بازدید 2692
محمدکاظم کاظمی:

مناسبات جامعه ایرانی و مهاجر رو به بهبود است

«محمدکاظم کاظمی» مهاجرین افغانستانی در ایران را سرمایه خواند و گفت: نگران این نباشیم که دشمنان ما چه می‌کنند زیرا در این شکی نداریم که دشمنان که همیشه دشمنی می‌کنند، مهم این است که ما بتوانیم با دوستانمان دوستی کنیم.
کد خبر: ۵۸۵۰۸۲
تاریخ انتشار: ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۱:۴۳ 30 April 2016
«محمدکاظم کاظمی» مهاجرین افغانستانی در ایران را سرمایه خواند و گفت: نگران این نباشیم که دشمنان ما چه می‌کنند زیرا در این شکی نداریم که دشمنان که همیشه دشمنی می‌کنند، مهم این است که ما بتوانیم با دوستانمان دوستی کنیم.

به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، در سال 1346 شمسی در شهر هرات افغانستان چشم به جهان گشود و در سال 1354 به کابل و تا سال آخر دبیرستان در کابل درس خواند.

در سال 1363 به ایران آمد و پس از اتمام دوره دبیرستان، کارشناسی خود را رشتهٔ مهندسی عمران از دانشگاه فردوسی مشهد گرفت. از سال 1365 فعالیت‌های ادبی خود را آغاز کرد و آن را در دههٔ هفتاد ادامه داد.

انتشار مثنوی «بازگشت» وی در فروردین 1370 مایه شهرتش شد. وی علاوه بر سرایش شعر، در زمینه‌های آموزش شعر، برگزاری محافل انجمن‌های ادبی مهاجرین افغانستانی در ایران، انتشار نقدها و مقالاتی در مطبوعات، تألیف و ویرایش کتاب‌هایی در زمینه زبان و ادبیات فارسی فعالیت گسترده دارد.

عضویت در هیأت تحریریه فصلنامه‌های «دُر دری» و «خط سوم» و عضویت در مؤسسه فرهنگی در دری از دیگر فعالیتهای وی است.

از مجموعه آثار وی می‌توان به «یاده آمده بودم: مجموعه شعر»، «روزنه: مجموعه آموزشی شعر»، «شعر پارسی»، «کلید در باز: رهیافتهایی در شعر بیدل»، «همزبانی و بی‌زبانی»، «رصد صبح: خوانش و نقد شعر جوان امروز»، «قصهٔ سنگ و خشت (گزیدة شعر)»، «کفران (گزیده اشعار)»، «گزیده غزلیات بیدل»، «قند پارسی»، «مرقع صدرنگ: صد رباعی از بیدل»، «ده شاعر انقلاب» و «شمشیر و جغرافیا: مجموعه شعر» اشاره کرد.

قلم و ادبیات «محمدکاظم کاظمی» شاعر، نویسنده و محقق افغانستانی در بین مهاجرین، جایگاه خاصی را برایش به ارمغان آورده است. بسیاری از شخصیت‌های فرهنگی، انجمن‌های ادبی، ناشران مختلف، نویسندگان، شاعران زبردست وی را از نزدیک می شناسند.

شخصیت وی به گونه‌ای است که در سال‌های اخیر، در بسیاری از محافل در راستای رفع مشکلات مهاجرین و مسائل آنها، قلم و زبان گویایی داشته است. یکی از حوادث تلخ در حوزه مهاجرین افغانستانی که افکار جامعه ایران و افغانستان را برهم ریخت، حادثه دلخراش قتل «ستایش قریشی» دختر شش ساله افغانستانی بود.

به طور کلی، در مورد علت و چگونگی حادثه اخبار، گزارش‌ها و مطالب زیادی منتشر شده است، اما کمتر رسانه‌ای می‌توان یافت که آثار و پیامدهای این حادثه برای جامعه ایران و افغانستان، تبعات و چالش‌های فراروی این پرونده برای اقشار مهاجرین را بررسی کرده باشد. این امر بهانه‌ای شد تا به سراغ استاد «محمد کاظم کاظمی» برویم تا این حادثه و همچنین وضعیت مهاجرین در جامعه ایران را بررسی کنیم.

استاد کاظمی معتقد است دشمنان دو ملت، اکنون با ظاهری دوستانه می‌خواهند از آن ظرفیت پنهان در درون مهاجرین استفاده کنند و وظیفه ماست که مانع این سوء استفاده شویم و طوری عمل کنیم که در آینده هیچ امکانی برای این فتنه‌انگیزی‌ها وجود نداشته باشد.

این فرهیخته مهاجرین افغانستانی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: در جریان ستایش، حضور مردم در مراسم ختم وی بسیار مؤثر بود و بسیاری از ایرانی‌ها را هم به صحنه کشاند و یک نمایش خوب از همدلی را رقم زد. ما باید از این چیزها نهراسیم و بگذاریم که جامعه مهاجر هم بتواند با خود اظهار همبستگی کند، هم با جامعه ایران.

این نویسنده افغانستانی همچنین معتقد است سکوت نسبی رسانه‌های ایران به خصوص در روزهای اول حادثه ستایش، قدری زمینه را به دست داد که رسانه‌های بیگانه و بعضی از کاربران شبکه‌های اجتماعی از این خلا استفاده کنند و عواطف مردم را به سوی خود سوق دهند.

کاظمی در بخش دیگری از این مصاحبه یادآور شد: ما باید بیش از نگاه «دشمن‌محور» نگاه «دوست‌محور» داشته باشیم. یعنی نگران این نباشیم که دشمنان ما چه می کنند. دشمنان که همیشه دشمنی می‌کنند، در این شکی نیست. مهم این است که ما بتوانیم با دوستانمان دوستی کنیم.

آنچه در ذیل می‌آید، متن کامل مصاحبه خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس با استاد کاظمی است.

فارس: در قضیه ستایش به نظر می‌رسد که برخی گروه‌های معاند، ایران و افغانستان سعی دارند ضمن شیطنت توأم با کینه، شرایط روابط ایران و افغانستان را به سمت کدورت و تیرگی و حتی قطع آن سوق دهند. نظر شما چیست؟

کاظمی: خوب سؤال شما طوری است که جواب را هم در خود دارد. مسلماً هیچ‌کس منکر این حقیقت نیست و نمی‌تواند باشد. ولی بگذارید به این بپردازم که چه شد که این گروه‌ها که در دشمنی‌ آنان شکی نیست، این قدر روی این پرونده خاص متمرکز شدند، در حالی که قضیه در عمل یک جرم شخصی است و ربطی به ملیت اشخاص هم نباید داشته باشد.

به نظر من این معاندین و کسانی که دوست دارند روابط دو کشور را تیره کنند، می‌خواهند از یک ظرفیت پنهان در این قضیه استفاده کنند و آن سابقه چنین وقایعی در ایران است که غالباً به زیان مهاجرین تمام شده است.

حقیقت این است که بارها اتفاق افتاده است که جرمی که یکی از مهاجرین انجام داده یا حتی انجام نداده و به نام مهاجرین تمام شده است (مثل قضیه خفاش شب‌های تهران که ایرانی بود ولی از سوی بعضی نهادها و رسانه‌ها به اسم مهاجر مطرح شد) غالباً با برجستگی تمام در مطبوعات ایران انعکاس می‌یافت و تبعات سنگین اجتماعی برای مهاجرین داشت.

 این قضیه سالها یک تکدّر و دلگیری در دل بسیاری از مهاجرین ما ایجاد کرد که در نزد بعضی‌ها متأسفانه به نوعی عقده تبدیل شد.

طبیعتاً وقتی جرمی از سوی یک ایرانی اتفاق بیفتد، بسیاری‌ها علاقه دارند که با مطرح کردن آن، به نوعی آن احساس نهفته را پاسخ بگویند. حالا آن معاندین با درک این قضیه، بر این موج سوار می‌شوند.

به نظرم کسانی که اکنون نگران تیرگی روابط دو کشور هستند، در آن زمان‌ها هم همین نگرانی را ‌داشتند و از ایجاد جو منفی سنگین علیه مهاجرین پرهیز می‌کردند. البته در همان سال‌ها ما بارها این را مطرح کردیم ولی کمتر گوش شنوایی وجود داشت.

به هر حال این انکارناپذیر است که دشمنان دو ملت، اکنون با ظاهری دوستانه می‌خواهند از آن ظرفیت پنهان در درون مهاجرین استفاده کنند و وظیفه ماست که مانع این سوء استفاده شویم و طوری عمل کنیم که در آینده هیچ امکانی برای این فتنه‌انگیزی‌ها وجود نداشته باشد.

فارس: آیا اگر یک تبعه ایرانی در افغانستان مرتکب جرم و جنایتی شد مردم ایران باید مقابل سفارت افغانستان دست به تجمع اعتراضی بزنند و راهپیمایی همراه با شعارهای تند سر دهند؟

کاظمی: نه. مسلماً. و ما خبر داریم که بیشتر این راهپیمایی‌هایی که به این بهانه‌ها در مقابل سفارت و کنسولگری ایران رخ می‌دهد، از سوی گروه‌هایی به راه می‌افتد که هم اهدافشان آشکار است و هم وابستگی‌هایشان به بیگانگان.

ولی این را به عنوان یک قانون طبیعی در نظر بگیرید که هر چیز اگر در جای خودش به صورت متعادل رخ ندهد، در جایی دیگر به صورت نامتعادل رخ خواهد داد.

حقیقت این است که جامعه مهاجر ما در ایران، به عنوان یک جامعه بیدار، زنده و فعال می‌توانست با سهم گرفتن در صحنه اجتماعی ایران، پیشگیری‌کننده این مسایل باشد. یعنی در مواقعی که لازم است، بتواند با حضور آرام و حساب‌شده در جامعه ایران، این انرژی‌ها را به شکل مطلوب تخلیه کند.

در مجموع جامعه مهاجر در ایران نتوانست «حضور» و «صدای» مشخصی داشته باشد تا دیگر لازم نباشد که گروهی معاند به وکالت آنان، در داخل افغانستان یا کشورهای خارجی حضور یابند و گاه فتنه‌گری کنند.

این حضور هم لازم نیست فقط از جنس راهپیمایی اعتراض‌آمیز باشد. می‌توانست در شکل برنامه‌های ورزشی، فرهنگی، هنری و اجتماعی رخ دهد. ما چند سال پیش دیدیم که مردم مهاجر با حضور هشتاد هزار نفری در ورزشگاه آزادی در جریان مسابقه فوتبال تیم ملی افغانستان و ایران، یک گردهم‌آیی اجتماعی بزرگ را تجربه کنند، به خود ببالند و احساس ملی‌شان را زنده سازند، بدون این که کمترین عارضه منفی داشته باشد.

به نظرم هر قدر جامعه مهاجر ما در ایران بیشتر بتواند در صحنه‌های مختلف حضور یابد، نیاز به حضور وکالتی دیگران نخواهد بود. مثلاً‌ در همین جریان ستایش، حضور مردم در مراسم ختم وی بسیار مؤثر بود و بسیاری از ایرانی‌ها را هم به صحنه کشاند و یک نمایش خوب از همدلی را رقم زد. ما باید از این چیزها نهراسیم و بگذاریم که جامعه مهاجر هم بتواند با خود اظهار همبستگی کند، هم با جامعه ایران.

اگر این جامعه، دردی، حرفی، انتقادی هم داشت، خودش باید بتواند آن را بگوید، نه اینکه دیگرانی در خارج از ایران وکیل آنان شوند.

فارس: اقدامات پلیس و قوه قضائیه و نیروهای امنیتی ایران را در قضیه پرونده ستایش چگونه ارزیابی می‌کنید؟

کاظمی: به نظرم در مجموع خوب بود و نقطه عطفی در مسایل مربوط به مهاجرین به حساب می‌آید. دستگیری سریع مجرم، سپردن وی به دست عدالت و پیگیری سریع پرونده بدون در نظرداشت ملیت مجرم، همه جای قدردانی دارد.

علاوه بر این‌ها، حضور و همدلی مسئولان ایرانی هم خوب بود. ولی البته نمی‌توان از برخورد نیروی انتظامی در جریان مراسم شمع روشن کردن در مقابل سفارت افغانستان چشم‌پوشی کرد. به نظرم این جریان که متأسفانه اثرات بدی گذاشت، می‌شد با قدری تدبیر دوجانبه و ملایمت بیشتر، ختم به خیر شود.

البته ما می‌‌دانیم که در این جریان هم گروهی و به‌خصوص رسانه‌های خارجی قصد داشتند بهره‌برداری کنند. به نظرم بهتر این بود که این برنامه شکل یک اجتماع ایرانی پیدا می‌کرد و طوری می‌شد که مهاجران ما نظاره‌گر همدلی ایرانیان می بودند، بدون اینکه لازم باشد خودشان به میدان آیند.

فارس: چه شده که شبکه بی‌بی‌سی فارسی که متخصص دو به هم زنی بین فارسی زبانان دنیاست در قضیه ستایش دایه مهربان‌تر از مادر شده شده است؟ آیا نگاه آنان استکباری نیست؟

کاظمی: نگاه آنان همیشه استکباری بوده است. این تازگی ندارد. در همان جریان شمع روشن کردن در مقابل سفارت، من از کسی شنیدم که خبرنگار بی بی سی هم در صحنه حضور دارد. همان جا به آن دوست ما گفتم «بدبخت شدیم.» چون می‌دانستم که آنها جریان را چگونه منعکس خواهند کرد. اگر دیده باشید، بی بی سی در گزارش‌هایش از حضور و همدلی مقامات افغانستانی در مراسم ختم آن مرحوم گفت، ولی حتی نامی از حضور مقامات ایرانی نبرد.

این گزارش برای کسی که از جریان اطلاع ندارد، کاملاً سوءتفاهم برانگیز است و آن را حمل بر بی‌اعتنایی مقامات ایرانی خواهد کرد.

 ولی به نظرم این رسانه‌ها از یک خلا اطلاع‌رسانی در داخل ایران استفاده کردند. همان طور که عرض کردم، وقتی یک قضیه به شکل معقول و متعادل در جای خود مطرح نشود، به صورت افراطی در جایی دیگر مطرح می‌شود. به نظر من سکوت نسبی رسانه‌های ایران به خصوص در روزهای اول، قدری زمینه را به دست داد که رسانه‌های بیگانه و بعضی از کاربران شبکه‌های اجتماعی از این خلا استفاده کنند و عواطف مردم را به سوی خود سوق دهند.

فارس: دول غربی و برخی اعراب حاشیه خلیج فارس و سعودی‌ها نگران اتحاد و همدلی و همزبانی ملت ایران و افغانستان هستند که به تازگی ترکیه هم با آنان همراه شده‌اند. آیا در دنیا دولت‌هایی وجود دارند که اتحاد قدیمی و همزبانی و همدلی مشترک و تاریخ و فرهنگ و تمدن یکسان ایران و افغانستان را نابود کنند؟

کاظمی: طبیعتاً دشمنان تلاش می‌کنند. ولی به نظرم نقش خود ما بسیار مهم خواهد بود. اگر ما واقعاً به این مشترکات پناه ببریم و از این ظرفیت بالا استفاده کنیم، دیگران نمی‌توانند ما را از هم جدا کنند، چون مشترکات ما اصیل، کهن و عمیق است، چیزی نیست که به صورت نمایشی و تصنعی ایجاد شده باشد.

ولی ما خود باید به این درک برسیم. متأسفانه ما بسیار اوقات نگاه استراتژیک نداریم. به همین مهاجرت می‌شد به صورت استراتژیک نگاه کرد. مهاجران افغانستان در ایران، یک سرمایه برای منافع استراتژیک ایران هستند. نباید تصور کرد که با خاتمه دوران مهاجرت، پرونده ارتباط دو کشور بسته می‌شود و همین که بتوانیم این مهاجرت را پایان دهیم، دیگر کار ما دو ملت تمام است. این تفکر اشتباه است.

متأسفانه سال‌ها در ایران، تبعات اقتصادی و اجتماعی مهاجرت از قبیل اشغال فرصت‌های شغلی و امثال این‌ها، مهم‌ترین موضوع در مورد مهاجرین دانسته ‌شده است. ولی اکنون خود بزرگان نظام به این نتیجه روشن و ناگزیر رسیده‌اند که کار ما دو ملت با هم پایان‌پذیر نیست و این مهاجران می‌توانند دستمایه نیرومندی برای مناسبات آینده دو کشور باشند.

به نظرم ما باید بیش از نگاه «دشمن‌محور» نگاه «دوست‌محور» داشته باشیم. یعنی نگران این نباشیم که دشمنان ما چه می کنند. دشمنان که همیشه دشمنی می‌کنند، در این شکی نیست. مهم این است که ما بتوانیم با دوستانمان دوستی کنیم.

فارس: چه اتفاقی رخ داده که برخی جریانات به دنبال آن هستند که خدمات ایران به جامعه مهاجرین در طول چند دهه اخیر را نادیده گرفته و با مستمسک قرار دادن برخی اتفاقات جزئی آن را زیر سوال ببرند؟

کاظمی: به نظرم اکنون اتفاق خاصی نیفتاده است. فقط موقع برداشت رسیده است. خدمات ایران به مهاجرین در طول این سی و چند سال واقعاً‌ غیر قابل انکار است. ولی متأسفانه تدبیری به خرج داده نشده بود که از این خدمات، در حد زحمتی که کشیده شد بهره‌برداری درست بشود.

متأسفانه بعضی رفتارهای نسنجیده، سخت‌گیری‌های بی‌مورد، تنگناهای اقامتی، معیشتی و قانونی، محروم بودن مهاجرین از بسیاری از حقوق طبیعی، سبب شد که بسیاری از مهاجرین با همه برخورداری از امنیت و آسایش نسبی در ایران (به نسبت داخل کشور) از تنگناهایی رنج ببرند که همه آن خدمات را برایشان ناگوار سازد.

مهاجر ما از بسیاری از خدمات برخوردار است و در این شکی نیست، ولی اگر محدودیت‌ها، موانع و تنگناها را هم فهرست کنیم، فهرست طویلی خواهد شد که آن هم قابل چشم‌پوشی نیست.

شما از «اتفاقات جزئی» اسم بردید. قضیه این است که این اتفاق جزئی، سربار تنگناها و سختی‌های فراوانی می‌شود که جامعه مهاجر در این سی و چند سال با آنها دست و گریبان بوده است. این است که تأثیر بد می‌گذارد.

فارس: آیا فشار بر قوه قضائیه در پرونده ستایش زیر سوال بردن استقلال این قوه نیست؟ آیا اعمال فشار برعدلیه افغانستان مرسوم است؟

کاظمی: همه سؤالات شما به شکلی است که پاسخ‌های بدیهی دارد. طبیعتاً هیچ فشاری بر قوه قضائیه درست نیست و خوشبختانه قوه قضائیه تا اکنون در این ماجرا با سرعت و درایت خوبی عمل کرده است.

 تا به حال مهاجران ما در ماجرای ستایش، هیچ شکایت محسوسی از قوه قضائیه نداشته‌اند، مگر بر اثر بعضی تبلیغات سوء که باید از آن جلوگیری شود.

در مجموع به نظرم همه امور در این ماجرا برای ما راضی کننده بوده است. اگر هم شکایتی هست، معطوف به سال‌های گذشته است و اینکه چرا در آن زمان‌ها کم‌تدبیری‌هایی در این امور رخ داده است.

ولی در پایان و با همه تجربه‌های سخت و تلخی که ما پشت سر گذرانده‌ایم، به نظرم اوضاع مناسبات جامعه مهاجر و ایرانی، به شکل محسوسی رو به بهبود می‌رود.

این تغییر در سطح رسانه‌ها در سال‌های اخیرکاملاً محسوس بوده و در سطح ادارات مسئول امور مهاجرین هم به تازگی اتفاقات خوبی را شاهدیم که خبر از آینده‌ای روشن می‌دهد، فکر می‌کنم بسیاری از مسئولان، امروز به درک بهتری از مسایل مهاجرین رسیده‌اند.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار