بازدید 3232

شباهت آخرین «تبعیدی» به ایذه و به موزه رفتن آخرین «کارگر»

ناصر مولایی
کد خبر: ۷۷۵۱۱۶
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۸:۰۰ 17 February 2018
علی امینی که بیشتر آوازه اش با طرح اصلاحات ارضی عجین شده است به مدت چهارده ماه سمت نخست وزیری ایران (اردیبهشت ۱۳۴۰- تیر ۱۳۴۱) را به عهده داشت. در این ایام کشور آلمان که در حقیقت مرحله بازسازی ویرانی‌های ناشی از جنگ جهانی دوم را پشت سر می‌گذاشت با کمبود نیروی کار مبتدی روبرو شده و با توجه به تعصبات خاص نژادی خود از نخست وزیر ایران می‌خواهند تعدادی زیادی از کارگران بیکار ایرانی را به آلمان بفرستد.

علی امینی که این پیشنهاد را تحقیرآمیز می‌داند با آن مخالفت کرده و اعلام می‌کند: «تا شش ماه آینده کاری خواهد کرد که دیگر کارگری بیکار در ایران نباشد و ما از آلمان کارگر وارد خواهیم کرد». پس از مخالفت نخست وزیر ایران، دولت آلمان نیروی مورد نیاز را از کشور ترکیه تامین می‌کند. اکنون برخی از چهره‌های سرشناس در آلمان (برای نمونه مسعود اوزیل فوتبالیست معروف) از نسل همان کارگران مهاجر ترک می‌باشند.

اما نکته آموزنده ماجرا این است که درست شش ماه پس از گفتار علی امینی، روزنامه اطلاعات در اعتراض به عدم تحقق وعده نخست وزیر و تمسخر وی کاریکاتوری را منتشر می‌کند که در آن چند تن از ماموران موزه ملی یک کارگر بیکار را دستیگر نموده و تلاش می‌کنند وی را به موزه منتقل نمایند تا به عنوان آخرین بیکار تاریخ ایران در موزه نگهداری شود.

شوربختانه امروز که رسانه‌ها خبر تبعید مجرمی دیگر (متهم ردیف دوم قاتل بنیتا) به شهرستان ایذه را منتشر کردند ناخوداگاه شباهتی معناداری بین واقعیت امروز این منطقه محروم و طنز تاریخی روزنامه اطلاعات یافتم. نزدیک به دو دهه از معرفی شدن شهرستان ایذه به عنوان تبعیدگاه می‌گذرد. از آن تاریخ تاکنون بار‌ها مسئولین شهرستان در گردهمایی‌ها و متینگ‌های سیاسیشان نارضایتی خود را نسبت به این موضوع اعلام نموده و حتی در شعار‌های انتخاباتیشان به اهالی این منطقه وعده قاطع دادند که در صورت تصدی صندلی سبز بهارستان به این مسئله تحقیر آمیز پایان خواهند داد.

اما واقعیت و یا شاید طنز تلخ ماجرا این است که وعده پایان دادن به مسئله تبعیدی‌ها هنوز لاینحل باقی مانده است. واقعیت از این جهت که ما شاهد تحقق این وعده نبودیم و طنزآلود از آن جهت که همه کسانی که نامزد انتخاباتی می‌شوند می‌دانند که باید وعده‌ای دهند که توسط دیگران محقق نشده و تصور می‌کنند خودشان می‌توانند محقق کنند؛ اما محقق نمی‌کنند و دوره بعد نیز بار دیگر همان شعار توسط همان شخصی که وعده داده بود و به پارلمان راه یافت نیز بار دیگر برای رای آوری تکرار می‌شود؟!

بنابراین دو اشتراک و شباهت عمده میان پاسخ علی امینی به آلمانی‌ها و وعده‌های نمایندگان ایذه برای پایان دادن به تبعید‌ها به ایذه وجود دارد: نخست آنکه، هم علی امینی تصورش این بود که پیشنهاد آلمان‌ها کمی با غرور ملی ایرانیان در تعارض است و هم نمایندگان ایذه احساس توهین و تحقیر را حس کرده‌اند. تا اینجا هر دو را می‌توان تحسین کرد! اما شباهت دوم دردناک‌تر و توهین آمیزتر از اعزام کارگران ایرانی به آلمان و اعزام تبعیدی‌ها به ایذه است؛ از این نظر توهین آمیز و دردناک که هیچ کدام به وعده‌هایی که دادند «عمل» نکردند؟!

هر دو یا می‌دانستند که نمی‌توانند به وعده هایشان عمل کنند و شعار دادند و همه را سرکار گذاشتند یا اینکه واقعیت‌ها را نمی‌دانستند و خودشان را سرکار گذاشتند؟!

آنچه واضح است این است که توهین آمیزتر از تبعید شدن مجرم‌ها به ایذه، عدم تحقق وعده کسانی است که وعده دادند و عمل نکردند و اجازه دادند تبعیدی‌ها همچنان روانه ایذه شوند تا چهار سال بعد نیز همان شعار و همان شعار و همان و دیگر هیچ! شاید این وعده‌ای است انتخاباتی که باید برای همیشه زنده بماند! شاید؟!

پی نوشت: ایذه، از شهر‌های بختیاری نشین استان خوزستان است. مرکز شهرستان ایذه در جنوب غرب ایران است که پیشینه تاریخی آن بنابر پژوهش‌های انجام شده و وجود آثار و سنگ‌نبشته‌های باستانی مربوط به دوران عیلامیان می‌باشد. نام قدیمی ایذه انشان بود ایذه، شهر نگارکنده‌های سنگی و صخره‌ای ایران نام نهاده شده‌است. به محلی این شهر مال امیر (مالِمیر) نیز نامیده می‌شود. ایذه همچنین پایتخت حکومت اتابکان لُر بزرگ بوده‌است.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل