سیددعاگو
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
سلام چرا همه شب عیدرابحانه گرانی میکنن چرا عرض سال خرید نکنیم بیایید برای همیشه بی فرهنگی را بگذاریم کنار به جای حجوم آوردن به بهانه شب عیدوجنس بنجل وگران خریدن عرض سال خریدکنیم باقیمت مناسب بااحترام به همه
رضا
|
United States of America
|
۱۷:۴۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
بحث حداقل حقوق یک بحث انحرافی است کشوریکه قانون طبقه بندی مشاغل دارد تعیین حداقل حقوق بهانه ایست برای کارفرما که حق نیروی کار را بخورد وبیمه کمتری پرداخت کند وصندوقهای بازنشستگی را با کمبود منابع مواجه کند در قانون طبقه بندی مشاغل دستمزد هر کسی بر اساس حرفه ورتبه مهارتی او وساعتی باید باشد
ناشناس
|
Turkey
|
۱۷:۴۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
با این رقم، کارفرمای ما باید نصف کارمنداش رو اخراج کنه
کریم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۰۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
فرار مالیاتی گسترده نتیجه عملکرد بانیان وضع موجود است:
عجیب است که گویا تمام بخوبی در حال انجام است. فرار مالیاتی که درست نشده هیچ بلگه وقتی بصورت منطقی به مبالغ کلانی که مورد سو استفاده عده ای قرار میگیرند و مسئولین براحتی میگویند در حوزه ما نیست این واقعاً ینی چه؟ پس به چه کسی مربوط است؟
نوع ارائه تسهیلات از سوی بانکها بستگی به نوع تامین منابع مالی دارد. یعنی اگر بانکی سپرده ای را با سود 15 یا 28 یا 20 درصد از سپرده گذاران دریافت کند، نمیتواند از این منابع مالی تسهیلات بانکی به مشتریان تجاری یا غیر تجاری خود با سودی کمتر سود سپرده بپردازد.
این بدان معنا است که در این دوران سخت اقتصادی، که بانکها نقشی حیات را برای اقتصاد کشور دارند باید بانکها بتوانند به منابع مالی با سود سپرده پایین یا منابع مالی قرض الحسنه با سود کم دسترسی داشته باشند.
یکی از منابع بزرگ که میتواند بصورت یک منبع مالی قابل توجه میتواند مورد توجه قرار بگیرد، جمع آوری شارژهای مجتمعها است. اگر فرض را بر این بگیریم که 20 میلیون واحد در مجتمعهای کشور داریم که شارژ پرداخت کنند و هر واحد از این 20 میلیون بطور متوسط 200 هزار تومان پرداخت کنند، مجموعاً ماهیانه 4000000000000 تومان در بانک عامل بصورت قرض الحسنه جمع آوری شود)این ارقام برای مثال است و ارقام واقعی باید خیلی بیش از اینها باشد).
چنانچه پولهای شارژ به حساب بانک عامل وایز شود، چند مزایا بسیار کلان اقتصادی دارد. پول شارژی که به حساب بانک میآید دو حالت دارد؛ یا برای هزینه های جاری مجتمعها استفاده میشود، یا تا زمان استفاده برای هزینه مجتمع در حساب مجتمع در بانک میماند.
- چنانچه این پولها برای هزینه های جاری مجتمعهای استفاده شود، باعث حجم کلانی از گردش پول که صرف هزینه و پرداخت به بنگاه مختلف اقتصادی میشود، که جایگاهی مهم در رشد اقتصادی کشور خواهند داشت. مزایا کلان اقتصادی این گونه هزینه در بنگاههای گردش بسیار مطلوبی دارد.
- چنانچه مبالغ شارژهای جمع آوری شده تا زمان استفاده برای هزینه مجتمع در حساب مجتمع و در بانک عامل بماند، بانک عامل با توجه به قرض الحسنه بودن حسابهای مورد نظر، دارای قدرت مانور زیادی برای استفاده از این منابع را دارد.
اگر شارژها مجتمعها جمع آوری شود ولی هزینه نشود چون نه مالیاتی به آن تعلق میگیرد و نه سود بدلیل منابع مالی عمومی به آن تعلق میگیرد یک منبع کلان قرض الحسنه محسوب میشود.
ولی متاسفانه با بی توجهی سازمانها مسئول نسبت به این منبع بزرگ مالی، هیچ منفعتی که برای کشور ندارد، بلکه ماهیانه مبالغ هنگفی سود با این پولها باید پرداخت شود چون معمولا این پولها به حسابهای شخصی افراد واریز میشوند!! مضراتی که این حسابهای شخصی برای اقتصاد کشور دارند:
- صاحبان حسابها این منابع از یک سو سود قابل توجهی نصیبشان میشود و سوی دیگر بابت این درآمدها مالیاتی هم پرداخت نمیکنند. صاحبان این حسابها به مانند ضرب المثل "شترمرغ میمانند که وقتی میگویند بار ببر میگوید من مرغم و وقتی میگویند بپر میگوید من شترم". وقتی به صاحبان شخصی این حسابها میگویند مالیات بده میگویند این پولهای مجتمع است، ولی از سوی دیگر چون حساب شخصی است و مسئولین بانکها بدنبال جذب منابع مالی هستند براحتی با دور زدن قانون بانک داری سودی که مستحق این نوع منابع مالی نیست را به حساب شخص واریز میکنند؛
- گردش حساب این منبع عظیم مالی برای صاحبان شخصی حسابها بسیار قابل توجه است که این مزایا فقط به سود صاحب شخصی حساب است و هیچ نفعی برای واحدها مجتمع ندارد؛
- هر چه بیشتر پولهای جمع آوری شده در حساب شخصی افراد بماند، سود بیشتر به آن تعلق میگبرد، در نتیجه صاحب حساب اگر هم ضروتی برای هزینه کردن پول برای مجتمع باشد این هزینه را بصورت قطر چکانی انجام میدهند تا از درآمد سود که این پولها تعلق میگیرد کاهش نیابد؛
- وقتی پولی عمومی در حساب شخص فرد باشد چون هزینه نکردن یا کم هزینه کردن برابر است منافع بیشتر برای صاحب حساب، پس پرداخت به بنگاههای اقتصادی که به کُند صورت میگیرد که در هر صورت همراه با سواستفاده ها معمولا است، که همگی از آن باخبر هستند؛
- بعضی از مجریانی برای دریافت پول بیشتر باید از کار با استاندارد بزنند و این امر باعث خطرات مالی و جانی جبران ناپذیری برای ساکنین این مجتمعها میباشد؛
- با توجه به عواقبی که ممکن است یک حساب شخصی برای مبالغ جمع آوری شده عمومی داشته باشد، که در صورت اتفاقات غیر مترقبه برای آن شخص، دست اهالی از پولهای مربوطه کوتاه خواهد شد.
- اگر این پولهای در حسابی به نام مجتمع باشند، نیاز به هزینه کردن این پولها به سرعت انجام میشود که این گردش پول چون در نهایت به بنگاههای اقتصادی میرسد، برای گردش پول در بنگاهها اقتصادی و در نتیجه رشد اقتصادی بسیار موثر است؛
- اگر گردش مالی بالا در بنگاه های اقتصادی باعث بکار گیری نیروی انسانی بیشتر و کاهش نرخ بیکار میشود؛
اگر بخواهیم در مورد مزایا حسابهای قرض الحسنه برای این منابع مالی عظیم و معایب این منابع عمومی که به حسابهای شخصی بنویسم، تصورش هم برای این اختلاف از نظر اقتصادی، اجتماعی، رفاهی، قانون مند، ... مشکل است. باید دید چرا مسئولین اقتصادی برنامه ای برای چنین منبع پر منفعت برای عمومی کشور ندارد. نکته جلب اداره مالیات میگوید ریختن پول شارژ به حساب شخصی به ما ارتباطی ندارد، اداره ثبت میگوید این مثل به ما ارتباطی ندارد. این مبالغ کلان که در خارج از چرخه اقتصادی و به ضرر اقتصاد از نفس افتاده کشور است به چه سازمانی مربوط است؟! چه کسی باید پاسخ گوی این همه بی تفاوتی مسئولین باشد؟