۱۴تامقاله بین المللی دارم همسرسابقم رادرحال خیانت گرفتم ورابطه نامشروع اوراثابت کردم او هم با مهذیه اش مراممنوع الخروجم کرد وتنها سرپناهم راازطریق اجرای ثبت گرفت وازطریق دادگاهطلاقش راگرفت حالا پس از۷سال ازجدایی فهمیده ام هنوز بابت بقیه مهریه اش ممنوع الخروجم
اساس کسی با اصل مهریه و به عنوان حقوقی که زن پس از طلاق به اشتباه و گمراهی نیافتد، مشکی ندارد.
اما مشکل در روند اجرای آن است
1. قانونگذار اجازه بیش از 50 سکه مهریه را ندهد. خانواده دختر به هنگام ازدواج پیشنهاد های نجومی برای مهریه دختر نمی دهند و پسر جوان هم به ناچار تن به آن نمی دهد...اگر این اتفاق نیافتد تمایل به ازدواج در آقایان کم و کمتر خواهد شد...کما اینکه که شده است.
2. قیمت ها به قیمت روز قرارداد محاسبه شوند نه به قیمت روز... خانواده دختر به مثلا 50 سکه به قیمت همان روز رضایت به وصلت دادند و افزایش قیمت سکه به قیمت روز نباید شامل حال قرارداد چند سال پیش گردد. در غیر اینصورت باعث افزایش انگیزه طلاق و زندان و مشکلات دیگر می گردد.
3. در مورد خانم های کارمند که بضاعت مالی پس از ازدواج دارند به ویژه شرایط باید متفاوت باشد از لحاظ نفقه و....تا مهریه...مشکلات زیادی را به وجود آورده است
در ضمن این خانم ناشناس که مدام در مورد خبرهای خانواده کامنت می گذارد و آزادانه همه را به توهم و...آدرس می دهد...لطفا بررسی بفرمایید بسیار مشکوک است...
آقایون ندید مهریه ظالمانه رو.سال ۸۳ وقتی من ازدواج کردم سکه بود دونهای هشتاد هزارتومن! یعنی الآن بیش از صدبرابر شده قیمت سکه؛ در حالی که حقوقها نهایتا پونزده یا بیست برابر شده. خب من واسه چی باید چنین مهریهای رو بدم؟ مگه مغز خر خوردم؟ اگه اقتصاد کشور داغونه و تورم وحشتناکه، چرا دودش باید تو چشم مردها بره فقط؟
مهریه من ۱۱۴ سکه است؛ یعنی یک میلیارد و خوردهای!! به خانم پیشنهاد دادم چهارصد میلیون بگیر و رضایت بده؛ میفرمایند نخیر؛ حقم یک میلیارد تومنه!!! حقم؟ کدوم حق؟ به چه دلیلی حقته؟
منم دیدم اینطوره تصمیم گرفتم مهریه ندم؛ خانم نامحترم بنده هم حکم جلب گرفته برام؛ ولی فعلا دوساله نتونسته بگیره منو. پلیس هم برای جلب مهریه هیچ تلاشی نمیکنه خیالتون راحت باشه؛ پلیس به خانم میگه جای آقا رو بگو من برم بگیرمش. حساب بانکی به اسم خودم نیست؛ ماشینمم به اسم خودم نیست. بره بدوه دنبال مهریه تا صبح دولتش بدمد. نهایتش هم که بتونه منو جلب کنه، میرم زندان؛ یه پاپاسی هم نمیدم. والا.