چرا "بابک زنجانی" مهم است؟!
بخش «نگاه شما» برای ارائه و معرفی «نگاه» مخاطبان «تابناک» به همه موضوعات است. هر مخاطب «تابناک» می‌تواند با مد نظر قرار دادن شرایط همکاری با این بخش، «نگاه» خود را ارسال کند تا در معرض دید و داوری دیگر مخاطبان قرار گیرد.
محمد ماکویی: شاید شما هم از آن هایی باشید که هر چند وقت یکبار ماشین حساب دست گرفته و با اطلاع از میزان "دارایی" یا "فساد مالی" یا "اختلاس" و یا به قول عوام "بالا کشیدن حق الناس" بابک زنجانی و خاوری و امثالهم , حساب می کنید که اگر "بالا کشیدنی" در کار نبود و قرار بود پول های بالا کشیده نشده بین مردم تقسیم شود به شما چقدر می رسید و به چه میزان اوضاع و احوال مالیتان بهتر از امروز بود!
حال برای یک لحظه فکر کنید که اوضاع و احوال دقیقا برعکس آنچه به وقوع پیوسته باشد و مثلا با مطالعه روزنامه متوجه شوید که خاوری یا بابک زنجانی یا یکی مثل آن ها پولی که بالا کشیده اند را نه تنها بالا نکشیده اند بلکه صرف امور خیری همچون مدرسه سازی یا بیمارستان سازی کرده اند و یا ضمن آنکه با آن برای زوج های جوان خانه ساخته اند , الباقی پول مانده را به تامین جهیزیه دختران دم بخت اختصاص داده اند!
در این صورت نحوه مواجهه شما با خبر واصله چگونه خواهد بود؟!
شک نیست که در باره آنها "خداخیرشان بدهد" می گویید اما بعید است این "ذکر خیر" شما پیش شرط هایی همچون "ببین چقدر دارند که این مقدارش را به درماندگان و مستضعفین و فقیر , بیچاره ها می بخشند" و "خدا بدور! این همه پول را که نمی شود از راه حلال بدست آورد!" نداشته باشد!
به عبارتی بعید است در این مورد هم دست به ماشین حساب شده و با مقایسه خاوری ها و بابک زنجانی های فرضی که به آینده بعید تعلق دارند,به قیاس میزان مهربانی آن ها و محبت خودتان بپردازید و حساب کنید که هر کدام از ما ایرانی ها در هر ماه چقدر باید پول بدهد تا مثلا سه ساله معادل مهربانی نام نبرده ها را به حساب کسانی که دستشان به دهانشان نمی رسد واریز نماید!
به زبانی ساده در حالی که در مقام مواجهه با بدتر از خودمان بی توجه به اینکه عامل بد بودن بد ها چه بوده و آیا بدی از خودشان بوده و یا این اوضاع و احوال بوده که از آن ها آدم های بدی ساخته است , فوری دست به کار می شویم تا به برآورد خوبیمان که فلان قدر از حقمان را خورده اند و صدایمان در نیامده می پردازیم , در برخورد با "از ما بهتران" ,خوب تر از خودمان بودن را فقط یک استثنا به حساب آورده و بهتر می بینیم بهتر بودن کسانی که از ما خوب تر هستند را بروی خودمان نیاورده و اصلا و ابدا به اینکه چقدر از ما بهترند کاری نداشته باشیم!
اگر چنین دیدگاهی را در کنار این موضوع که هیچ آدمی یک شبه و یک روزه و یکباره بد نمی شود قرار دهیم نه تنها متوجه خواهیم شد که بابک زنجانی و خاوری و امثال آن ها چطور تولید شده و چگونه به تدریج رشد می کنند , بلکه پی خواهیم برد که با دقت نظر مدام در باره میزان بدی دیگران , در اوضاع و احوال مساعد بی ایراد می بینیم که کمی بدتر از امروز بودن را تجربه کنیم و اگر قابلیت اینکه روزی روزگاری یک خاوری و زنجانی دیگر را تحویل جامعه بدهیم نداشته باشیم , بهتر است دست کم کاری کنیم که در هنگامه حساب و کتاب هایمان از نام بردگان مطالبه کمتری داشته باشیم!
بگذریم از اینکه با کمال تاسف بسیاری از هموطنان ما هنگامی که از فرار "خاوری" مطلع می شوند "دمش گرم" را بدرقه راهش می کنند و وقتی از حکم اعدام "زنجانی" اطلاع حاصل می کنند, بی آنکه به بدی راهی که رفته توجه نمایند , او را تنها بابت اینکه "هوشمندی به خرج نداده" و "زود دوزاریش نیفتاده" و "به موقع فلنگ را نبسته" شایان سرزنش می یابند!
حال برای یک لحظه فکر کنید که اوضاع و احوال دقیقا برعکس آنچه به وقوع پیوسته باشد و مثلا با مطالعه روزنامه متوجه شوید که خاوری یا بابک زنجانی یا یکی مثل آن ها پولی که بالا کشیده اند را نه تنها بالا نکشیده اند بلکه صرف امور خیری همچون مدرسه سازی یا بیمارستان سازی کرده اند و یا ضمن آنکه با آن برای زوج های جوان خانه ساخته اند , الباقی پول مانده را به تامین جهیزیه دختران دم بخت اختصاص داده اند!
در این صورت نحوه مواجهه شما با خبر واصله چگونه خواهد بود؟!
شک نیست که در باره آنها "خداخیرشان بدهد" می گویید اما بعید است این "ذکر خیر" شما پیش شرط هایی همچون "ببین چقدر دارند که این مقدارش را به درماندگان و مستضعفین و فقیر , بیچاره ها می بخشند" و "خدا بدور! این همه پول را که نمی شود از راه حلال بدست آورد!" نداشته باشد!
به عبارتی بعید است در این مورد هم دست به ماشین حساب شده و با مقایسه خاوری ها و بابک زنجانی های فرضی که به آینده بعید تعلق دارند,به قیاس میزان مهربانی آن ها و محبت خودتان بپردازید و حساب کنید که هر کدام از ما ایرانی ها در هر ماه چقدر باید پول بدهد تا مثلا سه ساله معادل مهربانی نام نبرده ها را به حساب کسانی که دستشان به دهانشان نمی رسد واریز نماید!
به زبانی ساده در حالی که در مقام مواجهه با بدتر از خودمان بی توجه به اینکه عامل بد بودن بد ها چه بوده و آیا بدی از خودشان بوده و یا این اوضاع و احوال بوده که از آن ها آدم های بدی ساخته است , فوری دست به کار می شویم تا به برآورد خوبیمان که فلان قدر از حقمان را خورده اند و صدایمان در نیامده می پردازیم , در برخورد با "از ما بهتران" ,خوب تر از خودمان بودن را فقط یک استثنا به حساب آورده و بهتر می بینیم بهتر بودن کسانی که از ما خوب تر هستند را بروی خودمان نیاورده و اصلا و ابدا به اینکه چقدر از ما بهترند کاری نداشته باشیم!
اگر چنین دیدگاهی را در کنار این موضوع که هیچ آدمی یک شبه و یک روزه و یکباره بد نمی شود قرار دهیم نه تنها متوجه خواهیم شد که بابک زنجانی و خاوری و امثال آن ها چطور تولید شده و چگونه به تدریج رشد می کنند , بلکه پی خواهیم برد که با دقت نظر مدام در باره میزان بدی دیگران , در اوضاع و احوال مساعد بی ایراد می بینیم که کمی بدتر از امروز بودن را تجربه کنیم و اگر قابلیت اینکه روزی روزگاری یک خاوری و زنجانی دیگر را تحویل جامعه بدهیم نداشته باشیم , بهتر است دست کم کاری کنیم که در هنگامه حساب و کتاب هایمان از نام بردگان مطالبه کمتری داشته باشیم!
بگذریم از اینکه با کمال تاسف بسیاری از هموطنان ما هنگامی که از فرار "خاوری" مطلع می شوند "دمش گرم" را بدرقه راهش می کنند و وقتی از حکم اعدام "زنجانی" اطلاع حاصل می کنند, بی آنکه به بدی راهی که رفته توجه نمایند , او را تنها بابت اینکه "هوشمندی به خرج نداده" و "زود دوزاریش نیفتاده" و "به موقع فلنگ را نبسته" شایان سرزنش می یابند!
