اخیرا رئیس محترم سازمان فضایی ایران و مسئول اصلی توسعه فناوری فضایی در کشور از به موزه رفتن ماهواره مصباح خبر دادهاند. پروژهای که در سال 1376 و با هزینه ده میلیارد تومان آغاز شد. اینک پس از گذشت دو دهه موزه اولین و آخرین منزلگاهش خواهد شد.
هدف از این نوشتار به هیچ روی صحتسنجی و نقد تصمیم اتخاذ شده نیست هرچند با توجه به عمر مفید عملیاتی ماهوارهها و تلاطم و آشفتگیهای که این پروژه به آن دچار شد و آسیبهای جدی که از آنها دید احتمالا این بهترین و شجاعانهترین تصمیمی است که میشد گرفت.
صرفنظر از درستی یا نادرستی این تصمیم که خود مقولهای جدا و نیاز به بررسی و کنکاش جدی و آگاهانه دارد این رویداد به عنوان تجربهای برای آینده از منظر دیگری قابل بررسی است.
قیمت دلار در سال 1376 کمتر از 500 تومان بوده است و با یک حساب ساده هزینه این پروژه نزدیک به 21 میلیون دلار و معادل هشتاد میلیارد تومان به نرخ امروز دلار است.
یعنی دستاورد 80 میلیارد تومانی بیش از یک دهه تلاش و زحمت شبانهروزی خیل کارشناسان فضایی وزارت ارتباطات، سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران و ... بدون هیچگونه بهرهبرداری باید مستقیم به موزه برود.
در این برآورد هزینههای سفرها، نمایشگاهها، مأموریتهای خارجی، رونماییها، مصاحبهها، افتتاحها و مذاکرات چندصد ساعته مدیران و کارشناسان فضایی جهت تحویل ماهواره و ایضا پرتاب آن لحاظ نشده است. این عینا حکایت چاه آب میرزا آقاسی صدر اعظم محمد شاه قاجار است. با این تفاوت که در آنجا مقنی از بیهودگی کار خویش آگاه بود و اینجا جوان پرشور، پرتلاش و خستگیناپذیر تصور دیگری داشت و گمانش بر این بود که اگر در وطن خویش مانده، اگر انواع ناملایمات را به جان خریده، اگر تعامل و تحمل مدیر سیاسی غیرمرتبط ناکارآمد را پذیرفته دارد برای وطنش و آب و خاکش کاری میکند کارستان.
این نوشتار قضاوتی در خصوص درستی یا نادرستی این تصمیم ندارد بلکه هدف از آن شرایط پیشرو و درستی تصمیماتی است که آینده را میسازد.
1- کمتر از دو سال گذشته صحبت از بازپسگیری ماهواره و پرتاب آن بود. آیا این حقایق در دوسال گذشته روشن نبود و آیا سطح فناوری فضایی در داخل کشور طی دو سال اخیر آنقدر جهش داشته است که دیگر استفاده از ماهواره مصباح مقرون به صرفه و توجیهپذیر نیست.
2- با رخوت، سکون، بیبرنامهگی، جلسهزدگی و بیهدفی کنونی حاکم بر حوزه فضایی کشور در کنار مصاحبههای بزرگنمایانه، افتتاحهای نمایشی، ادعاهای بیاساس و وعدههای غیرواقعبینانه که بذر آن در دولت قبل کاشته شد و با بیتوجهی کشنده دولت دهم استمرار یافت به یقین شاهد توسعه موزه فوق در آینده خواهیم بود.
3- در این میان انگیزه و روحیه کارشناسانی که ماندن را بر رفتن ترجیح دادند، چه میشود. آیا باید بپذیریم که برای پرکردن موزهها کار میکنیم.
4- به یقین سرنوشت محتوم پروژههایی که حتی امروز تعریف و تأمین هزینه میشوند با توجه به روند تعریف، واگذاری، دیدگاههای حاکم در مدیریت کلان و نحوه اجرای آنها چیزی جز موزه نخواهد بود.
5- دستیابی به محصول عملیاتی در حوزه فناوری فضایی نیاز به کار مستمر، پیگیر و گروهی دارد. تلاطمات مدیریتی و ساختاری مترتب بر این حوزه عملا امکان هرگونه فعالیت استاندارد فضایی را سلب نموده است.
به یقین فناوری فضایی و محصولات جانبی آن نقش کلیدی و محوری در معادلات بین کشورها در آینده بازی خواهد کرد. استمرار روند کنونی توأم با نگاه تبلیغاتی، سیاسی و فانتزی به حوزه فضایی که بخشی از آن ناشی از عملکرد بازیگران اصلی این حوزه به خصوص در سطوح مدیریتی است قطعا هزینههای گزاف و چالشهای بنیادین را در آینده گریبانگیر کشور خواهد کرد.
*پژوهشگر علوم فضایی