وقتی نماینده مردم حقوق بالا بگیرد دیگر جرات نظارت بر حقوق وزیر و مدیرعامل را ندارد اما وقتی خودش حقوق کمتر بگیرد
آنوقت به آنها گیر می دهد و لذا شفافیت حقوق و درآمد آنها ارجح تر است وگرنه حقوق یک معلم و کارمند که مشخص است و باید زیاد باشد تا بتواند بهتر بچه های مردم را تربیت و آموزش بدهد
توضیحات رییس اتاق بازرگانی ایران و چین در مورد فروش نفت و تخفیف برای مشتریهای بلند مدت درست است و از منطق بازار برخوردار میباشد. اما چند نکته باقی میماند . اول اینکه قرارداد ایران و چین شفاف نیست و کسی از محتوای آن خبر ندارد که انرا نقد و یا درستی آن از منظر مطابقت با بازار به مفهوم عام آن تأیید کند. اینکه بازار نفت بطور کلی در سراشیبی مصرف و پیداکردن مشتری خوب برای آینده مشکل باشد نمیتواند گزاره حتماً درستی باشد که بتوان به آن اتکا کرد . تا آنجا که یادمان میاید این موضوع حداقل یکی دو دهه است که مطرح هست و نیاز به نفت هم غیر از نوسانات مقطعی همواره رو به رشد بوده و آمار افزایش تولید نفت مهر تأییدی بر این مدعی است. نکته دیگر این است که ایران با توجه به شرایط موجود تقریبا هیچ چاره ای غیر از اینکه نفت خود را با شرحی که ایشان داده اند انحصاراً به چین بفروشیم . تالی فاسد آن نیز اینکه فقط چین که پولهای ناشی از خرید نفت از ایران را از ترس و یا رعایت منافع خود در ارتباط با امریکا را بلوکه میکند و کرده است و به عنوان تنها مجری کارهای بزرگ عمرانی در ایران عمل خواهد کرد. این برای هر کشوری معامله منطبق با منطق بازتر نیست. یادمان باشد که همین کشور چین در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد بیش از ۸۰ میایارد دلار پولهای نفت ایران را نزد کنلون بانک بلوکه کرده بود بدون حتی کوچکترین خط اعتباری مازاد بر این مبلغ نقد ( خلاف منطق بازار ) و به غیر از آن هنگام معرفی طرحهای از طرف ایران که به چین ابلاغ میشد که با پول خودماناجرا کند خودشان هم یک ایست دیگریای جهت اولویتداشتمد و بر اساس آن عمل میکردند. نکته مهم دیگر اینکه قطعاً چین برای مدت ۲۵ سال قرارداد نفت را به همین قیمت امروز نخواهد خرید و راهکار اندیشیده شدهو مکانیزم آن معلوم نیست . یک ریسک دیگر نیز هست و آن اینکه چون صحنه سیاست سیال است و ۲۵ سال هم مدتی طولانی است اگر ایران تصمیم به گسترش مشتریان خود که شاید قیمت بهتری و حداقل بدون تخفیف حاضر به خرید نفت ما باشد ، دست و بال ایران شاید بسته باشد. کشور چین و زمامداران آن به لحاظ فرهنگ خودشان اصولاً مشتریانی بسیار منفعت طلب هستند و هم اینک نیز از گوشه وکنار شنیده میشود که سایر کشورهایی که چنین قراردادهایی با چین دارند از جمله در آفریقا از این مشارکت چندان راضی نیستند و به نوعی « گیر » افتاده اند.
هرکاری میخواهیم بکنیم شایعه میکنیم که چون دراروپا ویا در
آمریکا ویاکشورغربی دیگری چنین کاری انجام میشودماهم همان کاررامیکنیم وچون اکثرمردم اطلاعاتی ازغرب ندارند بلاجبار
مجبورندباورکنندهرچندآگاهان میدانندکه اطلاعتی غلط داده شده
آقای عزیزی شمااگرازاقتصادغرب خبرداشته باشیدخوب میدانید که هرگزازسرمایه افرادمالیات کرفته نمیشودوگرنه باعث
فرارسرمایه میشودبلکه مالیات ازسودودرآمدافرادگرفته میشود
آن چیزیکه بعضی کشورهاسالیانه میگیرندشبیه عوارض نوسازی
ماست آنهم نه اینکه وقتی بعلت مدیریتهای غلط اقتصادی تورم صددرصدداشته باشند عوارضش راازمردم بگیرند چرامرتباً برای
بکرسی نشاندن حرف ناصحیح خودمان اطلاعات غلط میدهیم و به فهم مردم کم لطفی میکنیم
دمتون گرم. خوب پشت هم دیگه رو دارین.. مجلس و دولت و پولدارا و خلاصه همه و همه پشت همدیگه رو دارین تا یه وقت ناراحت نشه رفیقتون.. گور پدر من مستاجر که نمیدونم اجاره خونه رو چطوری جور کنم. گور پدر من بدبخت که چند ماهه گوشت گرم نتونستم بخرم چون جای دیگه کم میاد. گور پدر من بدبخت که باید بزودی پراید رو بفروشم بعد از عید بذارم روی رهن خونه... خوب دسته ای درست کردین واسه خودتون. ایول..
آنوقت به آنها گیر می دهد و لذا شفافیت حقوق و درآمد آنها ارجح تر است وگرنه حقوق یک معلم و کارمند که مشخص است و باید زیاد باشد تا بتواند بهتر بچه های مردم را تربیت و آموزش بدهد