بازدید 3034

اسيدپاش اجاره‌اي: شب‌ها كابوس مي‌بينم

کد خبر: ۶۹۷۱۱۵
تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۵ 24 May 2017
اسيدپاش اجاره‌اي كه متهم است به صورت مرد ميوه فروش اسيد پاشيده ماجرا را شرح داد.

به گزارش جوان، ساعت 22 و 30 دقيقه شامگاه سي ام دي ماه سال 94 بود كه رهگذراني كه در حال عبور از حوالي يافت‌آباد تهران بودند، متوجه فريادهاي « آي سوختم» مرد جواني شدند كه به دنبال مرد سياه‌پوشي مي‌دويد. 

مرد سياه‌پوش كه نقابي مشكي به صورت داشت، به سرعت خودش را به موتورسيكلتي رساند كه راننده منتظرش بود.

 او به سرعت ترك موتور نشست و هر دو ا‌ز محل گريختند. فريادهاي دلخراش مرد جوان حكايت از آن داشت كه مرد سياه‌پوش به صورتش مايع اسيدي پاشيده است. 

در چنين شرايطي رهگذران همزمان با انتقال مرد زخمي به بيمارستان با اداره پليس تماس گرفتند. لحظاتي بعد تيمي از مأموران كلانتري يافت‌آباد در محل حادثه به تحقيق پرداختند. 

همان ابتدا مشخص شد قرباني اسيدپاشي مرد ميوه‌فروشي است كه از سوي مرد ناشناسي در داخل مغازه مغازه‌اش هدف اسيدپاشي قرار گرفته است. 

بررسي‌هاي دوربين مداربسته مغازه ميوه‌فروشي نشان داد كه ساعت 22 و 30 دقيقه مرد سياه‌پوشي كه نقاب به صورت داشته‌است، وارد مغازه ميوه‌فروشي مي‌شود و مايع داخل ظرف پلاستيكي را به صورت مرد ميوه‌فروش مي‌پاشد و بعد به سرعت با موتورسيكلتي از محل فرار مي‌كند. 
        
آغاز تحقيقات جنايي به دستور قاضي سيفي

در حالي كه بررسي‌ها حكايت از آن داشت مرد اسيدپاش هيچ رد‌‌پايي از خود باقي نگذاشته است، تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي پايتخت به دستور قاضي آرش سيفي، بازپرس شعبه چهارم دادسراي امور جنايي براي شناسايي مرد اسيدپاش وارد عمل شدند.  كارآگاهان در نخستين گام از مرد زخمي تحقيق كردند. 

وي گفت: لحظه حادثه در مغازه‌ام نشسته بودم كه ناگهان مرد نقابداري به داخل مغازه آمد و مايع ظرف پلاستيكي را به صورتم پاشيد و فرار كرد.

 من تعقيبش كردم، اما ثانيه‌هايي بعد سوزش عجيبي صورت و سرم را فرا گرفت به طوري كه فرياد « آ‌ي سوختم» من باعث شد همه همسايه‌ها از خانه‌هايشان بيرون بيايند.  

وي در ادامه مدعي شد كه عامل اسيدپاشي يكي از بچه‌هاي محل‌شان است و گفت: من به فريدون كه از بچه‌هاي محل ما است، مشكوك هستم. فريدون و برادرش قاچاق‌فروش هستند. دو سال قبل برادر فريدون با مقدار زيادي مواد مخدر بازداشت كردند. 

فريدون مدعي بود كه من و برادرم او را به پليس لو داده‌ايم. فريدون از خانواده ما كينه داشت تا اينكه يك سال قبل حدود يك كيلو هروئين همراه اسلحه كمري در ساك برادرم جاسازي كرد و موضوع را به پليس خبر داد و مأموران هم برادرم را بازداشت كردند. پس از اين هم هميشه ما را تهديد مي‌كرد و الان هم احتمال مي‌دهم شب حادثه او به صورتم اسيد پاشيد. 
    
براي اسيدپاشي دو نفر از دوستانم را اجيركردم

در ادامه، مأموران فريدون را بازداشت كردند. متهم در بازجويي‌ها جرم خود را انكار كرد و مدعي شد كه در جريان اسيدپاشي نيست. 

 در حالي كه متهم منكر دست داشتن در اسيدپاشي بود، يكي از دوستان متهم به اداره پليس رفت و گفت: فريدون در مجلس دوستانه‌اي گفته است كه يكي از دوستانش را به نام ايرج براي اسيدپاشي اجير كرده است. پس از اين متهم كه چاره‌اي جز بيان حقيقت نداشت، به اجير كردن دو نفر از دوستانش براي اسيدپاشي اعتراف كرد. 

 وي گفت: مدتي است خانواده ما و خانواده مرد ميوه فروش با هم اختلاف داريم. آنها برادرم را به پليس لو دادند و من هم از آنها كينه به دل گرفتم و تصميم داشتم از مرد ميوه‌فروش انتقام سختي بگيرم. مدتي قبل متوجه شدم يكي از دوستانم به نام ايرج نياز به پول دارد. 

ايرج از اختلاف من و مرد ميوه‌فروش با خبر بود و وقتي پيشنهاد پول دادم، قبول كرد. يكي از دوستانم به نام سيروس شب حادثه ايرج را با موتورسيكلت به محل حادثه برد. 
    
دستگيري دو متهم اسيدپاشي

پس از اعتراف متهم مأموران چند روز قبل عاملان اصلي اسيدپاشي به صورت مرد ميوه‌فروش را دستگير كردند.  

ايرج صبح ديروز براي بازجويي به دادسراي امور جنايي منتقل شد و به اسيدپاشي اعتراف كرد.  متهم پس از بازجويي براي تحقيقات بيشتر به دستور قاضي آرش سيفي در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
 
گفت‌وگو با متهم
 
چند سال داري ؟ 

19 ساله‌ام. 
 
سابقه‌داري ؟ 

بله. 
 
چه شد كه به اسيدپاشي اجير شدي ؟ 

اصلاً به خاطر همان سابقه‌ام مجبور شدم دست به اسيدپاشي بزنم. 
 
بيشتر توضيح بده ؟ 

وقتي به خاطر ارتكاب جرمي به زندان افتادم، شاكي براي آزادي‌ام مبلغ 10ميليون تومان درخواست كرد، اما من پولي نداشتم تا اينكه با گذاشتن وثيقه از زندان آزاد شدم تا رضايت شاكي را بگيرم. هر چقدر تلاش كردم، فايده‌اي نداشت و در نهايت شاكي 5 ميليون تومان تخفيف داد و گفت بايد حتماً 5 ميليون تومان به او بدهم. 
 
بعد چه شد ؟

بعد از اين از دوستانم كمك خواستم، اما كسي پول به من قرض نداد تا اينكه فريدون پيشنهاد داد اگر آب به صورت مرد ميوه‌فروش محله بپاشم، رضايت خانواده شاكي را مي‌گيرد و مبلغي هم به خود من مي‌دهد. 
 
يعني نمي‌دانستي كه قرار است اسيد بپاشي ؟ 

فريدون گفت كه با مرد ميوه‌فروش اختلاف دارد و قصد دارد او را بترساند، اما چند روز بعد گفت كه من بايد مايع اسيدي به صورتش بپاشم. او گفت در صورتي به من پول مي‌دهد كه مايع اسيدي را فقط به صورتش بپاشم. 
 
فكر نكردي گرفتار مي‌شوي ؟ 

ابتدا قبول نكردم، اما بعد به خاطر پول وسوسه شدم و قبول كردم. از طرفي هم قرار شد من نقاب به صورت بزنم تا شناسايي نشوم. 
 
نقشه را فريدون طراحي كرد ؟ 

نقشه را يكي از دوستان فريدون كه موتورسيكلت داشت، طراحي كرد و با من آمد تا مطمئن شود من اسيد را مي‌پاشم. او شب حادثه داخل پاركي مرا سوار موتورسيكلت كرد و ظرف اسيد را به من داد. ما هر دو لباس سياه و كلاه‌كشي پوشيده بوديم تا شناسايي نشويم. 
 
چقدر پول گيرت آمد ؟

بعد از اسيدپاشي دبه در آورد و هيچ پولي به من نداد و حتي از شاكي هم رضايت نگرفت. 
 
چرا ؟ 

مي‌گفت مايع اسيدي به صورتش نپاشيده‌ام و بيشتر به دست و سرش پاشيده است. 
 
در اين مدت كجا مخفي بودي ؟ 

من اصلاً فرار نكردم، چون شناسايي نشده بودم، اما زماني كه فريدون ما را لو داد، دستگير شديم. 
 
الان اگر قرار باشه شاكي تو را قصاص كند، چه احساسي داري ؟ 

خيلي مي‌ترسم و حتي از روزي كه دستگير شده‌ام شب‌ها كابوس مي‌بينم. 
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار