وقتی که در کشور سیاست ها دائما در حال تغییر هست و هیچگونه ثبات تصمیم گیری وجود ندارد. هیچ برنامه مشخصی هم برای مردم وجود نخواهد داشت. در چنین کشوری همه متضرر هستند مخصوصا آنهایی که از راه درست زندگی می کنند و رسما همه مردم در زندگی مجبور به قمار هستند و هیچکس خیال راحت و آسوده ای ندارد. یک زمانی قمار در بورس، یک زمانی قمار در مسکن، یک زمانی قمار در طلا و دلار و آهن و مس و .....
حیف از زندگی با خیال راحت. ما انسانها تنها چیزی که برایش ارزش قایل نیستیم وجود خودمان است و خودمان را فدای همه چیز کرده ایم. اینست آخر و عاقبت منفعت طلبی برای خود بدون کار و تولید و زحمت.
اگر می خواهید به نرخ واقعی دلار پی ببرید کافی است که به نمودار 40 ساله آن نگاه کنید و برای حال حاضر و آینده مشابه سازی کنید. درسته اقتصاد ما خراب است ولی نه تا این حد که دلار چندین برابر شود ضمن اینکه اقتصاد آمریکا هم دیگر مثل اقتصاد قدیم نیست و سیاست پولی آن باعث شده است تا دلار سقوط نکند و بنظر می رسد حبابی است و خودش را پشت کسری بودجه آمریکا پنهان کرده و مثل ما به این راحتی پول چاپ نمی کنند تا از جیب مردم بردارند و ممکن است آینده نامعلومی داشته باشد که این را باید کارشناسان اقتصاد جواب بدهند
بنظر من دولت دلار را با یک شیب آهسته پایین می آورد و این را می شود از سخنان همتی و روحانی برداشت کرد که صحبت از دلار 15 هزار تومان می کردند و علت شیب آهسته به خاطر اثرات منفی آن بر تولید و اینکه کسانی که در دلار سرمایه گذاری کردند مایوس و بمرور زمان از آن خارج و بفهمند که جای سرمایه گذاری نیست و پولشان را به سمت مثلا تولید ببرند و اگر اینطور باشد شاید سیاست درستی برای کاهش دلار باشد
واقعا این پیش بینی بیتکوین را من نمی فهمم که چرا باید بالا برود ما در فیزیک داریم که مجموع انرژی های جهان برابر هستند و در اقتصاد هم خلق پول با تولید حاصل می شود اما در بیتکوین آیا این خلق پول بر چه اساس است؟ و ایا چه تولیدی و ذخیره کالای با ارزشی صورت می گیرد که ارزش آن بالا می رود؟ بنظر من رمز ارزها بدلیل جدید بودن و نو بودنشان خواهان زیادی دارد و اصطلاحاً بازار آن داغ و درحال داغ شدن است و این خواهان باعث افزایش ارزش آن شده است و مثل همه پدیده ها نمودار ریاضی دارند که شامل قله و دامنه است و وقتی به قله برسد وارد شیب نزولی می شود چون خواهان آن کم شده و ارزش آن پایین خواهد آمد و ظاهراً ارزش ذاتی برای آن قابل تعریف نیست و کسانی که رمزارزها را می خرند قبل از اینکه نمودار آن از قله خارج شود باید آنرا بفروشند و ریسک نکنند و سرمایه های خودشان را در جیب خارجی ها نریزند و البته کارشناسان اقتصاد باید در این زمینه آگاهی کاملی بدهند
اگر بخواهیم موشکافانه با بیتکوین برخورد کنیم در آینده معظل نه تنها کشور ما بلکه مشکل جهان خواهد شد.
در مرحله اول رمز ارزها باعث گرم شدن زمین و آلاینده های زیست محیطی خواهند شد
دوم اینکه برای اینکه به ماهیت رمزارزها پی ببریم کافی است آنرا بصورت معادله ریاضی در نظر بگیریم و ما در معادله ریاضی با صفر کردن x یا y و یا با قرار دادن بی نهایت در آن به ماهیت آنها پی می بریم.
کافی است که فرض کنیم که همه بیتکوین داران را در حالت فروشنده و یا در حالت خریدار در نظر بگیریم آنوقت به حبابی بودن و پوچ بودن رمز ارزها با وجود نفوذناپذیری آنها پی خواهیم برد و می فهمیم که یک حلقه گمشده در رمزارزها وجود دارند که باید آنها را تکمیل و به آنها ارزش بدهد.
این درحالی است که در خصوص دیگر سرمایه گذاری ها چنین موضوعی صدق نمی کند مثلا در مورد سپرده بانکی اگر همه خواهان آن باشند و یا در خصوص سهام بورسی همه خریدار و یا همه فروشنده باشند ملک و ساختمان و تجهیزاتی وجود دارد که قابلیت تبدیل دارد.
بنظر می رسد که رمز ارزها هنگامی مفید می شوند که توسط یک نهاد مالی به یک کالای باارزش مطمئن متصل شوند که در حال حاضر چنین چیزی وجود ندارد
حیف از زندگی با خیال راحت. ما انسانها تنها چیزی که برایش ارزش قایل نیستیم وجود خودمان است و خودمان را فدای همه چیز کرده ایم. اینست آخر و عاقبت منفعت طلبی برای خود بدون کار و تولید و زحمت.