بنظر من کسانی که وارد نامزدی ریاست جمهوری می شوند باید دارای دو ویژگی باشند اول اینکه دارای برنامه باشند که بطور مستند ارائه شود و این برنامه باید خارج از فضای جناحی و سیاسی با توجه به سوگندنامه نمایندگان در صحن مجلس و احتمالا شورای نگهبان و یا رسانه ها مورد بررسی قرار گیرد و بطور مستدل بگویند که آیا اهداف ارائه شده با قوانین و سیاست های جاری و کلی نظام در تضاد است یا خیر؟ و تا چند درصد در تضاد است؟ دوم اینکه قدرت چینش و هماهنگی رئیس جمهور باید قوی باشد و این موضوع را باید رسانه ها فراهم کنند و آنها را در یک چالش قرار دهند که بفهمند که چقدر قدرت هماهنگی و صبر و ایده و خلاقیت دارند و چقدر به حرف دیگران گوش و آنها را درک می کنند و یا اینکه فقط منتقد و پرحرف و پرچانه هستند. ما مردم باید بفهمیم که فردی که قدرت ارتباطی قوی دارد به همان اندازه که حرف می زند چند برابر آن حرف دیگران را گوش و توجه می کند و تحلیل و پاسخ منطقی می دهد و فرا افکنی نمی کند
غالباً نهادهایی که نظارت بالایی ندارند و خود ناظر عالیه هستند باید شفاف و دقیق و با استدلال محکم قانونی نسبت به مسائلی از قبیل رد صلاحیت ها برخورد کنند چون اولا مرجع بالایی ندارند که از آنها شکایت شود و ثانیا متهم به سیاسی کاری می شوند که وجهه خوبی برای کلیت نظام ندارد.
اقای رئیسی به عنوان رییس قوه قضاییه در جایگاه تخصصی خود قرار گرفته است و فعالیت های خیلی خوبی هم دارد چرا باید او را وادار به ورود به جایی کنیم که تخصص و برنامه ندارد و صرفا به منظور رای جمع کنی اصولگرایان باشد. اگر رییسی قبول کند من اعتقادم را به او از دست می دهم. بعد اقا که خدد اورا حفظ کند .