ما برخی کارها را تنها به این دلیل انجام میدهیم که به آنها عادت کردهایم و تصور نمیکنیم که میشود آنها را انجام نداد یا به طریق دیگری انجام داد. در حالیکه عقل حکم میکند که حسن و قبح و سود و زیان انجام هر کاری را با توجه به تغییر شرایط محیطی بسنجیم و در صورتیکه سود آن بیشتر از زیانش بود به استمرار آن رضایت دهیم و در غیر اینصورت به تجدید نظر در آن موضوع بپردازیم. در همین راستا ضرورت دارد که برای هر کار مهمی شاخصهایی تعریف کنیم و به کمک این شاخصها به ارزیابی و پایش آن فعالیت بپردازیم و از قبل بدانیم که با احساس نوسان در کدام شاخص باید به درستی ادامه کار تردید کرده و به بازسازی و ترمیم روندها یا تغییر آنها فکر کنیم.
در مورد خدمت سربازی هم خوب است تصمیمگیرندگان، نکات مثبت را در یک کفه و نکات منفی را در کفه دیگر ترازو قرار دهند و تنها در صورتیکه کفه مثبت سنگینی کرد به ادامه روند فعلی رای دهند. هدفم این بود که در این نوشته ابتدا نکات مثبت سیستم فعلی سربازی را بنویسم ولی متاسفانه هیچ مورد مثبتی به نظرم نرسید. برای کامل شدن بررسی اگر کسی بتواند این نکات را بر شمارد بسیار سپاسگزار خواهم شد. اما آنچه را که بعنوان نکات منفی به نظرم میرسد جهت بحث و تبادل نظر فهرستوار ذکر میکنم:
1- پادگانهای آموزشی تبدیل به کارخانههای ناراضی سازی جوانان شدهاند. هر ساله هزاران نفر جوان با زمینههای فرهنگی و اعتقادی مختلف وارد نظام سربازی میشوند اما در پایان تقریباً نارضایتی همه آنها از نظام به نسبتهای مختلف افزایش یافته است. مگر سربازی اجباری چه دستاوردی برای نظام دارد که به این درجه از افزایش نارضایتی بخشی از مردم رضایت دهد؟
2- از آنجائیکه هیچ گونه گزینشی در سیستم سربازی اجباری اعمال نمیگردد بنابراین ورود نابابترین افراد و مجاورت آنها با خامترین و سادهترین فرزندان این کشور امری کاملا محتمل و قطعی میباشد. در اینجا برای جوانان سالم هیچ راه اجتناب از همسایگی و همکاری با این افراد شرور و ناباب وجود ندارد و لذا بدیهی است که در پایان این دوره به تعداد افراد متمرد و شرور و بزهکار افزوده گردد.
3- امکانات پادگانهای آموزشی همه ساله چندین دوره برای کسانی صرف میشود که از سر اکراه در این مراکز حضور مییابند و بنابراین کارآیی و برون ده آموزش بسیار پایین خواهد بود. اگر این امکانات به طور متمرکز صرف آموزش نیروهای حرفهای میشد قطعا از اتلاف هزینههای آموزش غیر مثمر جلوگیری میشد.
4- همه ساله تعداد زیادی سرباز فراری داریم. دلیل گریز از خدمت این افراد هر چه که باشد سبب میشود که آنها از زندگی یک شهروند عادی محروم شوند و از توانایی و استعداد آنها استفاده بهینه به عمل نیاید و از لحاظ اقتصادی و اجتماعی خسارتهای جبران ناپذیری بر جامعه و نیز زندگی شخصی این افراد وارد آید.
5- دو سال از بهترین سالیان عمر زمان کمی نیست که اگر در تعداد جوانان مشمول خدمت ضرب شود اهمیت آن صدچندان میشود، اگر آنها در این مدت در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی دلخواه خود مشغول باشند دستاوردهای عظیمی را برای خود و جامعه تولید خواهند کرد که خدمت اجباری سربازی این امکان را سلب میکند بیآنکه سود محتمل دیگری را میسر سازد.
6- تنها دلیلی که به نظر میرسد خدمت سربازی را موجه میسازد کمبود نیروی انسانی در مراکز نظامی و انتظامی باشد. بدیهی است مانند سایر کشورهای پیشرفته این کمبود باید به وسیله استخدام نیروهای حرفهای جبران شود. در کوتاه مدت برای تامین هزینه مالی این اقدام میتوان از محل فروش معافیت سربازی تامین اعتبار نمود. برای بیشتر جوانان مقبول است که دو سال به کار مورد علاقه خود بپردازند و درآمد آنرا تقدیم کسانی کنند که مایلند سرباز حرفهای شوند و سربازی را بعنوان یک شغل انتخاب کنند.
7- مطلب آخر را اختصاص میدهم به یک سوال از مسئولین و دولتمردان: " چه اتفاقی باید بیفتد تا ما قانع شویم یک روند متداول اشتباه است و باید اصلاح شود؟"
ما برخی کارها را تنها به این دلیل انجام میدهیم که به آنها عادت کردهایم و تصور نمیکنیم که میشود آنها را انجام نداد یا به طریق دیگری انجام داد. در حالیکه عقل حکم میکند که حسن و قبح و سود و زیان انجام هر کاری را با توجه به تغییر شرایط محیطی بسنجیم و در صورتیکه سود آن بیشتر از زیانش بود به استمرار آن رضایت دهیم و در غیر اینصورت به تجدید نظر در آن موضوع بپردازیم. در همین راستا ضرورت دارد که برای هر کار مهمی شاخصهایی تعریف کنیم و به کمک این شاخصها به ارزیابی و پایش آن فعالیت بپردازیم و از قبل بدانیم که با احساس نوسان در کدام شاخص باید به درستی ادامه کار تردید کرده و به بازسازی و ترمیم روندها یا تغییر آنها فکر کنیم.
در مورد خدمت سربازی هم خوب است تصمیمگیرندگان، نکات مثبت را در یک کفه و نکات منفی را در کفه دیگر ترازو قرار دهند و تنها در صورتیکه کفه مثبت سنگینی کرد به ادامه روند فعلی رای دهند. هدفم این بود که در این نوشته ابتدا نکات مثبت سیستم فعلی سربازی را بنویسم ولی متاسفانه هیچ مورد مثبتی به نظرم نرسید. برای کامل شدن بررسی اگر کسی بتواند این نکات را بر شمارد بسیار سپاسگزار خواهم شد. اما آنچه را که بعنوان نکات منفی به نظرم میرسد جهت بحث و تبادل نظر فهرستوار ذکر میکنم:
1- پادگانهای آموزشی تبدیل به کارخانههای ناراضی سازی جوانان شدهاند. هر ساله هزاران نفر جوان با زمینههای فرهنگی و اعتقادی مختلف وارد نظام سربازی میشوند اما در پایان تقریباً نارضایتی همه آنها از نظام به نسبتهای مختلف افزایش یافته است. مگر سربازی اجباری چه دستاوردی برای نظام دارد که به این درجه از افزایش نارضایتی بخشی از مردم رضایت دهد؟
2- از آنجائیکه هیچ گونه گزینشی در سیستم سربازی اجباری اعمال نمیگردد بنابراین ورود نابابترین افراد و مجاورت آنها با خامترین و سادهترین فرزندان این کشور امری کاملا محتمل و قطعی میباشد. در اینجا برای جوانان سالم هیچ راه اجتناب از همسایگی و همکاری با این افراد شرور و ناباب وجود ندارد و لذا بدیهی است که در پایان این دوره به تعداد افراد متمرد و شرور و بزهکار افزوده گردد.
3- امکانات پادگانهای آموزشی همه ساله چندین دوره برای کسانی صرف میشود که از سر اکراه در این مراکز حضور مییابند و بنابراین کارآیی و برون ده آموزش بسیار پایین خواهد بود. اگر این امکانات به طور متمرکز صرف آموزش نیروهای حرفهای میشد قطعا از اتلاف هزینههای آموزش غیر مثمر جلوگیری میشد.
4- همه ساله تعداد زیادی سرباز فراری داریم. دلیل گریز از خدمت این افراد هر چه که باشد سبب میشود که آنها از زندگی یک شهروند عادی محروم شوند و از توانایی و استعداد آنها استفاده بهینه به عمل نیاید و از لحاظ اقتصادی و اجتماعی خسارتهای جبران ناپذیری بر جامعه و نیز زندگی شخصی این افراد وارد آید.
5- دو سال از بهترین سالیان عمر زمان کمی نیست که اگر در تعداد جوانان مشمول خدمت ضرب شود اهمیت آن صدچندان میشود، اگر آنها در این مدت در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی دلخواه خود مشغول باشند دستاوردهای عظیمی را برای خود و جامعه تولید خواهند کرد که خدمت اجباری سربازی این امکان را سلب میکند بیآنکه سود محتمل دیگری را میسر سازد.
6- تنها دلیلی که به نظر میرسد خدمت سربازی را موجه میسازد کمبود نیروی انسانی در مراکز نظامی و انتظامی باشد. بدیهی است مانند سایر کشورهای پیشرفته این کمبود باید به وسیله استخدام نیروهای حرفهای جبران شود. در کوتاه مدت برای تامین هزینه مالی این اقدام میتوان از محل فروش معافیت سربازی تامین اعتبار نمود. برای بیشتر جوانان مقبول است که دو سال به کار مورد علاقه خود بپردازند و درآمد آنرا تقدیم کسانی کنند که مایلند سرباز حرفهای شوند و سربازی را بعنوان یک شغل انتخاب کنند.
7- مطلب آخر را اختصاص میدهم به یک سوال از مسئولین و دولتمردان: " چه اتفاقی باید بیفتد تا ما قانع شویم یک روند متداول اشتباه است و باید اصلاح شود؟"