آقای غربگدا بس است کدام حرفهای درست بوده که این یکی باشد

مدیرعامل سازمان سامان دهی مشاغل شهری و فراورده‌های کشاورزی شهرداری مشهد: هرچند این کار شایسته نیست؛ اما واقعیت این است بعضی از قشرهای خیلی ضعیف هم هستند که از بین همان هم چیزی درمی‌آورند و می‌خورند.

واقعا حقیقت این است. نه عزیزم. حقیقت در پس زد و بند ها و پنهان کاری نهفته است.

از اون ور صیانت از این ور مالیات/ در نوع خودش جالبه

واقعا نباید حرف‌ها حسن عباسی و امثال او را جدی گرفت. این حرف‌ها به درد همین شبکه‌های اجتماعی می‌خورد اما واقعا اگر ایران می‌خواهد فرهنگ خود را مانند کشورهایی مثل ترکیه و کره جنوبی صادر کند باید جان تازه‌ای به جامعه خود بدهد. جامعه بیمار ایران که با هزار درد سروکار دارد نمی‌تواند بشارت سلامتی بدهد.
شده‌ایم مثل مربی بدنسازی، که خودش باید کوهی از عضله باشد اما کیلو، کیلو چربی و اضافه وزن دارد و بعد انتظار دارد ورزشکارها به توصیه های او برای رژیم‌های غذایی و تمرین عمل کنند. تا خودمان یک جامعه خوب نداشته باشیم، نمی‌توانیم دیگران را به سمت خودمان جلب کنیم، چه برسد به این که نسخه ببیچیم. بهتر است اول خانه خود را بسازیم و بعد به فکر دیگران باشیم.

به نظر میرسه ایران قراره از طناب روسیه رها بشه . روسیه ستایی در اخبار دیده نشد و برعکس حالا دارید روسیه رو خودخواه معرفی میکنید .
دیر بود اما جلوی ضرر را هروقت بگیری منفعت است .

باید به آقای رائفی پور بگم .
مهم نیست به چه نیتی مخالف برجام باشی . مهم این است که چه کسانی مخالفش باشند .
مثلا من اگر موافقت کنم یا نکنم فرقی نمیکند اما کسانی که قدرت در دستشان است اگر مخالفت کنند برجام شکل نمیگیرد و اگر موافقت کنند برجام شکل میگیرد .
نتیجه مخالفت با برجام چه از حب علی باشد چه از بغض معاویه تفاوتی نمیکند . نتیجه برای مردم یکیست

جالب اینجاست که خود آقای شریعتمداری در آخر به بی بی سی استناد می کند.

تازه الان یادتون افتاده از این ایفلوئنسرا مالیات بگیرین بعد اینکه میلیاردر شدن و با تنبل کردن و تلف کردن وقت مردم و جامعه تولید کننده واقعی اقتصادو فلج کردن؟!!! واقعا خسته نباشین

با سلام..اگر ما توی تحریم میتونیم نفت بفروشیم چرا دوتا نفتکش مارو درحین حمل نفت توقیف کردن..لطفا بامردم شفاف باشین.

هفت سال پیش در ٢٠ هزار هکتار از اراضی نهال زیتون کاشته شد؛ اما اکنون مشخص شده است این نهال ها بارده نبودند.امروزمن حسابی اشکم درومد. یاد چندین سال پیش افتادم که از بندر عباس پاجوش های درخت خرما رو (نخل کوچولو) بصورت انبوه با کشتی روانه خارج می کردن وخاک سرخ جزیره هرمز را هم. آنروز هم گریه کردم.