قسمتی (دخترک را تنها دیدم، نیتی شیطانی به ذهنم رسید، نیت خود را عملی کردم) در حقیقت جمله‌ای چهار قسمتی است: دخترک را تنها دیدم، نیتی شیطانی به ذهنم رسید، «دیدم انگار در این مملکت کسی به کسی نیست»، نیت خود را عملی کردم!

کشورهای غربی برای کاهش جنایات و تعرض‌ها تلاش فراوانی می‌کنند تا این جمله مقدر و محذوف در اذهان شکل نگیرد. آنان با در اختیار گرفتن درست قدرت رسانه‌ای، به هر نافهمی فهمانده‌اند که در این شهر نسبت به جرمهای خشن، به ویژه نسبت به کودکان و دختران حساسیت زیادی وجود دارد و «کسی به کسی هست». وقتی دختر ده ساله‌ای به نام هولی جونز در کانادا ناپدید شد، به مدت دو روز «خبر اول» تمام شبکه‌های مهم خبری این کشور بود.

ما چه می‌کنیم؟ فورا اینگونه اخبار را پنهان می‌کنیم تا زمان دستگیری مجرم. پس از دستگیری مجرمان، اگر بر حسب اتفاق خبرنگاری از مجازات مجرم مطلع شود در چند سایت این خبر منتشر می‌شود. ‌‌نهایت جدیت ما آن است که در عصر رسانه، مجرم را معمولا چند سال پس از وقوع حادثه با حضور چند صد نفر اعدام و تصور می‌کنیم همه مجرمان ترسیدند، در حالی که اکثریت آنان اساسا از آن مطلع نمی‌شوند.

قطعا اگر قرار بود غربی‌ها به روش ما عمل کنند، آمار جرم و تعرض و جنایت در غرب چندین و بلکه ده‌ها برابر رقم فعلی بود. آیا غربی‌ها که روحیه لذت گرایی در میانشان موج می‌زند، کمبود عقلی دارند که با پخش این گونه اخبار خشونت آمیز، آن هم گاهی در صدر اخبار، خاطر مردم خود را مکدر و آنان را نگران می‌کنند؟ آیا از کم شعوری آنهاست که برنامه‌های مهم تلویزیونی را قطع کرده و تعقیب و گریز یک مجرم را به طور زنده پخش می‌کنند؟

اتفاقا غربی‌ها در این موارد بسیار عاقلانه عمل می‌کنند، چون می‌دانند مسأله اصلی، دستگیری مجرم نیست، بلکه فهماندن این امر به مجرمان بعدی است که اینجا شهر است نه جنگل، و ربودن یک کودک و یا تعرض به او یعنی مواجهه با کل حکومت و مردم.

در ایران ما، وقتی یک جانی به یک دختر تعرض می‌کند حداکثر خود را با یک خانواده، طرف می‌بیند که به راحتی با تهدیدهایی مانند پخش فیلم تعرض و یا تجاوز به عضو دیگر خانواده، آنان را از شکایت منصرف می‌کند. ولی در غرب کودک از جامعه ربوده می‌شود نه از خانواده؛ و جانی می‌داند از فردا جنایت او مورد توجه همه رسانه هاست و انصراف شاکی خصوصی تأثیری ندارد.

اینجاست که در کشورهای غربی به رغم در دسترس بودن شراب و اختلاط و مناظر شهوت انگیز، به خاطر رعبی که در دل مجرمان احتمالی آینده ایجاد می‌شود، میان نیت شیطانی و محقق ساختن آن نیت، تا حد مقدور فاصله می‌افتد.

حادثۀ اسیدپاشی های متوالی در اصفهان درس بزرگی به مسئولان داد، ولی متأسفانه مورد بهره برداری قرار نگرفت و به یک رویه تبدیل نشد. این حادثه از موارد استثنایی بود که مسئولان قضایی، انتظامی و به ویژه رسانۀ ملی به مجرم یا مجرمان، قاطعانه فهماندند که در این مملکت دربارۀ اسیدپاشی «کسی به کسی هست» و حساسیت شدیدی وجود دارد. لذا گرچه مجرمی دستگیر نشد، آرامش و امنیت بازگردانده شد. بهایی که مردم اصفهان پرداختند، «کمی نگرانی» بود ولی در عوض، نه تنها چندین تن دیگر، قربانی اسیدپاشی نشدند و امنیت به شهر بازگشت، بلکه اسیدپاشان در سراسر کشور حساب کار خود را کردند.

البته اگر فشار رسانه‌ای و مردم نبود در جریان اسید پاشی اصفهان نیز به روشی که در سایر موارد رایج است عمل می‌شد: پنهان کردن واقعه تا حد امکان و تلاش برای دستگیری مجرم. تا قبل از دستگیری هم معلوم نبود ده قربانی دیگر اضافه شده بود یا صدتای دیگر، مهم این بود که نشان دهند که ما مجرم را دستگیر کردیم!

می‌دانید چرا در ایران تقریبا در هر جرم هولناکی مانند تعرض به مشتریان در آرایشگاه زنانه و تجاوز در مقابل چشمان شوهر، پای یک یا چند مجرم سابقه دار در میان است؟ مهم‌ترین علت این است که این «خبر خاموش» هر روز در مهم‌ترین بخشهای خبری رسانه ملی به مجرمان اعلام می‌شود: «تبهکاران گرامی! همانطور که می‌بینید مسائل مهمتری داریم، وقت به خیر!»

بدون شک مسائلی مانند انتخابات، برجام، نحوه مواجهه با غرب، مصائب مردم مظلوم یمن و سوریه از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند و باید بدان‌ها به جدیت پرداخته شود. حتما باید کاری کنیم که آمریکا هیچ غلطی نتواند بکند، ولی این بدین معنا نیست که با سکوت خود بگذاریم شروران داخلی هر غلطی خواستند بکنند. وقتی عناوین مهم خبری از امور سیاسی و بعضا اقتصادی فرا‌تر نمی‌رود، ناخواسته طوری القا می‌شود که مسئولان جز مسائلی که با حفظ نظام مرتبط است دغدغه مهم دیگری ندارند و ارعاب قرار است فقط نسبت به دشمنان نظام صورت گیرد. (اگر هم ناامنی سوژه خبر شود غالبا درباره یک کشور غربی است).

آری، انبار موشک های دوربرد به دشمنان نشان داده می‌شود ـ و باید نشان داده شود ـ تا در فاصله ده هزار کیلومتری از ما حساب ببرند، اما آیا کسی نیست که شرورانی را بترساند که به خاطر یک تذکر لسانی از طرف یک جوان مظلوم ناهی از منکر، از‌‌ همان ابتدا مثل آب خوردن، قمه را بر شاهرگ او فرود می‌آورند؟ آیا ننگ آور نیست که در یک کشور اسلامی طبق آمار اعلام شده در تلویزیون، تاکنون هشتاد ناهی از منکر به شهادت رسیده و صد‌ها نفر مجروح شده‌اند؟

من نمی‌دانم تعداد «جنگل بانان» در این کشور چند نفر است ولی هر چه هست تعداد «جنگل بینان»، یعنی کسانی که جامعه ایران را مثل جنگل تلقی می‌کنند و از قمه کشی و ربایش و تهدید و تجاوز و جرمهای دیگر ابایی ندارند، کم شمار نیست. به سبب جمعیت رو به رشد «جنگل بینان» است که اگر آینه دو خودرو، کمی با شدت به هم برخورد کند، پیاده شدن از خودرو با قمه منظره نادری در تهران نیست. مردم عادی به کنار، در کدام کشور جهان، شروران در مواجهه با پلیس به جای فرار، مکررا با قمه به مأموران مسلح حمله می‌کنند؟ آیا این پدیده‌ها دلیلی بر گسترش تعداد «جنگل بینان» نیست؟ (جا دارد در اینجا یاد جنگلبانان و محیط بانان پرشمار با غیرتی که جان خود را در درگیری با اشرار و البته در سکوت خبری از دست دادند گرامی بداریم.)

شایان ذکر است که اصلاح روش خبری کنونی نه به دست صدا وسیماست و نه قوه قضاییه و نه نیروی انتظامی، زیرا در این صورت، مقامات انتظامی و قضایی و رسانه ملی متهم به سیاه نمایی و بر هم زدن آرامش مردم خواهند شد. تنها تصمیم گیری در سطح کلان مثل شورای عالی امنیت ملی می‌تواند این روش خانمانسوز را تغییر دهد.

بدبختی اینجاست که برخی مقامات امنیتی به غلط تصور می‌کنند که راه مقابله با مجرمان خشن،‌‌ همان روش مبارزه با جاسوسان و بمبگذاران است که باید در خفای کامل صورت گیرد. در حالی که هدف اصلی در مقابله با جرم های خشن، تأمین امنیت از طریق ایجاد رعب در دل مجرمان و اثبات این حقیقت است که نظام با همه امکانات در مقابله با خشونت‌ها در کنار مردم است و این امر جز با خبری کردن برخی جنایت‌ها و بسیج کردن جامعه و تبدیل کردن امنیت به یک «مسأله جمعی» میسر نیست، ولو مجرم فرار کند و یا مردم مقداری نگران شوند و یا بنگاه های خبری خارجی سوء استفاده کنند.

در وضعیت کنونی هر تابلویی مثل آرایشگاه زنانه و باشگاه بانوان برای یک مجرم سابقه دار می‌تواند سریع به نیت شیطانی و سپس عمل منجر شود، همچنانکه اخیرا یک گروه تبهکار اقلا سه آرایشگاه زنانه را در اهواز مورد سرقت و تعرض قرار داد. تنها اگر آن فرد بداند با این کار دارد تیتر اول خبر ساعت ۲۱ را می‌سازد و چند ساعت بعد تصاویری از وی که دوربین‌های مداربسته اطراف محل وقوع جرم ضبط کرده‌اند از تلویزیون پخش می‌شود و محاکمه خارج از نوبت، انتظار او را می‌کشد آنگاه این نیت شیطانی خیلی زود رنگ می‌بازد.

در پایان ذکر چند نکته لازم است؛

۱. اینکه آمار جنایت و تجاوز در غرب بالا هست یا نیست هیچ دخلی به استدلال این مقاله ندارد. بحث در شیوه مواجهه است. من مانند برخی معتقد نیستم که از غرب فقط باید ایراد گرفت بلکه نکات مثبت غربی‌ها را به تعبیر شهید مطهری باید «تحسین» و «تقلید» کرد. انتقاد یکطرفه همواره نتیجه معکوس داده است؛ ضمن اینکه اساسا شبیه چنین روشی در کشورهای شرقی مثل ژاپن هم اعمال می‌شود.

۲. اینکه عوامل دیگری هم در رشد جرم و جنایت در کشور دخیلند در این نوشتار نفی نشده است. بحث در اساسی‌ترین نقصی است که در مواجهه با تهدید جان و ناموس و امنیت مردم وجود دارد.

۳. روشن است که مقصود این نیست که همه دستگاه‌ها وظیفه خود را در قبال تهدیدکنندگان امنیت مردم درست انجام داده و می‌دهند جز رسانه ملی، بلکه مراد آن است که اقدام جدی باید توسط رسانه ملی آغاز شود. در این صورت سایر دستگاه‌ها به خاطر فشار افکار عمومی چاره‌ای جز همراهی کردن بیشتر و رفع اشکالات خود ندارند.

۴. پیشنهاد من هرگز این نیست که به مسائل مهمی مانند سوریه و یمن کمتر پرداخته شود. اهتمام نورزیدن به امور مسلمین، ما را از مسلمان بودن دور می‌کند. مسأله این است که مثلا درهر ماه، چند بار با اعلام خبرهای مربوط به جان و ناموس مردم در صدر اخبار، می‌توان تعداد کسانی را که فکر می‌کنند با ربودن و تجاوز و جنایت و تهدید به پخش فیلم تعرض، توانسته‌اند نظام اسلامی را در برخورد با خود مفلوک سازند به حداقل رساند.

بنده چندین بار شبیه این مطالب را در گذشته هم فریاد کرده و از جمله در سه نوشتار در سال ۸۷ یکی تحت عنوان «تحقیقات پلیسی و جان و ناموس مردم»، دیگری با عنوان «آیا مسئولان صفحات حوادث را نمی‌خوانند؟» و سومی «ام المشکلات کشور چیست؟» نکاتی تطبیقی را گوشزد کرده‌ام. هنوز راز این مطلب برای من روشن نشده که چرا از قدرت رسانه برای حفظ جان و ناموس مردم استفاده لازم نمی‌شود و چنین تصور می‌شود که در اولویت قرار گرفتن جان و ناموس مردم در اخبار، به اعتبار نظام لطمه وارد می‌کند.

اعضای محترم شورای عالی امنیت ملی!

با تغییر این روش خبری شرورپرور، مردم را کمی نگران کنید ولی در عوض، جان و ناموسشان را بهتر حفظ کنید و در کنار ده‌ها و صد‌ها رعبی که در دل دشمنان خارجی نظام ایجاد می‌کنید گاهی هم اخم خود را علنا متوجه جانیان و مجرمان داخلی کنید. دانش دینی و عقل ناقص من می‌گوید قبل از آنکه در قیامت از ما بپرسند که با دشمنان خارجی چه کردید، از ما خواهند پرسید برای حفظ نوامیس مردم و امنیت مردم کوچه و بازار و ناهیان از منکر چه کردید. اگر یک درصد از تشر‌ها و خط و نشان‌ها برای دشمنان نظام، متوجه دشمنان جان و ناموس و امنیت مردم شود تحولی در ارتقای امنیت مردم پدید خواهد آمد. muhamadmotahari@gmail.com

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲۳۰
انتشار یافته: ۳۷
آقای دکتر به عنوان فردی که چندین سال در ایران و خارج از ایران زندگی می کنم،
فقط باید گفت: جانا سخن از زبان ما می گویی!
امیدوارم مسئولین کمی احساس مسئولیت نمایند.
پاینده باشی
گفته های شما باعث افزایش دید فکری در خوانندگان میشود
سپاسگذارم
خیلی عالی بود نمونه ان در کتاب داستان راستان استادشهید مطهری است داستان جوان بد رفتار با همسرکه خود امام علی علیه السلام اقدام به امر معروف کرد
همیشه مقالات شما را ستایش کرده ام جزو معدود افراد در ایران هستید که واقع بین هستید نگاه متفاوت شما به مسایل نشان از شعور , شرف و دانایی شما ست که الحق از پدر به ارث برده اید . پایدار باشید
بسیار لذت بردم افرین بر قدرت بیان و تحلیل این بزرگوار
سلام. فقط از بازگشت شما خوشحالم. همین!
بسیار عالی بود خداوند رحمت کند شهید مطهری عزیز را که فرزندانی آزاده و حقگو تربیت کردند.
متاسفانه به خاطر کم توجهی به علوم انسانی شاهد ان هستیم که مسایل اجتماعی به روش علمی مورد کنکاش قرار نمی گیرد و هر از چندگاهی نیز برادر عزیزی همچون جناب محمد مطهری به ذکر این نکات می پردازند.ریشه کار این است که برای علوم انسانی ارزش بیشتری قایل شویم و راه حلهای درست وهمه جانبه به دست اوریم
دمت گرم.
مقاله عالی و جالبی می باشد . باید رسانه ها آنقدر این خواسته را مطرح کنند تا به تصویب شورای عالی امنیت ملی برسد
احسنت بر شما ..از زبان تمام مردم کشور سخن گفتید .اصلا هیچ عمل بازدارنده ای در مقابل جرم و جنایت نیست که هیچ، موجبات تشویق و اطمینان خاطر به انها هم با تعویق و اطاله دادرسی و درنهایت ازادی مجرمان داده میشود .که ناخواسته هرکسی فکر میکند تبانی در میان است که مجرمان در کمال ارامش و با شدت بیشتر بکارشان مشغول باشند ..کدام مسئولین باید بداد مردم برسند؟ ایا بغیر از نمایش کشت و کشتار همسایگان افغانی و عرب و ترک وسوریه چیزی واجبتر برای ملت رنجدیده وجود دارد؟
با سلام، بحق مطلب پربار و ارزنده ایست. حق مطلوب مردم را آنهم در کشور اسلامی با شورای عالی امنیتی که فقط محیط خارج را می بیند، خوب ادا کردید.
خوب به نظر بنده به همت وجود شبکه های اجتماعی حداقل از طریق روشن ساختن اذهان کاربران می توان تاحدودی حالا هرچند کم اثر در این رابطه باب تذکر و تامل را برای مسوولین و دست اندرکاران امر باز کردد. تاباشد گوش شنوایی و چشم بینایی.
بعنوان یک تذکر کوچک و لی بزرگ به لحاظ محتوا بهتر است که مسوولین امر یک سری به درب مدارس دخترانه بیندازند که بهنگاه ورود و خروج حتی با بوجود مامورین محترم نیروی انتظامی باز بساط هرزگی و چشم چرانی و هوس بازی بعضی افراد به اصطلاح نگارنده متن بالا جنگل بین، باز بوده و درکمال خونسردی برای جان و ناموس افراد جامعه کلاس آموزشی باز کرده اند.
بله مشکل اساسی است.درد کاری و فشار کمر شکن.آنگاه که تمام همیت و جدیدت مسولین امر حفظ ثبات در سوریه و یمن و لبنان و...باشد. باز من باب تذکر حقیقت موافق حفظ تمامیت ارضی کشورهای مسلمان و مظلوم بوده و هستیم که اگر نباشیم نه نامی از مسلمانی باقی می ماند و نه جای برای بندگی عبودیت.مسلمان و مظلوم، مستحق کمک اند چه در داخل ایران وچه درخارج ایران.حفظ تمامیت ارضی کشور واجب شرعی است چه به مرزهای جغرافیایی کشور منوط شود و چه به مرزهایی فراتر در سوریه و عراق و لبنان.
اما چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
سلام جناب مطهري
من خيلي وقت هست كه منتظر مطالب شما هستم
البته مورد ديگري را كه بايد در ايران اضافه نمود اين است كه از كودكي در ذهن فرزندان ايران مي كنيم كه زنان و دختران بايد مواظب ذهن و فكر مردان و پسران باشند با حفظ پوشش ولي به مردان و پسران تاكيد نمي شود كه شما اصلا نبايد اين افكار را در ذهن داشته باشيد و اين افكار است كه خطر ايجاد مي كند
من با پوشش مخالف نيستم ولي آيا پوشش زنان باعث حذف آلودگيهاي اينچنيني از سطح جامعه مي شود؟ يا اينكه اگر زني قصد تن فروشي داشته باشد پوشش او تغييري در شرايط ايجاد نمي كند و يا اگر مردي قصد تجاوز داشته باشد پوشش قربانيان تغييري در قصد او نمي كند همانطور كه بسياري از قربانيان تجاوز زنان و دختران محجبه و حتي با پوشش چادر بوده اند
پس كمي به خود و تفكراتمان بياييم
بسیار مقاله عالی و وزینی بود.
با مطلب فوق کاملا موافقم و سهل انگاری صدا و سیما و ارباب رسانه و ناکارآمدی قوانین قضائی را یکی از عوامل مهم در تشدید این ناهنجاری میدانم- مضاعف اینکه مخفی کاری قوه قضائیه در شطرنجی کردن چهره خلافکاران مانع از شناسائی آنها توسط مردم هم میشود و خلافکاران پس از بیرون آمدن از هتلی بنام زندان- دوباره و این بار حریص تر و با تجربه تر به کارهای خلاف خود ادامه میدهند.
بسیار زیبا بود. ای کاش مسئولان به اندازه مجرمان جسارت داشتند...
«تبهکاران گرامی! همانطور که می‌بینید مسائل مهمتری داریم، وقت به خیر!»
جمله دردآوری بود این یعنی ملت ارزش کمتری از سیاست داره
ممنون از روشنگریتون
به امید روزهای خوب...
مقاله خوبی بود امیدوارم مسئولین توجه بیشتر داشته باشند
احسنت بر شما
حقا که راه پدر را پیموده ای
واقعا خیلی مقاله عالی بود. من خیلی لذت بردم که اینقدر شیوا به بیان معضل جامعه پرداخته بود. واقعا ممنون.
خيلي عالي بود مثل هميشه بر طرز تفكر و قلم شما بايد هزاران افرين گفت.
بسیار عالی بود.عمل می خواهد
بسیار خوب می نویسه محمد مطهری عزیزروح پدرش شاد.ای کاش به پیشنهادتش عمل می شد ای کاش
نظر آقاي مطهري چندان درست نيست!
اين آقا متاسفانه بازهم تندي و خشونت را ترويج ميكند كه البته شكستهاي اين نگرش كاملاً اظهر من الشمس است ! آنچه غرب را جايي مطلوب و بهتر براي زيستن ميكند ! (اين را به عنوان كسي ميگويم كه تجربه زندگي در چند كشور اروپايي را داشته و اينك در كشور خودم زندگي ميكنم)
1- آزادي و پذيرش عملكرد شبكه هاي اجتماعي است (جز برخي موارد همه چيز از فيلتر دستگاهاي امنيتي عبور نميكند و اين آگاهانه است نه از بي مبالاتي) ولي در ايران در ساده ترين پيش پا افتاده ترين مسائل دستگاههاي امنيتي حرف اول را ميزنند و اين سبب ناهنجاري گشته !
2- درك اينكه هركس هر چه هست بايد بتواند خودش باشد ! در غرب (به عنوان جامعه پيشرفته و برتر) اينگونه نيست كه شما در كنترل باشيد تا جوري كه مثلاً رييس جمهور دوست دارد زندگي كنيد ! شما آزاديد تا در ساختارهايي كه تعبيه شده خودتان باشيد و حقيقت وجودي خودتان را افشا كنيد ! ديگران را هم بسته به تمايلشان در همين كانالها قرار ميگيرند! يعني شما هر نيازي داريد و هر شخصيتي هستيد آن را مي‌پذيرند و در چارچوبي خواست شما براورده شدني است ولي اين حق را به شما نمي‌دهند خواسته هايتان را هرجا و با هر كس و هر زمان اجرايي كنيد ! در حقيقت آنها گوناگوني شخصيت و هويت را مي‌پذيرند و سعي در انكار و نهان كردن آن ندارند ! اينگونه است كه آدمهاي ناهنجار فرصت درماني بهتري مي‌يابند و دستكم كمتر مخرب و تهديد براي ديگران هستند !
متاسفانه اين مفاهيم در اینجا به هيچ عنوان درك شده نيست و همچنان بر طبل بد صداي مهندسي ذهن ! كوبيده مي شود !!
اگه قبول نداريد بياد بياريد در هه50 و 60 كودكان همگي به تنهايي مدرسه ميرفتند و هيچ خطري نبود ولي در دهه 90 هيچ كودكي بي پدر و مادر جرات 10 قدم پياده روي ندارد !
جناب مطهری یک دلیل مهم دیگر هم وجود دارد و آن تفکر غلطی است که مطابق آن پخش این نوع اخبار منجر به تضعیف نظام می شود. طبق آمار رسمی سالانه یک میلیارد دلار مشروب به کشور قاچاق می شود اما چرا این مسائل و مسایل مورد نظر شما در رسانه های ملی مورد بحث قرار نمی گیرد؟ بله تضعیف نظام. آنها با خود می گویند مردم چه می گویند اگر در کشور اسلامی ما چنین مسائلی به حد وفور رخ می دهد. در کشور ما سالانه چند هزار قتل عمد و حدود یک میلیون دعوا و کتک کاری در پزشک قانونی ثبت می شود. این در حالی است که در کشوری مثل سوئد گاهی در سال حتی یک قتل عمد هم صورت نمی گیرد.
بسیار عالی بود روح استاد شهید مطهری شاد
کاملا با نویسنده موافقم. اخیرا در استرالیا شخصی که به سه دختر تجاوز کرده بود پس از سال ها زندان آزادشد و رسانه ها متوجه شده بودند که برای سکونت به شهری که من ساکن هستم آمده است. روزنامه شهر و وب سایت های خبری عکسش را منتشر کرده بودند و ضمن اعتراض به حضورش در شهر به اهالی هشدار دادند.
حرف حق جواب نداره
خدا پدرتو بیامرزه
احسن مطلب بسیار درستی است
عالي بود
در غرب فريب و تجاوز به كودكان عمليات بسيار سخت تري نسبت به بزرگسالان است. اصولا وقتي كودكي با بزرگسالي مشكوك در اتوبوس يا مكانهاي عمومي ديده ميشود (كه در ابتداي عمليات كثيف فريب دادن كودك است) بسياري احساس مسوليت مي كنند و بلافاصله به پليس خبر مي دهند. حتي محاوره هاي ساده با كودكان اگر همراه والدين خود نباشند عملي بسيار خساسيت برانگيز ميباشد. هيچ بهانه اي براي محاوره با كودكاني كه همراه والدين خود نميباشند پذيرفته نيست (مثلا آدرس پرسيدن) و كار شما به بازجويي هاي شديد مي كشد. كسي كه فكر شيطاني به ذهنش خطور كند به اين راحتي ها نمي تواند كودكي را بفريبد علاوه بر آن كودكان آموزش داده شده اند تا با بزرگسالان مراوده بي خود نداشته باشند.
از سوي ديگر بعضي نوجوانان هستند كه براي سيگار به سوي شما مي آيند اگر سيگار به آنها بدهيد يا براي آنها بخريد مجرم هستيد ! اگر ندهيد ممكن است فرياد بكشد اين آقا يا خانم بزرگسال در صدد فريب من بوده است ! خلاصه مصيبتي است ! هر جايي در غرب نمي توان زندگي كرد.
خیلی خوب مطلب راجاانداخته اندایکاش بیشترتوجه شودوفضابرای جانیان ناامن شود
احسنت یکی حرف دل ما را زد. همیشه مثال زدم در رسانه ملی تا یک جوانی در آمریکا به سمت دو نفر تیراندازی می کند تیتر اول میشود. اما به این فکر کنید که در انجا حمل سلاح گرم آزاد است و با این آزادی آمار جرمشان این قدر پایینه که هر چند وقت یکبار دست آویزی برای رسانه ملی جور میشود. و سوالی که مطرح است اینه که اگر همین سلاح گرم در اینجا آزاد بود چه اتفاقی می افتاد؟ مطمئن باشید همه همدیگر را کشته بودیم تا حالا
سلام
احسنت . رحمت به شیر مادرت
حقا که سر سفره پدرت بزرگ شدی
خداوند بزرگ روح آن مرحوم از رحمت غنی خود بر خودار سازد.
خوب بود کاملا موفقم
به داد دختران برسید.
آیا کسی هست...
ای کاش گوش شنوایی بود درود خدا بر مطهری وفرزندانش
سلام بر استاد مطهری
انصافا زیبا و کاملا دقیق نوشته اید. من الان که دقیق میشم می بینم که بسیاری از خطاهایی که در کشور انجام میشود به خاطر همین جمله محذوف است که شما اشاره داشته اید. راننده ما تخطی از قانون می کنه و به طور مثال از چراغ قرمز رد میشه چون میدونه خبری از بازخواست نیست. مدیر و کارمندان ما هم بعضا کارهایی می کنند چون می دونند خبری از نظارت دقیق نیست.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر