نسبت به سیف عدالت اجرا نشد بهمنی هم همین گونه رفتار کرد بنظر من حتی بهمنی هم مقصر نبود اشکال از جاهای دیگر است 
پلیس با دزدها و زورگیرها کاری نداره فقط گیر و گرفتار نگهداشتن روسری بر سر زنهاست
با جناب عبدی موافقم
آقای عبدی نابغه با زنان بی حیا و عفت در جامعه باید چکار کرد ؟
رها باشند تا جامعه را به گند بکشند ؟
وقتی خودشان شعور حضور در جامعه را ندارند باید چوب تر به کار برد
زن ی عفت و بد حجاب را باید شلاق زد و در صورت نکرار باید کشت تا درس عبرت شود مردان ایران از زن بی عفت و حجاب نفرت دارند و اجازه نمی دهند زمین خدا را با قدم های پلید خود الوده کنند
اگر خط قرمزهای ما را رد کنند نباید اجازه خروج از منزل داشته باشند
شلوارهای تنگ و کوتاه و مانتو های جلوباز و استین کوتاه و بزک و و ارایش تهوع آور با غرور و تفرعن در خیابانها ظاهر می شوند و پشت ماشین هایی که از طریق فحشا بدست اورده اند می نشینند و حتی سیگار می کشند و سگ می گردانند و قلوب جوانان مومن انقلابی را به درد می آورند
این زنان چه حقی دارند ؟
باید هم روأسای بانک مرکزی محاکمه شوند ، البته به جرم خوش خدمتی به سیاستگذاران مافوق ، همانهائیکه دولت را کارگزار خود کرده اند
1. بعد از گذشت چند روز، پلیس هنوز نمی تواند اعلام کند که جرم آن خانم چه بوده است و صرفا اعلام می کند که مورد ایشان مربوط به پوشش و حجاب نبوده است. (پلیس اصلا نمی داند چرا و به چه جرمی دستور بازداشت آن زن صادر شده بوده است)
2. نگرش زنان به پلیس، از اشتراک تجربه های شخصی این زنان در گفتگوها و تعاملات در گروههای خانوادگی، دوستان، فضای مجازی و محتوای تولیدی در رسانه ها کسب می شود که متاسفانه پلیسی که در این فضا طرح می شود با آنچه که باید باشد فاصله بسیار زیادی دارد. مثلا رفتار پلیس به محض بسته شدن درب ون ِ گشت ارشاد یا ورود متهم به فضاهای کمتر عمومی کلانتری کاملا متفاوت می شود و متهم بعدتر به عنوان قربانیِ ِ همکاری با پلیس، تجربه های خود را با نزدیکان و دوستانش به اشتراک می گذارد. مثلا خانمی که قبلا با پلیس همکاری کامل کرده الان به دختران و زنان فامیل و گروه دوستان توصیه می کند حتی اگر در وسط خیابات تکه تکه تان کردند بهتر است تا اینکه بروید داخل آن ون و آنچه بر من گذشت را تجربه کنید. (شاید بد نباشد که این تجربیات از سوی پلیس و مقامات جمع آوری و رسیدگی دقیقتری شود و این رویه ها اصلاح شود و این فضای رعب و وحشت در تعاملات پلیس و زنان تلطیف شود)
3. باید راهی به بیوت علما و تأثیر گذاران بر شکل گیری اینگونه مطالبات در حاکمیت جستجو شود و تلاش شود تا مطالبات ایشان و شیوه های برخورد با آنها منطقی تر طرح شوند مثلا طی روزهای قبل فرد عالمی به انجام واکسیناسیون کرونای آقایان توسط خانمها و انتشار تصویر و ویدئو از آن، اعتراض کرده بود و اینرا خارج از حدود شرعی اسلام دیده بود و این در شرایطی است که نگاه او با جامعه در این موضوع از زمین تا آسمان فاصله دارد. اگر او در تریبون رسمی اینگونه سخن می گوید ببینید در جلسات خصوصی تر و یا وقتی در میان گروه همفکران خود باشد چگونه اظهار نظر خواهد کرد. این نگاهها باید اصلاح شود
4. بخشی از ویدئوها عمدا تهیه می شوند و زنان حاضر در این صحنه ها و عوامل فیلمبرداری و حتی دیالوگ ها طراحی و حساب شده اند. اینگونه ویدئوها باید از بقیه تفکیک شوند و مردم درباره آن، توجیه شوند
5. از دست رفتن مشروعیت و مقبولیت و مرجعیتِ گروههای مرجع داخلی دلیل دیگری است که اقناع جامعه را در این موارد ناممکن کرده است. اینکه اظهار نظر صریح رئیس پلیس حتی یک فعال سیاسی کارکشته مثل آقای عبدی را در خصوص عنوان مجرمانه ی این خانم، راضی و قانع نمی کند و او باز هم بر همان طبل گشت ارشاد می کوبد دلیل خوبی بر این مدعاست. اگر چنین مرجعیتی در رئیس پلیس در جامعه مشروعیت و مقبولیت داشت قطعا خواننده ادامه مطلب عبدی را نمی خواند و آنرا به عنوان محتوایی که بر خلاف واقعیت تهیه شده می نگریست ولی این مقبولیت نیست و حتی عبدی برای ایجاد تمایل در خواننده الزاما در ابتدای مطلبش باید نظر رئیس پلیس را صراحتا رد کند تا خواننده تمایل پیدا کند که بحث فنی و تکنیکی بعد را که شاید اصلا ربطی هم به کیس مذکور نداشته باشد، بخواند و با آن ارتباط برقرار کند.