بازدید 19801

پسابرجام است؛ از خواب بیدار شوید!

دوست داشته باشیم یا نه، در عرض چهار روز، سخن از قراردادهایی است که نتیجه آنها می‌تواند از زمین تا آسمان متفاوت باشد؛ قراردادهایی که عموم مردم ایران چیز خاصی از آن نمی‌دانند؛ قراردادهایی که زندگی شخصی و سلامت خانواده‌های ایرانی را هم تحت تأثیر قرار خواهد داد. آیا باید به این پسابرجام بی‌تفاوت ماند و آن را دست کم گرفت؟
کد خبر: ۵۶۴۲۹۸
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۱ 30 January 2016
دو سال گذشته برای بسیاری از ایرانیان و به ویژه اصحاب رسانه و خبر، به شکلی گریزناپذیر با اخبار مذاکرات هسته‌ای گره خورده است. حتی در دورافتاده‌ترین گوشه‌های ایران نیز ممکن بود هر کسی با این پرسش رو به رو شود که بعد از توافق بر سر مسأله هسته‌ای قرار است چه اتفاقی بیفتد؛ هرچند اکنون فرصت مناسبی برای این است که درستی و کژی پاسخ‌های هر مدعی تحلیل و آگاهی در این دوره را سنجید، ظاهرا پرسشی مهم‌تر فراموش شده است. در پسابرجام چه اتفاقی در حال افتادن است؟

انگیزه نوشته شدن این گزارش «تابناک»، اتفاقات سریعی است که در یک هفته گذشته و در جریان سفر رئیس‌جمهور به ایتالیا و فرانسه به وقوع پیوسته است.

مروری گذرا بر آنچه در دو یا سه سال اخیر در مذاکرات پیدا و پنهان هسته‌ای گذشته است، عیار قدرت تحلیل و میزان آگاهی بسیاری را روشن می‌کند؛ روزهایی که پرسش اصلی این بود که آمریکایی‌ها با ادامه فعالیت 500 سانتریفیوژ در ایران موافقت خواهند کرد یا ده هزار سانتریفیوژ، با ادامه کار اراک و فردو موافقت خواهند کرد یا خیر و یا هر پرسش دیگری درباره مذاکرات هسته‌ای؛ گذشته است. حالا باید با واقعیت‌ها مواجه شد.

کمتر از یک سال پیش، اسم‌های پرطمطراقی مانند فلان استاد دانشگاه و بهمان تحلیل‌گر مسائل بین‌المللی، رسانه‌ها را صحنه هیاهوی خود کرده بودند و از بقای تحریم‌ها می‌گفتند یا از به پایان رسیدن فوری چند دهه خصومت و بی‌اعتمادی بین ایران و آمریکا، ولی آنچه اکنون به واقعیت پیوسته است، سفر روحانی به ایتالیا و فرانسه و قریب چهل میلیارد دلار قرارداد رنگارنگ میان ایران و این دو کشور است.

آنهایی که نه تنها در دو سال اخیر بلکه در دوازده سال بحران هسته‌ای میان ایران و غرب، آرزوهای خود را به عنوان تحلیل به خورد دیگران داده‌اند، می‌توانند همین روند را ادامه دهند؛ این قراردادها را صوری و غیرواقعی بدانند یا این که تصور کنند با یک سفر رئیس‌جمهور به غرب، مشکلات مردم ایران به انتها رسیده و وقت جشن گرفتن است.

امید و احتیاط هر دو صفاتی پسندیده هستند، ولی گاهی فاصله آنها با توهم و تحیر ناشی از ناآگاهی، چندان زیاد نیست. مشکل آن جایی است که ظاهرا دزدان پسابرجام و تاجران طماع و پول‌پرست داخل و خارج ایران، برای بهره‌برداری از پسابرجام، بسیار آماده‌تر از عامه ما ایرانی‌ها هستند.

دو سال پیش، این پرسش که «با توافق هسته‌های چیزی ارزان می‌شود یا نه؟» احتمالا ساده‌ترین سؤالی بود که ممکن بود با آن مواجه شد. پرسش پیچیده‌تر مثلا می‌توانست این باشد که «در صورت موفقیت مذاکرات هسته‌ای وضعیت رکود و تورم چه خواهد شد». برای فردی حسابگرتر ممکن بود این پرسش پیش بیاید که توافق هسته‌ای یا شکست مذاکرات چه فرصت‌ها و چه چالش‌های سیاسی یا اقتصادی برای یک فرد به خصوص یا یک گروه و جناح به خصوص در بر خواهد داشت.

صرف نظر از این که یک ایرانی، چنین پرسش‌هایی را از خود پرسیده باشد یا خیر، بسیاری در داخل و بیرون از ایران برای هر یک از دو سناریوی موفقیت یا شکست مذاکرات کیسه‌ها دوخته‌اند.

به همین سبب است که در پس هر خبر پر سر و صدایی از تحولات اقتصادی پسابرجام باید به دنبال رد پای پول‌هایی بود که از جیب مردم ایران برداشته خواهد شد و یا به خزانه مردم ایران ریخته می‌شود.

رئیس جمهور و هیأت همراه وی در جریان کمتر از چهار روز سفر به ایتالیا و فرانسه قراردادهایی به ارزش حداقل چهل تا پنجاه میلیارد دلار به امضا رسانده‌اند. به عبارت دیگر، روحانی و همراهان در کمتر از چهار روز، به نمایندگی از مردم ایران در عرض چهار روز، در مورد رقمی حدود دو میلیون تومان به ازای هر ایرانی تصمیم گرفته‌اند.


رئیس‌جمهور به نمایندگی از مردم ایران قاعدتا مأموریت پیشبرد منافع هفتاد میلیون ایرانی را بر عهده دارد. ولی آیا طرف مقابل قرارداد و یا حتی بازیگران داخلی دیگر هم چنین وظیفه‌ای را متوجه خود می‌دانند؟ البته که پاسخ منفی است. قاعده بازار آزاد و بازیگری در آن به ویژه در نگاه غربی، سود و بهره‌برداری هر چه بیشتر است.

این تازه شروع کار است. ایتالیا و فرانسه قدری از میوه‌های پسابرجام را چیده‌اند. چین و ژاپن و کره و هند و ترکیه و آلمان و اتریش و انگلیس و آمریکا و دیگران هم لابد برنامه‌های خودشان را دارند.

می‌توان مانند جماعت متحیر دوران مذاکرات که بیشتر پیش‌بینی‌های آنها به شکل فاجعه‌باری غلط از آب در آمد، مدعی شد که این قراردادها نه قطعی است و نه به مرحله اجرا خواهد رسید. راه منطقی‌تر شاید این باشد که از رئیس‌جمهور و دولت خواست که ریز جزئیات و اهداف و شرایط هر یک از این قراردادها را برای مردم توضیح دهند و از آن دفاع کنند.

مجلسی که با آن سر و صدا برای بررسی برجام کمیسیون تشکیل داد و شاهد غش و ضعف و کف و هورای نمایندگان بود، در برابر تصمیم‌گیری درباره پنجاه میلیارد دلار از دارایی‌های مردم ایران وظیفه‌ای ندارد؟

درباره بسیاری از قراردادهای فراوانی که بین ایران از یک طرف و شرکت‌های ایتالیایی و فرانسوی برنامه‌ریزی شده، به اندازه چند سطر خبر هم اطلاع‌رسانی نشده است.

آنچه برخی از آن با عنوان توافق ایران و فرانسه در حوزه محصولات غذایی اصلاح شده نام می‌برند، ممکن است همان چیزی باشد که پیر تاریخدان ایرانی از آن با عنوان « فاجعه بازاریابی برای محصولات دگرژن‌شده در ایران» نام می‌برد که از حیث بزک کردن سیاست‌های مخرب با نام‌های زیبا، باید با تخریب کشاورزی ایران در پنجاه سال پیش مقایسه شود و نتیجه منطقی آن گسترش تومورهای سرطانی در میان ایرانیان.

می‌توان از قرارداد چند میلیارد یورویی ایران و شرکت ایتالیایی دانیلی شعف‌زده شد، ولی منطقی‌تر این خواهد بود که بعد از کشف دقیق رقم این قرارداد ـ که منابع مختلف ارزش آن را از 400 میلیون یورو تا 7.5 میلیارد یورو اعلام کرده‌اند ـ مثلا پرسید که قرارداد با فولادی‌های ایتالیایی با چه شرایطی طراحی شده است؟ آیا آنها هم سنگ آهن ایران را با پایین‌ترین قیمت‌های فعلی به یغما می‌برند یا این که قرار است در صنعت فولاد ایران تحولی واقعی ایجاد کنند و وضعیت اشتغال در ایران را به شکل خوشحال‌کننده‌ای تکان دهد؟


گذر از پانزده ماه پیش که یک فروند ایرباس آ-380 هواپیمایی‌های عربی در میانه راه خود در فرودگاه امام خمینی توقفی کوتاه داشت، به امروز که قرار است دوازده فروند از این هواپیما که قیمت هر فروند آن حدود 1500 میلیارد تومان است توسط ایران ایر به خدمت گرفته شود، از نگاه عده‌ای بسیار امیدوارکننده است، ولی کمتر کسی می‌داند که تصمیم به چنین خریدهای سنگینی در کجا و به وسیله چه کسانی گرفته شده است. آیا این احتمال نمی رود که این خریدها و این قراردادهای چند ده میلیارد دلاری که با توجه به اندازه تبادلات اقتصادی ایران با دیگر کشورها حجم آن احتمالا به زودی به چند صد میلیارد دلار خواهد رسید، تجربه میانه دهه 1370 و تورم‌های کمرشکن 50 درصدی را تکرار کند؟

دوست داشته باشیم یا نه، در عرض چهار روز، سخن از قراردادهایی است که نتیجه آنها می‌تواند از زمین تا آسمان متفاوت باشد؛ قراردادهایی که عموم مردم ایران چیز خاصی از آن نمی‌دانند! قراردادهایی که زندگی شخصی و سلامت خانواده‌های ایرانی را هم تحت تأثیر قرار خواهد داد. آیا باید به این پسابرجام بی‌تفاوت ماند و آن را دست کم گرفت؟

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار