با سلام و احترام حرف های خوبی بود که در شرایط فعلی گفته شد ،منتها به نظر یک مشکلی در کار هست و اون هم اینکه وقتی قتلی اتفاق می افتد قانون در صدد اعدام قاتل بر می آید و با مقتول و عملکرد ایشان قبل از قتل اصلا " کاری ندارد برای مثال در همین قضیه آرمان و غزاله قضات به درستی به نتیجه قتل رسیدند ولی اگر نگاه کنیم در منزل قاتل این اتفاق افتاده و سوالی که اینجا ذهن را درگیر می کند اینست که مقتول در منزل قاتل چکار می کرده و چرا باید به تنهایی به چنین محلی میرفته ،اصلا" اگر آرمان را در این بحث صددر صد مقصر بدانیم باید غزاله را هم در موضوع حضور شان در محل یاد شده کمی مقصر بدانیم که قانون در این مورد سکوت اختیار کرده حالا چرا واقعا" من نمی دانم.باتشکر
در چارچوب قوانین فعلی نظر آقای عبدی کاملا منطقی است. اما آیا نمی توان با تغییر قانون راه سومی یافت؟ چرا برای کم کردن خرج زندانها، حبسهای طولانی را حذف کرده اند و شاکیان را بین دوراهی قصاص و بخشش قرار داده اند؟ اگر آرمان را حبس 20 یا 30 ساله می کردند بهتر نبود؟ درضمن کسانی که فکر می کنند با اعدامهای بیشتر جامعه امنتری داریم متاسفانه هیچ شواهدی ارائه نمی دهند فقط یک استدلال ساده می کنند که درستی آن تحقیق نشده.
درزمان و شرايط امروز قصاص خاصيت واقعى خود را ندارد و در نهايت از خانواده مقتول قاتل مى سازد چنانچه پس از طى مراحل قانونى قتل عمد ثابت و قاتل مشخص شد توسط مراجع قانونى حكم اجرا شود
تعدای از وکلا هستند که برای مطرح کردن و تبلیغ و کسب وجهه تخصصی و در نتیجه کسب مشتری بیشتر و درامد بالا تر اینگونه پرونده ها را در بوق رسانه های داخلی و خارجی قرار داده و سعی میکنند با تحریک احساسات عموم مردم بر صادر کننده گان حکم و خانواده مقتول اعمال فشار کرده و یا حکم را تضعیف و یا خانواده مقتول را مجبور به رضایت کنند . وگرنه روزانه تعداد قابل توجهی پرونده قتل در محاکم مطرح و حکم برای انها صادر و اجرا میگردد و در تعداد چشمگیری هم گذشت اتفاق میافتد بدون اینکه افکار عمومی مشوش گردد .شما برسی کنید ببینید چند پرونده قصاص که این چند وکیل وکالت اتها را بعهده داشتند و انها را به کف جامعه کشیدند منجر به گذشت شده .قطعا این وکلا میدانند نتیجه ای از رسانه ای کردن نخواهند گرفت اما ار تبلیغ وسیع مجانی هم نمیشود گذشت
چنان در بوق و کرنا کردند فکر کردند می تونن با این کار هم تیتر بسازند هم نجاتش بدن