ایشان اول باید پول داشته باشد دوم باید تورم را منطقی کند تا بتواند برنامه ریزی کند و بعد از آن است که اجرای به موقع برنامه ها معنی پیدا میکند و الا مثل وعده های ایران 1400 خواهد شد. برای اینکه پول داشته باشد دو کار باید انجام دهد (الف) تجارت خارجی را رونق دهد به هر شکل ممکن اعم از فروش نفت یا چیزهای دیگر که شبکه بانکی می خواهد و ما تحریم هستیم. (ب) مالیات را بالا ببرد که دست کردن بیشتر در جیب مردم است و تورم زا است و فرارهای مالیاتی بزرگی از سوی وابستگان غیر پاسخگو وجود دارد و برخلاف منطقی کردن تورم است. همزمان هم مدیران اجرایی قوی می خواهد که پول و فرصت را به باد ندهند و کار را پیش ببرند تا نتایج آن در زندگی مردم دیده شود که البته این مدیرها واقعا نایاب است و از هزار و یک فیلتر کمتر مدیر لایقی بتواند عبور کند و عملا لایق ها در انزوا می مانند. هر یک از این موانع آنقدر بزرگ هستند که انجام هر برنامه ای را تحت تاثیر قرار می دهند. یک مثال کوچک بزنم. ما یک مناقصه را بهمن 1399 ما برگزار کردیم. اسناد را خریدند اما پیشنهاد ندادند. اسناد را کمی اسانتر و قیمت را کمی بالاتر بردیم شد شب عید باز اسناد را خریدند و کسی نیامد. الان خودمان مانده ایم که چه عددی را برای اعتبار پیش بینی کنیم. حالا بخشی از نتیجه کار جزو شاخص های برنامه ای سال 1399 و بخش دیگر آن برای 1400 است. و البته ما هنوز مانده ایم چه کاری بکنیم با این تورم بی قاعده. محال است با بهتریم مدیر اجرایی کشور هم بتوان یک قرارداد در این شرایط عملیاتی کرد. حالا شما یک پروژه بزرگتر ملی را تجسم کنید که چقدر دردسر دارد.

سگ گردانی و حجاب بانوان فقط معضل کشور هست .کشور مشکلی نداره فقط سگ گردانی .چطوره برای سگ گردانی مجازات سنگسار بزارید .

بدیلی که خود مانند عذر بدتر از گناه است.
کلیه مشکلات نولیبرالیسم و اصول گرایی که در ۱۶ سال گذشته که دانسته و آگاهانه بوجود آمده است، محصول عدم تکیه به مردمی که از انگشتانشان طلا میبارد بوده است.
رییس «دویچه بانک»‌ آلمان در زمانیکه هنوز آمریکایی ها نخریده بودندش در جمع کارمندان خود گفت:
«طلا در کله کارمندان است، فقط بایستی آنرا استخراج کنیم»! در کلیه نقطه های سیاه در جنگ با ام.آمریکا بدست صدام،‌ تنها و تنها ایده های افراد شرکت کننده در خط اول بود که ایران را پیروز جنگ کرد. آنها هیچکدام پروفسور و بزرگ تیتل داران ارتشی و یا دانشگاهی نبودند.
این راه حل های پیشنهادی آقای امیرعلی امیری همان راه حل های آقایان ظریف زنگنه روحانی... میباشد و همگی به خواست چند مدیر وابسته به ایشان که باید سرنخ کنترل آنان در دست شما متمرکز گردد!
آنها هیچکدام مسولیتی ندارند هیچگونه چوبه داری در انتظار آنها نیست حتی اگر در برابر اشتباهات آنان، ده ها و هزاران کودک و خوانواده در حاشیه شهر ها گرفتار آیند که اتفاقا برای این افراد نان و آب ساز تر است.
تنها راه تکیه به مردم است. کلیه تغذیه مردم بایستی کپنی شده و حتی یک ریال هم ردو بدل پولی نگردد. که آفای توکلی هم پیشنهاد آنرا داده اند.
کلیه خانه ها و کلیه کاخ ها و بیمارستان ها بایستی ملی بمفهوم متعلق به مردم باشد و کلیه کارمندان و پزشکان و دیگر ابواب جمعی آن با یک حقوق پنج پایه ای که بیشترین بالای دو یا سه برابر کمترین حقوق نباشد.
هر کاری را باید بدست کاردان سپرد. کاردان کسی است که محصول کارش به رستگاری مصرف کنندگان محصول کارش میرسد و نه آنکه مانند «سعید حریری» نخست وزیر لبنان در منگنه گذاشتن مردم و چلاندن آنان برای آمریکا فرانسه انگلیس و عربستان صعودی نوکر دست بسینه آنها، بانک های آنان و جیب ایشان.
د.
تنها و تنها به مردم تکیه کردن و مانند سردار بزرگ ایران قاسم سلیمانی به مردم که پایه های اصلی حامل کشور ایران بوده، هستند و خواهند بود یعنی به «حرم زینبی» ها که جان برکف برای ایران و ایرانی و شکست استعمارگران انگلیس آمریکا فرانسه... در منطقه، در خارج از مرزها و داخل مرزهای ایران تاکنون برای امپریالیسم بخصوص غرب درد آور بوده اند تکیه کرد.
برای اینکار باید سریعا از عضویت در بانک جهانی و مشتقات آن هدیه هاشمی رفسنجانی و مجلس وقت، تبرزن اصلی بر صنایع ایران بیرون آمد؛
بستن فوری کلیه بانک های خصوصی دارندگان و سامان دهندگان دلالان قاچاقچیان، بکش های معادن و ثروت‌های ملی برای بیگانگان و مشتی دست آموز مانند بابک زنجانی و کلی دوپاسپورتی ها... و تمرکز کلیه حسابداری ها در دست دولت زیر نظر کنترل کنندگان مردم در استان، شهر و ده و محله های مربوط بخود کف خیابانی میباشد که نامش دولتی مردم دار و مردم سالار میباشد.
آقای رییسی راهی مشکل در پیش دارید اگر بخواهید دستان امپریالیسم فرتوت انگلیس و فرزند خلفش آمریکا و شرکایشان را از ایران کوتاه کنید. در عین حال که بایستی هوای ابرقدرت های شرقی را آنچنان داشت که بتوان از قیود آنان آزاد گشت.
البته که اینها بهایی دارد که ما ایرانیان بایستی به پردازم که مردم ایران با جان و دل برای نسل های آینده خواهند پرداخت. همانطور که تا چندی پیش شاهد آن بوده ایم. همانطور که در میان نود درصدی ها در خوانوادهایشان مرسوم و قابل دیدن است.

سلام
قابل استفاده است.

روحانی = رئیسی

نهایتش دوران روحانی بود. از این

بادرود،هرچندکه نوشتن این جملات فایده ای ندارد:پرواضح است که درهردوره ۸ساله رییس جمهوری که به پایان میرسدتمام مشکلات به جای مانده به عهده اونسبت داده میشوددرصورتیکه این مشکلات اززمان جنگ ۸ساله وبه هدردادن سرمایه های ملی وانسانی شروع شده وتاکنون همچنان باانباشت کاستی هاهمچنان تداوم داردوهرروزسفره مردم طبقه ۳وطبقه متوسط کوچکترگردیده وبااطمینان باید گفت تازمانیکه سیاستمداران ماروابط اقتصادی وسیاسی واجتماعی خودراباکشورهای اروپایی وآمریکایی تحت قوانین مدون گسترش ندهندوضع معیشتی مردم ایران راهیچ رییس جمهوری نمی تواندبهبودبخشدمگرهروزشاهدافزایش فاصله طبقاتی بین فقیروغنی باشیم همچون ۴۰ساله گذشته.

جناب نویسنده خیلی وقت است که دیر شده است !
حتی اگر فرشته نجات هم بر مسند بنشیند دیر شده است !
متاسفانه این گسست مسولین و ملت با هیچ ابزاری پر نخواهد شد !
کاش آقایان زودتر فهمیده بودن

مشکل اصلی اینکه جمعیت ایران 80 میلیونه ولی منابع ابی کشور جواب گوی ای همه جمعیت نیست و کشاورزی به دلیل سیاستهای غلط بیشتر از ظرفیت محیط زیست گسترش پیدا کرده است

مطلب کارشناسی و خیلی خوب بود. البته در عمل مردم با این تفاسیر کاری ندارند. مردم چیزهای خیلی ساده و پیش پا افتاده میخواهند . میخواهند آموزش و پرورش خوب و عالی باشد. آموزش عالی به روز باشد. مسائل دفاعی و فرهنگی و تغذیه و بهداشت و مسکن خوب داشته باشند. همین ها را اگر واقعا با دید بلند مدت و پایدار تامین کنیم بقیه راه معلوم است و خدا خودش کمک میکنه و راهگشاست...