واکنشهای همه مقامهای مسئول و غیر مسئول کشور تا اینجا نشان دهنده احساساتی برخورد کردن با موضوع است. اصولاً وقتی در چنین مواقعی کلمه انتقام عنوان میشود ناخودآگاه ناتوانی سیستماتیک در برخورد و جلوگیری از تکرار چنین تروریسمی را به نمایش می گذارد که در شأن کشور نیست. مگر کشور ما گروهکی همچون گروههای جهادی و سلفی و تروریستی است که برای جبران چنین خسارتی از انتقام استفاده کنیم. مگر امروزه که در کشورهای اروپایی تقریباً هر هفته شاهد یک اقدام تروریستی هستیم دولتهای آنها سخن از انتقام و یا تلافی میگویند. این درست است که آن اعمال تروریستی حاصل کار اشخاص و یا گروههای تروریستی هستند و ترورهای انجام شده در ایران و بخصوص مورد اخیر انطورکه از قرائن و نشانه ها پیداست کار کشور اسراییل در هماهنگی با بعضی کشورهای دیگر بوده است ولی در هر حال راه تقابل با آن در درجه اول بستن راههای تکرار آن میباشد. اما تذکراتی چند : اول اینکه مسئولیت حفاظت از مقامهای با این درجه از اهمیت متوجه سازمانها و ارگانهایی است که رؤسای آنها در برخورد احساسی با این مسئله سنگ تمام گذاشته اند ولی عملاً در چند سال گذشته در حفاظت فیزیکی مسئولان موفق نبوده اند . علاوه بر عدم موفقیت در حفاظت فیزیکی در اشراف به کار اطلاعاتی انجام چنین اقدامی نیز موفق نبوده اند که هم جای تأسف دارد و هم جای پاسخگویی که اجتناب ناپذیر میباشد. یادمان باشد در جریان انفجار مرکز موشکی مبادرت که منجر به شهادت شهید مقدم شد چه افتضاحی در دستگیری و برخورد با افراد بیگناهی به عنوان عاملان آن شد که تکرار آن قابل قبول نیست. دوم اینکه در مورد اخیر بعضی مقامات و رسانه های امریکایی در انتساب این عمل به دولت اسراییل به سرعت اظهار نظر و اطلاع رسانی کرده اند که شاید کم سابقه باشد. اگر به تدارکات تسلیحاتی امریکا و بعنوان نمونه مستقر کردن بمب افکن های سنگین خود در منطقه و آماده باش بخشی از ارتش اسراییل و اظهارات خود نتانیاهو قبل از این اقدام تروریستی را در نظر بگیریم شاید به نحوی ترغیب کشورمان به عکس العمل شدید باشد . این عکس العمل در صورت انجام و شدت آن بیش از ایران ، رییس جمهوری بعدی امریکا را هدف قرار داده تا در راه نوعی مصالحه و یا سیاست نرم تری در قبال ایران او را در مقابل عمل انجام شده ای قرار دهد که خواست اسراییل و عربستان و امارات و بعضی رقبای منطقه ای ایران باشد. در این صورت تدبیر بسیار زیادی لازم است تا ضمن حفظ وجهه کشور ، دیپلماسی در خدمت اجماع محکومیت همه جانبه و محکم جامعه جهانی از سازمان ملل نا اتحادیه اروپا و چین و روسیه و همه کشورهای تأثیر گذار بکار گرفته شود که خود انتظامی سخت از امران و عاملان اینگونه عملیات تروریستی است. سوماً تک گوییهای افرادی مانند حسین شریعتمداری و یا کریمی قدوسی وگناه را به گردن رییس جمهوری انداختن در معرفی این دانشمند به امانو رییس قبلی سازمان جهانی انرژی اتمی جهت مصاحبه ،نه تنها کمکی به اهداف ایران نمیکند بلکه فقط مسئولیت سنگین را از دوش ارگانهایی که مسئول همه انواع حفاظت از چنین دانشمندانی بوده و هستند را بر میدارد و یا سبک میکند و به قول خودشان آدرس غلط میدهند . در هر حال این اقدام تروریستی محکوم است و شهادت این دانسمند عزیز را به ملت بزرگ ایران تسلیت میگوییم .