در 42 سالی که از سنم میگذره یادم نیست سالی رو که بدون استرس شروع کرده و بدون استرس به پایان برده باشم. هیچ امیدی به آینده ندارم، نگران نسل آینده خودم هستم. چند سال کودکی درگیر جنگ و چند سال اخیر درگیر تحریم. بدلیل تورم وحشتناک به هیچکدام از ابتدایی ترین نیازهای خودم نرسیدم.
در سال گذشته کلا کشور بدون برنامه، زندگی مردم روی هوا، چهره ها غمگین و لبخند از زندگی مردم رخت بر بسته است. بطور کلی هیچ خاطره شیرینی ندارم فقط استرس اضطراب و نگرانی............
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۳:۵۸ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۸
حتما به یک روانپزشک مراجعه کنید
ناشناس
||
۱۷:۰۱ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۸
اقای 13:58 شما فاکتور رو دوبل بده
ایرانی
||
۲۳:۱۸ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۸
ناشناس 13:58 دقیقه که نوشتی به روانشناس مراجعه کنید. خوب اقای مجتبی کاملا واقعیات زندگی در ایران در سالیا ن اخیر را نوشته اند. مگر غیر از این است برای اکثریت مردم. گرانی . فقر تورم .شرمنده خانواده بودن و وووووووو.....شما مثل اینکه نفست از جای گرم در میاد وخبر از حال و زندگی غاطبه مردم ندارید. یکسری به کوچه وخیابان یزنید تابفهمید .
شما خودت اگر چیز شیرینی برای ما مردمی که در ایران زندگی میکنند وجود دارد بنویس ماهم خبردار بشیم خوشحال بشویم سال بعد هم بدتر میشود که بهتر نمیشود تا زمانی سیاست کلی همین است در بر روی همین پاشنه خواهید چرخید و هیچ چیز بهتر نمیشود
با كروناي دلتا به همراه همسرم تا نفسهاي آخر رفتيم. خودش و عوارض بعدش ميليونها تومان سرمايه زندگي ما را بلعيد. مدرسه غير حضوري بچه ها را با موبايل آشنا كرد و از درس خواندن بيزار. تمام تفريحات كوچكي كه مي تونست وجود داشته باشه با بي پولي از ميان رفت.
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۴:۱۱ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۸
هميشه زنده باشى و سايه خودت و خانمت رو سر بچه ها. اينهم بگذرد
جز کار و قسط و بی پولی...
بیگ لایک