اگر رئیس جمهور و وزیران فعلی و اینده حقوق و درامد - رسمی و غیر رسمی- حداکثر دو تا سه برابر کارگران و کارمندان داشتند - بدون تحلیل های درست و غلط - سیاسی و اقتصادی این همه گرانی پیش نمی امد - و درد مردم را در سفره و زندگی رورانه درک می کردند و عملا و نه به حرف جلوی گرانی را می گرفتند
مطالب ذكر شده سرتا پا تناقض است، از يك طرف تائيد مي كنيد كه نهاده هاي توليد افزايش سرسام آوري پيدا كرده و از طرف ديگر تعجب مي كنيد كه قيمت محصول افزايش يافته است!
اقتصاد يك زنجيره به هم پيوسته است و وقتي يكي از عوامل آن تغيير كرد با فاصله زماني متفاوت بقيع عوامل هم تحت تاثير قرار مي گيرند.
نمي توان انتظار داشت كه قيمت گندم، كود و دستمزد زياد شود ولي قيمت نان ثابت بماند، نمي توان انتظار داشت كه قيمت ورق فولادي و آلومينيوم و مواد پتروشيمي و دستمزد كارگر زياد شود ولي قيمت خودرو ثابت بماند و قس عليهذا
در صورت عدم افزايش قيمت محصول مابه التفاوت قيمت تمام شده و قيمت فروش را يا بايد دولت تامين كند يا اينكه صنعت مربوطه ورشكست شده و تعطيل شود.
آيا صلاح است كه دولت از جيب 80 ميليون جمعيت اين مابه التفاوت را براي تعدادي مشتريان خاص آن محصول تامين كند؟ (البته به جز نان كه تقريبا مورد مصرف همه مردم است)
زياد هم عجيب نيست چون در دولت هاي قبلي هم تكرار مي شد و در ماههاي آخر عمر 8 ساله دولت ها ، گراني و فشار مضاعف رو بر مردم وارد مي كردن تا مردم به اميد بهتر شدن اوضاع ، به پاي صندوق هاي راي بيان تا شايد نفر بعدي بتونه اوضاع اقتصادي رو بهتر كنه .