دوچرخه برقی استفاده کنند هم ورزش خوبیه و جای پارک زیادی نمیخواد هم در آلودگی هوا نقشی ندارند از ترافیک خیابان های کاسته میشود .هزینه کمتری صرف جویی میشه.
چرا خودتون به در و دیوار میزنید،بچه ۵ ساله هم میدونه راه حل رو.....،باید کلا محدودیتا برداشته شه،حجم موتور و قیمت و هرشخص حقیقی هم بتونه وارد کنه،اونوقت قیمتا درست میشه،با بگیر وببند و دهک ومسخره بازی هیچی درست نمیشه،شما خودتون مردم به چند دسته تقسیم میکنی گدا و غیر گدا،واقعا جای تاسف داره اون دهک پایین هم حداقل ها حقشه،بگیر و ببند نداره که
با عرض سلام.نکته اول والا نمیدونم چرا کلا کارشناسان نه اعداد و ارقام را میشناسند نه حقیقت رو..در یکی از برنامه های تلوزیون کارشناس عزیزی خط فقر رو چهار ملیون تومان اعلام کردوقتی قیمت یک خوردو میشه چهار صد ملیون تومان حساب کنید صد ماه یه خط فقری باید کار کنه هیچی نخوره تا بتونه یدونه ماشین بی کیفیت داخلی بخره حدود ده سال پس کمی تفکر کنید ببینید چی داریدمیگید ......
مشکلات مسئولین کشوری این است که یا در افراط و یا در تفریط هستند که از نشانه های جهالت است یعنی اگر خواستید بفهمید تفاوت عاقل و جاهل چیست باید ببینید که آیا در افراط و تفریط است و یا در یک مسیر متعادل است
در زمینه خودرو همه می دانند که یک افراط بیش از حد روی خودرو داخلی و یک تفریط بیش از حد روی واردات خودرو وجود دارد و بیشتر مشکلات کشور ناشی از همین تصمیمات خلق الساعه و افراط و تفریط گونه است
بمحض آنکه چیزی کم می شود صادرات آنرا بکل ممنوع و بمحض آنکه چیزی زیاد شد صادرات آنرا کاملا آزاد می کنند و هیچ حساب و کتاب برنامه ریزی شده از قبل در آن وجود ندارد و کشور هیچگونه سیستم فیدبکی در آن وجود ندارد که قبل از آنکه بحرانی در آن بوجود آید تشخیص داده شود و بایک شیب ملایم کم و زیاد شود
بنده خدا اینکه واردات ماشین تا حالا آزاد نشده فقط به خاطر اینه که به نفع دهک های پایین تموم میشه و الا تا الان صد بار آزاد شده بود. الان هم گیر کار همینه که با انواع تبصره کاری کنیم که یه فرد عادی نتونه ماشین وارد کنه و الا تا الان صد بار این قانون تصویب شده بود و اجرایی شده بود. من از الان میگم که چه بندهایی در این مهم لحاظ خواهد شد تا مردم عادی نتونن ماشین وارد کنن:
1- باید مراحل گمرکی طوری طراحی بشه که خیلی پیچیده و با بروکراسی بالا باشه که مردم عادی توش گیر کنن
2- تعرفه های گمرکی همچنان بالا باشه تا واردات برای دهک های پایین به صرفه نباشه و فقط پولدار ها تو میدون حضور داشته باشن
3- ماشین وارداتی باید یا صفر باشه یا حداکثر 3 سال از عمرش گذشته باشه
4- شخص وارد کننده باید قبل از وارد کردن ماشین از مراجع ذیربط مثل راهنمایی رانندگی و سازمان محیط زیست مجوزهای لازم رو بگیره
5- شخص وارد کننده حق نداره مشابه ماشین های تولید داخل رو انتخاب کنه، مثلا پژو 405 حق نداره وارد کنه
6- ماشین های وارداتی باید حتما abs و ایربگ داشته باشن و یورو 6 به بالا باشن و باید عملکرد این موارد رو خودرو سازهای داخلی تایید کنند
7- ماشین های وارداتی باید سالی دو بار معاینه فنی بگیرن و خودرو سازها هم باید در این زمینه هی مجوز و تاییدیه بدن
8- کسی که میخواد ماشین وارد کنه باید حداقل 3 تا با هم وارد کنه و یه دونه هم خودروی داخلی بخره
9- مسوولیت هر گونه عواقب احتمالی بر عهده وارد کننده است و او با واردات خودرو حق هرگونه اعتراض نسبت به عملکرد مسوولین و قوانین بی در و پیکر در این حوزه را از خود سلب میکند.
10- وارد کننده حق تامین دلار و یا هر ارز دیگری را از بازار داخل ندارد و باید ارز مورد نیاز خود را یا از طریق صادرات صنایع دستی تامین کند و یا خودش در یک کشور خارجی صاحب کسب و کار و درآمد باشد و ارز مورد نیاز را از محل در آمد خارجی تامین کند مگر اینکه آقازاده باشد
11- آقازاده ها و افراد ذیصلاح و ذی نفوذ از کلیه بندهای فوق آزاد هستند و از هفت دولت آزاد هستند
متاسفانه دولت بجای اینکه قشر پولدار را اهرمی قرار دهد تا به قشر فقیر کمک کند تا هم قشر ثروتمند و هم فقیر هر دو بهره ببرند اما همیشه دنبال حذف ثروتمند به نفع فقیر است تا بخیال خودش به قشر فقیر کمک کند
اساساْ قشر نیازمند بقدری درگیر مسائل معیشتی خودش است که دنبال خودرو خارجی نیست مگر اینکه نازل ترین خودرو خارجی را که چند دست گشته است را از همان دلال بخرد و در این موضوع همواره ثروتمندان و دلالان زرنگتر از آن هستند که بخواهد دولتی که فشل است جلوی او را بگیرد
چنانچه که دیده ایم و خواهیم دید که چگونه افراد متمکن با استفاده از کارت های ملی افراد فقیر چگونه از آنها استفاده می کردند
دولت ها هدف و جایگاه اصلی خودشان را فراموش و مشغول دخالت های بیجا هستند
دولت ها نقش ایجاد قانون جامع و شسته و رفته و نقش ایجاد و اصلاح و بازنگری ساختارها و هماهنگی هایی را دارند که بخش خصوصی بدلیل عدم منفعت وارد آن نمی شود
بازار ساز و کار خودش را دارد و مهمترین بخش بازار رقابت است که در آن نقش سازنده و متعادل کننده در آن دارد که متاسفانه این رقابت نه تنها در داخل وجود دارد بلکه با بازار بین الملل هم تفاوت فاحش دارد که مبنای تجارت جهانی است
این عدم رقابت در داخل بگونه ای است که یک بطری دوغ ظرف چند سال از ۴۰۰۰ تومان به ۳۰ هزار تومان می رسد و گوی رقابت را از دلار می رباید و اما سهام او با تراز منفی مواجه می شود که داستان عجیب و غریبی را در اقتصاد رقم زده است که در هیچ کجای جهان وجود ندارد