با این قیمت های مصالح ساختمانی در سال آینده قیمت ساختمان چند برابر میشه ، سیمان ۲۳ و ۲۴ هزار تومان هر کیسه ۵۰ کیلویی ، پروفایل کیلویی ۲۲ هزار تومان ، نه فاکتور می دهند نه کنترلی هست
همین سیاست های بورس زایی و بورس زدگی باعث این نابسامانی در بازار اقتصادی شده
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۴:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۷
بورس زایی و بورس زدگی با عث نابسامانی نیست و اتفاقاً در کنترل نقدینگی و تورم نقش بسزایی دارد و دلیل آنهم را در بورس دیگر کشورها دید که رونقشان بیشتر از ما است ولی تورمی ندارند
من نمی دانم مسئولین ما در توهم هستند یا خودشان را به ندانستن زده اند گشایش و جهش اقتصاد پیش کش تصمیمی بگیرید که شرکت های تولیدی در وضعیت عادی باشد. بسیاری از شرکت های تولیدی از سال 94 به اینطرف یا در زیان هستند یا در حداقل سود بگونه ای که فقط بخاطر سرپانگه داشتن شرکت در حال ادامه هستند و اگر بیخیال می شدند بسیاری از کارگران بیکار می شدند و این شرکت ها نیاز به کمک دولت ندارند فقط با تصمیمات غلط چوب لای چرخ اقتصاد نگزارند و بگزارند حداقل اقتصاد کشور به دست دو نفر آدم عاقل و با تجربه و علمی اداره شود. شرکت های خودروی بخاطر اینکه با عموم مردم سر و کار دارند بعنوان شرکت های زیانده مطرح هستند و گرنه شرکت های بسیار دیگری چون کارخانه فیبر نور قندی و هپکو و ایران اکریل ... هستند که بخاطر تخصصی بودن در دید هم نیستند
با رونق بخشیدن به بازارهایی چون بورس و سرمایه گذاری در تولید بازارهایی مثل خودرو و مسکن و زمین و دیگر کالاهایی که با معیشت و زندگی مردم سر و کار دارد را می توان از تورم و حباب و قیمت های کاذب مصون نگه داشت و اساساً چرا در کشوری که زمین های فراوان و مراتع خوش آب و هوا دارد و معادنی چون آهن و مس و آلومینوم و نفت بوفور یافت می شود مشکلات اقتصادی وجود داشته باشد و همه با تورم درگیر باشند؟ باید قبول کنیم که جدای از اقتصاد و تحریم ما بیشتر با مشکلات فرهنگی درگیر هستیم و منصحر به مسئولین نیست و هر کدام از ما که مسئول شویم همین آش و کاسه خواهد بود و همه ما در مقام ادعا خوب هستیم. ریاده خواهی عده ای که متوجه نیستند زیادت مال و داشتن صدها خانه و پاساژ و مغازه خوشبختی نیست و عین بدبختی است که قارون و فرعون ها به آن گرفتار شدند و خود را بیچاره کردند و نمی فهمند که هر چیز به اندازه اش خوب است. ما در همین تهران محله هایی داریم که فاصله قیمت در آنها میلیادها تومان است و علت اصلی آن نه امکانات بلکه در فرهنگ و طرز تفکر نهفته است و همین موضوع در کل کشور مصداق دارد؟ چرا باید یک روستا نشین گمان کند که پایتخت بهترین جا است و مخل زندگی اش بدترین جا است؟ در حالی که در واقعیت بر عکس آن چیزی است که در تفکرها وجود دارد و همه ما می دانیم که حداقل 50 درصد آن ناشی از مشکلات فرهنگی و طرز زندگی ما و تفکرات ما است. ما در نظم و رعایت حقوق دیگران و عدالت نسبت به همنوع خود دچار فقر هستیم