اقا نانوایی ها اصلا یه وضعی شدن.چند نمونه عرض میکنم.بربری تا چند وقت پیش از ساعت 5 عصر شروع به پخت میکرد تا اتمام خمیر اما چند هفته است که از ساعت 6 عصر شروع میکنند بعد از چند تنور ده بیست دقیقه انتراکت میدن و ازشون پرسیدم که چرا اینطوریه میگن چون دستور دادن حتما تا 9 شب باید پخت کنیم و با این مقدار ارد بعد از دو ساعت خمیرمان تمام میشود و مجبوریم وسط کار وقفه بندازیم که تا 9 شب طول بکشد و البته قیمت و اندازه ان مثل قبل بود.اما جالبتر سنگگه که چندین نوع نان دارد و به طرز بدی گران کرده اند طوری که نان بزرگ دو رو کنجد را که تا 2 ماه پیش 10 تومن بوده را کرده اند 15 تومن ولی اندازه انرا مثل 5 هزار تومنی دو ماه پیش کرده اند و ساده انهم 3 هزار تومن که شدیدا اب رفته.یعنی اصولا نان که قوت غالب مردم و استراتژیک است به امان خدا رها شده.
دیگه میخواستی چی گفته بشه !!؟ بدبخت برو از بزرگات بپرس زمان شاه تو پستوی خونت هم اگر به شاه میگفتی بالای چشش ابروست میبردنت ساواک و با انواع نوشابه های اون زمان پذیرائی میکردن که معنی آزادی و دیکتاتوری را خوب حالیت بشه .
اقای زاکانی تو شهرداریت چه خبره؟مگه میشه پایان کار مجدد یک ساختمان 45 ساله 50 روز طول بکشه و هنوز هم جواب ندهند؟بخدا خسته شدم از بس تو این هوای گرم بین دفتر خدماتی و شهرداری منطقه 6 رفت و امد کردم.حالا خوبه که ارسال نامه ها الکترونیکیه ولی برای امضا ها هیچ کس جوابگو نیست.ضمنا ساختمانی که پایان کار دهه 60 را دارد چرا مالکی که هر سال مفاصا و نوسازی را میدهد باید 50 روز دنبال شما بدود؟