چه کسی راهکار بهتری برای یک زن احتمالا بدون سرپرست که در ضمن نمی خواهد تن به هر کار نامشروعی بدهد سراغ دارد. چه اینجا چه در آخرت جوابگو کسانی هستند که منابع عظیم این کشور را به تاراج برده و این بلا به سر مردم آورده اند.
موضوع چرایی سرقت این دریچه های سنگین توسط یک خانوم به قدری فاجعه بار هست که صحبت راجع بهش در حالی که عزم جدی برای اصلاحش وجود نداره فقط شعار دادنه وگرنه باید بگیم کمیته امداد و بهزیستی چه غاطی میکنند و پولی که تو لبنان برای ازدواج و هزار گند و کثافت دیگه که به ما با این وضعیتمون ربطی نداره خرج میشه چرا نباید تو ایران خرج بشه ولی اشکال اصلی اینکه تمام دریچه های منهول سرقت میشه و سازمانها هم کاری نمیکنند اینه که خودشون تو سود جایگزینی این دریچه ها منتفع میشن و به همین دلیلی تحت هیچ شرایطی اجاره اینکه راه حل کسی بررسی بشه نمیدن. شما خودت یک حساب ساده بکن. این دریچه ها بالاخره باید جایگزین بشن و مثل کابل نیستن که وقتی قطع شد دیگه به درد نخوره. پس امروز سرقت مبشه فردا مدیران تدارکات از اونی که باید بخرن میخرن. فکر نکنید فقط در این مورده ها. ما سارق میبینیم که یکیشون کامپیوتر ماشین را میدزده و اون یکی کنار ماشین چرخ میزنه تا صاحبش بیاد و بگه میشناسه کسی را که با قیمت خوب کامپیوتردست دوم میفروشه و زنگ میزنه به اون یکی میگه بردار بیار. و هزاران مورد مشابه دیگه.... مملکت شده دزد بازاز و هر کی دزدی نمیکنه یا عرضه اش را نداره یا هنوز به بعضی مسائل اعتقاد داره ...
درسته مردم گرسنن و دولت دزد ، ولی تویی که انقدر داری و اینجا فقط بلدی توییت اعتراضی بنویسی ایا شکم ۲ تا بیچاره مثل این زن رو سیر کردی؟ یافقط بلدی بگی دولت دزده ، اگه ۴ تا مرد تو این کشور بودن نمی گم دولتا ، با خودتم که بلدی اعتراض کنی یا برا سگ و گربت پول غذایی بدی که از غذای این فقیر هم بیشتره
پاسخ ها
رفیق
||
۲۳:۰۲ - ۱۴۰۰/۰۹/۰۸
یعنی شما میفرمائید وظیفه مردم هست که شکم این بیچاره ها رو سیر کنن و دولت وظیفه ای نداره؟ آخه این چه طرز فکریه؟ پس وزارت رفاه و تامین اجتماعی چه کاره است این وسط؟
وجود تورم پنهان و آشکار، شرایط مساعد " رانت خواري"، ساختار ناسالم اقتصادي، جنگ نه ساله، نظام مدیریتی ناکارآمد و خنثی، رشد لجام گسیخته مشکلات اجتماعی ( بیکاري، اعتیاد، و...،) گسترش کمیِ جمعیتِ زیر خط فقر، فساد گسترده، بی عدالتی، دزدی، اختلاص و ... وضعیت نامطلوبی را به شرایط اقتصادي و اجتماعی کشور تحمیل کرده و مقوله رفاه اجتماعی را به حاشیه عقب رانده است .گرچه در خلال این دوران براي حفظ حداقل هاي زیست همگانی تلاش هایی صورت گرفته است، اما روندها نشان می دهد برآیند و نتیجه نهایی فعالیت ها کافی نبوده جا دارد براي مهار "فقر گسترده" در "نظام تأمین اجتماعی" و
رفاه ملی" تجدید نظر اساسی صورت گیرد"