تنها راه برای اینکه بیش از یک میلیون خانه ساخته شود اینست که زمین در اختیار متقاضیان قرار گیرد و یا قیمت زمین واقعی و براساس امکانات موجود آن باشد زیرا هیچ هزینه ای برای ساخت زمین صرف نمی شود و قیمتهای کاذب توهمی فقط سودجوئی است و شهرداری ها هم بدلیل دریافتی های نامعقول پیدا و پنهان با هدف سودجوئی از پروسه ساخت مسکن کنار گذاشته شوند.

حالا خانه هم ساختید کی میتونه بخره
اگر می خواهید کاری بکنید بروید دنبال رفع تحریم ها

با این دولت فقط عبور ازاین دنیا امکانپذیر است
با ونزوئلا سند 20 ساله امضا کردند!
برگشتیم به زمان احمدی نژاد و تحرکات پوپولیستی که فقط با دولت های ورشکسته و فقیرتر از خودمان سروکار داشتیم

تنها راه کشور بازگشت به بازارهای جهانی و جلوگیری از چاپ بی رویه پول هست.
این طرح بالا فقط زمینه ساز ابرتورم جدید خواهد بود.

لبنان دو دهه نرخ ارز را دستکاری کرد اقتصادش کاملا متلاشی شد.
ونزوئلا پول پشت پول چاپ کرد اقتصادش متلاشی شد.
طالبان متخصصان و شرکت های خارجی را فراری داد اقتصاد افغانستان نابود شد.
کره شمالی خودش را ایزوله کرد دچار قحطی شد.

اگر می خواهیم در مسیر درست حرکت کنیم باید از سرنوشت این کشورها عبرت بگیریم و اقدامات اشتباه انها را انجام ندهیم.

شوربختانه اين دولت هم با بي برنامگي کامل داره پيش ميره
ساخت مسکن تنها که نمي شود مسکن جديد آبــــــــــــ و بـــــــــــــرق و گــــــــــــــاز مي خواهد
مسکن جديد زير ساخت مي خواد سيستم فاضلاب فيبر نوري تلفن مدرسه و راه و امکاناتي نظير پارک استخر و زمين ورزشي و فضاي سبز و ... مي خواهد
خونه هاي جديد برابر است با فشار بيشتر روي شبکه برق و گاز و نيز ترافيک بيشتر در شهرهاي بزرگ و مراکز استانها
مثل است که مي گويند يک آلماني ابتدا فکر مي کند که چطور پلي را بسازد سپس اقدام به ساخت پل مي کند اما يک ايراني اول پل را مي سازد و بعد به فکر رفع معايبش مي افتد اميدوارم از اين سيستم عصر قجر و حجري عبور کنيم و کمي عاقلانه بينديشيم

تا رابطه با جهان و بخشوص امریکا برقرار نشه اقتصاد بهبود پیدا نمی کنه
پولتون را در ونزوءلا هدر ندید
با رابطه با ونزوءلا
بخدا پول کرایه هوامیما ویزر امور خارجه هم توش در نمیاد

تا رابطه با جهان و بخشوص امریکا برقرار نشه اقتصاد بهبود پیدا نمی کنه

ساخت مسکن تنها باتسهیلات مسکن حل نمیشود. بلکه عزم جدی همه دستگاه ها را میطلبد ودراین خصوص چند پیشنهاد ارائه میگرد . 1/معافیت عوارض شهرداری ونظام مهندسی 2/معافیت مالیاتی قراردادهای پیمانکاران دربخش مسکن 3/معافیت هزینه های تامین اجتماعی درساخت مسکن 4 /وام مسکن کم بهره برای کسانیکه تاکنون ازوام یا تامین مسکن استفاده نکرده است. 5/تقبل مصالح ساختمانی بنرخ دولتی توسط دولت بطوریکه وجه ان از وام مسکن پرداخت گردد 6/ متراز واحدها وقیمت تمام شده ان از قبل مشخص بطوریکه تعدیلی به ان تعلق نگیرد 7/زمان تحویل واحدها ازقبل مشخص شود تا متقاضی بتواند توان مالی خودرا برنامه ریزی نمود بطوریکه اخرین قسط پرداختی بازمان تحویل همزمان باشد 8/ مدت شرایط اقساط اورده متقاضی باپیشرفت فیزیکی ساختمان تا حدامکان بیشتر گردد 9/ کار گروهی درهر استان وشهرستان تشکیل وپیگیر امورات ساخت مسکن باشد 10 تعاونیهای مسکن ادارات کارخانجات وازاد فعال ویا تشکیل گردد 11/ بعد از ارائه طرح ونقشه .کارگروه طی جلسه ای با حضور اعضای تعاونیها هرواحد متقاضی مشخص وابلاغ گردد 12/واگذاری واحدها درطول ساخت حتما بانظر کارگروه باشد تاخللی درخصوص شرایط با اخذ وام ایجاد نگردد

مسکن نیاز طبیعی جامعه است که از حقوق طبیعی بوده و بسیاری از کشورها این حقوق را به رسمیت شناخته و قوانین مستدل و محکمی برای جلوگیری از سودجویی در این بخش دارند.حتي در كشورهاي با اقتصاد ليبرال.
.
در ایران با وجود این‌که دولتها در تامین مسکن نیازمندان بر اساس اصول سوم، سی و یکم و چهل و سوم قانون اساسی مکلف شده است. اما تاکنون هیچ دولتی به وظایف قانونی خود در این بخش عمل نکرده و چه بسا برخي دولتها به ‌علت ضروری بودن این نیاز، از آن سودجویی هم كرده اند.

در طرح مسکن مهر، ساخت چهار میلیون و ۶۰۰ هزار واحد مسکونی برنامه‌ریزی شد و خیلی زود جای خود را در دولت تدبير به مسکن اجتماعی، مسكن اميد و طرح ملي مسكن داد که پیشرفت آن صفر بود. آن ‌هم با ۵۵ هزار میلیارد تومان اعتبار با کارمزد ۴ درصد. حالا تصور کنید این حجم سنگین اعتبار بخش مسكن تنها با نرخ ۲۶درصد نرخ بین بانکی وام داده شود که البته خوشبختانه در اواخر دولت قبل این اعتبار در بانک مرکزی قفل شد.

درآمد سالیانه دولت ۱۴ هزار و ۳۰۰میلیارد تومان است که اگر کارمزد 4 درصدي آن کم شود، حاصل سالیانه ۱۲ هزار و ۱۰۰ میلیارد تومان درآمد برای دولت است که تقریبا جایی ثبت و حسابرسی نمی‌شود.

در بخش کارگری اکثر صاحب‌نظران خط فقر را حدود 11 ميليون تومان در ماه می‌دانند، پس شکل‌گیری پس‌انداز با حداقل مزد 2800 هزار توماني محال است.

اگر خانواده‌ های کارگری بخواهند با ۲۰ درصد پس‌انداز حقوق خود، یک واحد آپارتمان ۷۰ متری با میانگین قیمت 31 ميليون تومان فعلی تهران خریداری کند، این خانواده به 2170 میلیون تومان وجه نقد نیاز دارد که با این فرض ما ماهیانه 560 هزار تومان پس‌انداز دارد و برای خرید این واحد مسکونی به 3875 ماه و 322 سال زمان نیاز دارد.
بحران مسكن واقعي است.