هاشمی گله نکرد چون تا اون موقع همه ارکان و نهادها با هم متحد بودند و به طور کلی هیچکس جرات اعتراض هم نمیکرد و جایگاه ریاست جمهوری واقعا بعد از رهبری دومین بود. بعد از زمانی که خاتمی اومد همه نهاد ها شروع کردن به کوبیدن ایشون و این کوبیدن مخالفان و جناح راست به طور ناخواسته باعث شد جایگاه ریاست جمهوری همینطور نزول پیدا کنه و بعدها که احمدی نژاد هم اومد این نزول ریاست جمهوری گریبان خودشون رو هم گرفت. البته الان دیگه همه مردم هم میدونن تو این کشور دولت کاره ای نیست و ریاست جمهوری و وزیر و ... هم دکور و نمایشی هست! و برای سیاست های خارجی و داخلی و اقتصادی و .... دولت اصلا تصمیمی نمیتونه بگیره و همش به قول خودشون سران ! تصمیم میگیرند
اقای گفتن یا نگفتن اینکه رییس جمهور اختیار ندارد دردی دعوا نمیکند ازاول هم این پست اضافی وسردرگمی برای اداره مملکت ایجاد میکرد درادامه بدتر شد همکاری صدرصدی کل با این پست نیست ودولت در دولت بیشماردر این روش اداره کشور وجود داردواین پست در دیگر کشور نفر اول مملکت است ولی دراین جا 5 ام مملکت نیست پس بهتره فکر جهت تغییر قوه مجریه مثل سایر دنیا داشته باشیم واین سیستم مندر اوردی ضربه گیر بیخاصیت کنار بگذاریم
هیچکس درد مردم را نمی فهمد بی خانمانی مردم اجاره نشینی مردم را درک نمی کنند نه علم الهدی که بفکر این است که شوهر اسم زنش را نیاورد نه امام جمعه اصفهان که در فکر و ذکرش این است که چرا زنان صخره نورد چرا بالا و پایین می روند نه اصلاح طلبان و اصلاحطلبان افساد طلب که به بفکرند ترامپ و بایدن کار کشور را اصلاح کند نه آخوندی وزیر مسکنی که در کاخ خود لم می دهد و می گوید مسکن مهر خرابه است نه احمدی نژادی که بفکر مایکل جاکسون و آنجلینا جولی است نه آقای زنگنه وزیری که معتقد است تورم را باید خدا حل کند نه روحانی و ظریف و نمایندگان اصلاح طلبی که وقتی خارجی ها را می بینند از خنده غش و ضعف می کنند و عکس سلفی می گیرند