ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۳۸ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۲
جناب اقای شریعتمداری لطف کنیدبه شعورهرکس احترام بگذاریدشمانمیتونیددرمورددیگران نظردهیدنظرشمابرای خودتان مهم هست چرادولت شفاف سازی نمیکندچراحاضرنمیشودیک بندازقراردادرابراهمه ی مردم ذکر کنداین چه قراردادی هست که هیچ کس نبایدازمفاداین قراردادخبرداشته باشداین حق مردم هست که ازمفادقراردادبایدخبرداشته باشندمن تاجای که خبردارم دولت اصلاح طلب کاری برای ابادکردن تواین دوره هشت ساله نداشته شمابه جای اینکه تهمت بزنیدلطف کنیدبیایدجلودوربین شفاف موشکافی این قراردادراتوضیح دهیدکه مردم هم فکربدنکنندچون شماکارنامه درخشانی تواین هشت ساله نداشتیدممنون میشم نظرتون رابراخودتون نگه داریدودرباره دیگران نظرندهید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۵۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۲
جناب اقای شریعتمداری شمادرسطحی نیستیدکه به چن میلیون نفربگیداحمق اخه کارنامه شماتواین چن سال چی بوده چه کارمثبتی درکارنامه خودداریدچقددرکارافرینی براجوانان ،یامیزان کاهش تورم ،یامسایل اقتصادی موثربودیدکه حالا همه رااحمق میدونیدخودتون راعقل کل اخه هشت سال جنگ نکردیم یاهزاران شهیدندادیم که الان وضع مااین باشه که بدون شفاف سازی حتی شماحاضرنشدیدیک بندازمفادقراردادرابرای مردم ذکرنکردید این چه قراردادی میتونه باشه که کسی نبایدازش خبرداشته باشه قراردادویلموتس که یه قرادادکوچک بود هم کسی خبرنداشت اخرش ببین چه رسوایی به باراورداخه چه دلیلی میتونه باشه که نبایدشفاف سازی باشه
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۲
کارنامه مثبت؟ اونهم از این فرد که یار غار لاجوردی بوده؟
نامی
|
Slovakia
|
۰۱:۵۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۲
نه احمقیم نه دیوانه و نه خائن. بلکه دلسوز وطن خود هستیم. ....
پاسخ ها
ناشناس
| - |
۰۸:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۵
اگر احمق نبودی حرفهای بی بی سی را تکرار نمی کردی
ناشناس
|
Germany
|
۰۲:۲۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۲
جای این آسمون ریسمون بافتنهای بیهوده و توجیهات بیخود در مورد قرار داد با چین ، نمونه ونزوئلا رو بگذارید مردم مطالعه کنن . اونا هم مثل ایران قرارداد طولانی مدت با همین چین جون جونی شما بستن.
اگر سانسور‌ نمیشه البته
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۳۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۲
متن قراردادبا چین رو منتشر کنید تا ببینیم کی خائن است .
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۲
بعضی افراد از جانب مردم حرف میزنند مثل این عبدی
به شما ربطی نداره که مردم در انتخابات شرکت می کنند یاخیر
بگذارید مردم خودشان تصمیم بگیرند واگر هم شرکت نکنند به خاطر توصیه های غیر مستقیم امثال شما نیست ...
ناشناس
|
Canada
|
۰۳:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۲
ابراهیم نبوی - زیتون

برخی رسانه‌ها گزارش داده‌اند آزاده نامداری مجری سرشناس صدا و سیما چند روز قبل با مصرف داروهای ضدافسردگی و احتمالا خواب‌آور خودکشی کرد. او در حالی دست به خودکشی زد که چند روز قبل از آن، طی پیامی که نشان دهنده روحیه امیدوار او بود، در کنار دخترش گندم، سال نو را در یک پیام اینستاگرامی به مردم تبریک گفته بود. علی اکبر قاضی زاده کارشناس رسانه پس از این اتفاق از مردم خواست به حریم خصوصی چهره‌های سرشناس رسانه‌ای احترام بگذارند. پدر آزاده نیز در مراسم خاکسپاری او گفت که «آزاده افسرده نبود. از طرفی دیگر یکی از دوستان و همکاران آزاده نامداری در پیامی که این روزها تحت عنوان دلنوشته نامیده می‌شود، علت خودکشی آزاده را از دست دادن تلویزیون و موقعیت تلویزیونی وی دانست. و گفت: «‌تلویزیون ارزش این را نداشت.»

با این‌همه تقریبا تا این لحظه معلوم است که مسائلی مانند ضرب و جرح و قتل و حاملگی و هر چیز دیگری در کار نبوده است و در واقع هیچ‌کس جز آزاده نامداری عامل مرگ وی نبوده است.

اما؛ آیا واقعا هیچ کسی جز آزاده عامل مرگ او نبوده است؟ به گمانم این گفته سرپوشی بزرگ بر یک وضعیت دردناک و غیرانسانی است که فشار آن بر یک شخص او را به سوی افسردگی در درجه اول و خودکشی در مرحله بعدی کشانده است. اصولا چرا آزاده نامداری به این وضعیت کشانده شد؟

اول: آزاده نامداری برخلاف آنچه به نظر می‌رسد که واقعیت داشته است، در یک گفتگوی جنجالی مطبوعاتی گفته بود «خدا را شکر می‌کنم که چادری‌ام» و تاکید کرده بود که هفت جدش زنان چادری بوده‌اند، البته غالبا سه جد به قبل اغلب ایرانیان طبیعتا چادری بوده‌اند، اما آنچه باعث شده آدمی که زندگی مدرن و افکار امروزی دارد، از چادر در شرایطی که جامعه نسبت به چادر ایدئولوژیک موضع منفی دارد، دفاع کند، اندیشه او نیست، بلکه موقعیت اوست. در واقع آزاده نامداری برای حفظ موقعیت خودش مجبور بود ریاکارانه دروغ بگوید. سئوال این است که آیا او برای به دست آوردن امتیازاتی دروغ می‌گفت؟ پاسخ منفی است. آزاده نامداری سابقه کار داشت، او حداقل پانزده سال مجری محبوبی بود. خوب حرف می‌زد، بلد بود بنویسد، بلد بود برنامه اجرا کند، زیبا و خوش لباس بود و تقریبا همه مشخصات یک مجری خوب را داشت. آزاده نامداری اگر با همین تیپ و شکل و سطح دانش و تسلط بر اجرا به هر شبکه ایرانی در جهان مثل بی‌بی‌سی یا رادیو فردا یا شبکه جهانی مثل سی‌ان‌ان یا فاکس نیوز می‌رفت، می‌توانست مجری خوبی باشد و پذیرفته شود، اما آنچه باعث شد او نه تنها حجاب سفت و سختی بگذارد، بلکه بر اعتقاد خود بر حجاب تاکید کند، که این ریاکارانه یا در واقع ریاکاری از سر اجبار بود. یعنی قوانین یا روابط تحمیلی حاکم بر صدا و سیمای ایدئولوژیکی بود که همواره بر شیرینی جذابیت‌های هر مجری زیبا و مسلط، مقداری زهر ایدئولوژیک کردار یا گفتار ایدئولوژیک را آغشته می‌کرد و نه تنها امنیت او را در جامعه می‌گرفت بلکه فضاهای خصوصی و مهمانی خانوادگی را هم از او می‌گرفت.


دوم: . زنان و دخترانی که نمی‌توانند بطور معمول و مثل همه دنیا زندگی کنند، زنان و شوهرانی که بخاطر زندگی مسموم اجتماعی از هم جدا می‌شوند، اینکه شما از خودتان متنفر هستید و احساس بیهودگی می‌کنید چون مجبورید دائم نقش دیگری بازی کنید، در واقع وقتی خودکشی می‌کنید هم، یا دارید خودی را که دوست دارید از میان می‌برید یا دارید آن خودی که مانع شخصیت واقعی شماست نابود می‌کنید. وقتی عباس نعلبندیان خودکشی کرد، محمود استاد محمد گفته بود: «زندگی بدون کارگاهِ نمایش برای او بی‌معنی بود.» به من نگوئید آزاده نامداری کجا و عباس نعلبندیان کجا؟ مساله تعلق و بیگانگی است. اینکه تو معنای خودت را از دست می‌دهی. فرض کنیم که شما شخصیت خودتان را از دست داده باشید تا موقعیتی به دست بیاورید و بعد بخاطر یک تصادف یا بدشانسی یا دق دلی مردم، همه موقعیت خودتان را از دست می‌دهید. در واقع هم شخصیت تان را بخاطر موقعیت از دست دادید و هم موقعیتی که بخاطرش شخصیت را از دست دادید. در چنین شرایطی پناه می‌برید به خانواده و زندگی معمولی و این نوع زندگی هم تا حدی جواب می‌دهد، بعد شما می‌مانید و یک شب سیاه طولانی و تعدادی تصویر دردناک و سابقه کلمات تلخ و یک جعبه بزرگ داروهای ضدافسردگی که پام پام پام پام پام توی مغزتان می‌کوبد.

سوم: اما قاتل اصلی ما جامعه است؛ جامعه‌ای که سالهاست بخاطر یک ایدئولوژی ضد بشری تبدیل به موجودی وحشی شده است که به راحتی خودش و عزیزانش را می‌کشد. اجازه بدهید! شما مقصر نیستید، مقصر مجموعه‌ای از باورها و کابوس‌ها و رویاها هستند که در آن اصول زندگی وحشی، تنازع بقا، کشتن دیگری برای حفظ خود، کشتن عزیزان برای پایان دادن به زندگی غیرانسانی آنان که دوست می‌دارید جریان دارد. جامعه‌ای که به قول شاملو در آن مزد گورکن از جان آدمی افزون است. در چنین جامعه‌ای است که همه دچار احساس نفرت نسبت به دیگران هستند، بازندگان به برندگان حسادت می‌کنند، فروشندگان به خریداران حسادت می‌کنند، نسل شصتی‌ها به نسل پنجاهی‌ها حسادت می‌کنند، مهاجران با ساکنین ایران حسادت می‌کنند و ساکنین ایران به مهاجرانی که از کویر وحشت گذشتند و در کنار شکوفه و باران هستند، حسادت می‌کنند. در چنین جامعه‌ای مردم هر روز به شناسنامه‌شان نگاه می‌کنند و محاسبه می‌کنند که چند سال و ماه و روز به ادامه زندگی‌شان باقی مانده و به کسانی که جوان‌تر هستند و هنوز فرصت بیشتری برای زندگی دارند حسادت می‌کنند. دوازده سال قبل در مقاله‌ای نوشتم اشتباه نکنید جامعه ما در حال مرگ نیست، جامعه ما مرده است و روحش به باد فنا رفته. این حجم عظیم بیرحمی ناشی از محدودیت منابع برای گروهی است که زندگی سختی را در پیش رو دارند و همین می‌شود که یک آزاده نامداری یا احسان علیخانی یا هر الف و میم و نون و دال دیگری مجبور می‌شود برای قرار گرفتن در یک موقعیت خوب، دروغ بگوید و ریا کند، و بعد می‌شود موضوعی برای کینه ورزی دیگران، و همین کینه است که زندگی او را در خانه شیشه‌ای قرار می‌دهد، و این دوربین‌ها هم به خودشان حق می‌دهند، و در یک جامعه طبیعی حق هم دارند که آن برگزیدگان یا سلبریتی‌هایی که بخاطر سلبریتی بودن باید دروغ بگویند فاش کنند، و بعد بکوبند و بعد له کنند و بعد تبدیل‌شان کنند به یک تکه آشغال. در چنین حالتی اگر آن خانمی که جلوی دوربین شوهرش که نقش مرد ایدئولوژیک خانواده را بازی می‌کند و جلوی دوربین برای زنش شعر شبه عاشقانه می‌گوید، توی خانه بشود همان آدم معمولی و با مشت توی صورت زنش بکوبد( و در واقع همان کاری را بکند که هر زنی که افتخار می‌کند چادری است، به شوهرش اجازه می‌دهد با مشت توی صورتش بکوید.) در چنین شرایطی اگر زن عکس ورم صورتش را در اینترنت بگذارد که شوهرم که مجری تلویزیون هست مرا کتک زده، کلی آدم برایش بنویسند «چشمت کور، تو که طرفدار حجابی، پس بخور» و شوهر هم نه تنها عذرخواهی نکند بلکه به زنش اتهام خیانت و سقط کودک یا عضویت در گروه‌های برانداز را بزند که مجازاتش اعدام است و همین بازی مرگ بشود بازی طبیعی زندگی. و همین می‌شود که توی پایتخت ام‌القرای اسلام، هر روز از توی یک سطل زباله سر بریده یک زن یا مرد را پیدا کنند، با حجم خشونتی که در باندهای مواد مخدر کلمبیا هم دیگر دیده نمی‌شود. و همین می‌شود که ما می‌شویم قاتلین معصومی که وقتی می‌شنویم «فلانی خودکشی کرد» فکر می‌کنیم یک سوسک زیر دمپایی له شده است. جامعه کینه و نفرت که مملو از زشتی و خشونت و سیاهی و تباهی است.

......
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۵۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۴
بسیار زیبا و درست
جواد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۲
سلام خدمت همه
آقای شریعتمداری هر کس که مخالف عقیده اش هست رو تکفیر می‌کنه و این از ادب و انسانیت به دور است.چطور به خودشان اجازه میدهند مخالفان قرارداد یا تفاهم نامه با چین رو احمق،دیوانه و خائن خطاب کنه،خداوند ان شاء الله شما و امثال شما را به راه راست هدایت کند. این مسلمانی نیست عزیز جان
حسن
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۲۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۲
بجای توهین به مردم مفاد قرارداد رو علنی کنید البته اگه اربابهای چینی اجازه میدن.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۲
جناب شریعتمداری تو که ظواهر اسلام و مسلمانی را به تمام و کمال به یدک می کشی چرا مخالفت با چین کومنیست را که نه خدا و نه پیغمبر خدا را قبول دارد بر نمی تابی
نظرات بیشتر