بعضی از گزاره ها، مثل ایراد به مدرک تحصیلی رئیسی، که در مناظرات مطرح شد و مصداق توهین و افترا، شناخته شد، در واقع توهین و افترا نیست. در کشور ما عواملی بسیاری دخیلند که فرد بتواند از موقعیت تحصیلی 1 به موقعیت تحصیلی 2 برود. مثل سهمیه های مختلف در کنکور و یا طرحهایی که برای ارتقاء دانش مدیران به آنها امکان تحصیل در مقاطع بالاتر را میدهد و یا معادل سازی مدارک حوزه برای ادامه تحصیلات دانشگاهی.
نقد اصلی در اینجاست. کسی که تحصیلات حوزوی دارد و در دانش های حوزی فردی دانشمند است اما تا زمانی که مقاطع سیکل، دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس را نگذارند نباید بتواند وارد مقطع دکتری شود. واحدهای درسی، روش آموزشی و شیوه تحقیق در این دو نهاد آموزشی کاملا متفاوتند و بین دانش یک آیت الله و یک دکتر تفاوت بسیار است. اما در سیستم آموزشی ما، یک آیت الله با دو سال درس خواندن و بدون طی کردن مراحل سیکل تا فوق لیسانس، یکباره دکتر می شود. وقتی این فرد در رأی امور یک سازمان قرار گیرد، حتی ادبیات بحث علمی با زیرمجموعه خود را نمی داند. واژگان را نمی شناسد، روشها را بلد نیست، شیوه طرح موضوع و ارزیابی مسایل را نمی داند. اینها در دانش حوزه به روشی دیگر است و در دانشگاه به روشی دیگر.
اخلاق اينجا معني ميدهد؟ فرضا دولت يا با همدستي ديگر عناصر به جيب ميليونها و اکثريت مردم در بورس و ارز و طلا دستبرد سخيفانه زدن اخلاقي است؟ آيا نه تنها اخلاقي نيست جرم نيست؟ حالا 7 نفر براي رسيدن به قدرت فحاشي هم مي کنند و گندکاري هاي يکديگر را برملا مي کنند کجايش ضد اخلاق است
علی نیکزاد، رئیس شورای هماهنگی ستادهای مردمی ابراهیم رئیسی خطاب به عبدالناصر همتی گفت: چرا پاسخگوی این سوال نیستید که چرا ۱۱ نفر بیش از ۹۰ هزار میلیارد تومان وام گرفتهاند، ولی راضی نیستند این پولها را پس بدهند؟ چرا ارزهای دولتی را به ۳۵۰ نفر دادند و تمایلی ندارند از آنها پس بگیرند؟
نقد اصلی در اینجاست. کسی که تحصیلات حوزوی دارد و در دانش های حوزی فردی دانشمند است اما تا زمانی که مقاطع سیکل، دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس را نگذارند نباید بتواند وارد مقطع دکتری شود. واحدهای درسی، روش آموزشی و شیوه تحقیق در این دو نهاد آموزشی کاملا متفاوتند و بین دانش یک آیت الله و یک دکتر تفاوت بسیار است. اما در سیستم آموزشی ما، یک آیت الله با دو سال درس خواندن و بدون طی کردن مراحل سیکل تا فوق لیسانس، یکباره دکتر می شود. وقتی این فرد در رأی امور یک سازمان قرار گیرد، حتی ادبیات بحث علمی با زیرمجموعه خود را نمی داند. واژگان را نمی شناسد، روشها را بلد نیست، شیوه طرح موضوع و ارزیابی مسایل را نمی داند. اینها در دانش حوزه به روشی دیگر است و در دانشگاه به روشی دیگر.