بنده یک مجرد پیر هستم!
خجالت می کشم خودم را لو بدهم. اما بیشتر خجالت می کشم از ترس لو رفتن آموخته خودم را از جوان ها دریغ کنم.
جوان عزیز بدان و آگاه باش! که در بدو تولد خداوند در کوله پشتی غریزه و فطرت ما همه جور بسته هایی از اسباب و مائده می گذارد. بسته مهر٬ بسته ترس ٬ بسته خشم ٬ بسته غرور٬ بسته نفرت ٬ بسته کینه ٬ بسته همت و ... همینطور بسته های دیگر که لازمه زندگی بشری است. یک بسته از آنها "100 دانه اشتیاق" است.
50 دانه آن مخصوص دوره نوباوگی است. ببین نوزادان روی دوش مادرشان چطور حرکت یک مورچه استتار شده در روی فرش را با زیرکی و اصرار تعقیب می کنند. از سر شوق فهمیدن و معرفت است که انطور خستگی ناپذیر از توجه به هیچ چیز دست بر نمی دارد.
25 دانه آن مخصوص نوجوانی است که رويای رسیدن به آرزوها مخصوصا کشف جفت خود همه وجودش را لبریز از اشتیاق می کند
از 25 دانه باقیمانده٬ 15 دانه اشتیاق برای پریدن از جوی خواستکاری و رد و بدل بله بین خود و محبوبش است
و 10دانه باقی مانده برای همه زندگی باقیمانده است. اشتیاق فرزند داشتن٬ اشتیاق مهتر اجتماعی شدن و اشتیاق نوه دار شدن و ...
نکته ای که نباید از آن غافل باشی آن است که دانه های اشتیاق هر دوره برای دوره بعدی قابل ذخیره نیستند!
اگر جوانی را پشت سر بگذاری ٬ دانه های اشتیاق به جفت یابی و جفت گیری را ضایع کرده ای و آن جند دانه باقیمانده اشتیاق ٬کفاف جستن از جوی خواستگاری و رد وبدل بله را نمی دهد که نمی دهد! آنوقت مجبوری به بسته عقل و درایت متوسل شوی که هیچگاه به کار عشق ورزی نیامده و نمی آید.
حال بشمار ببین در کوله پشتیت چند دانه اشتیاق باقی مانده. اگر هنوز بیش از 25 دانه است٬ تاخیر نکن و از جو بپر. بپر عزیزم !
بپر
تا اشتیاق جستن داری بجست.
چست و چابک از سر جو....
زندگانی خواه روشن ٬ خواه تیره ٬ هست زیبا. هست زیبا.
هیچ دید انسانی به جمعیت در نگاه این جماعت وجود نداره.