پیشنهاد ایشان قابل تقدیر است، اما همه می دانیم که موضوع چیز دیگری است. ما نمی خواهیم به عقب بر گردیم. باور این موضوع سخت است که با این همه مشکل ما مردم دم نمی زنیم اما مسئولین ظاهرا راضی به این مقدار نیستند و تلاش می کنند قدم به قدم تمام حقوق ما را ازمون بگیرند. چند سال است که ما مردم هیچ خواسته جدیدی نخواسته ایم. اما همان قبلی ها را هم دارند می گیرند. قدرت خریدمان، لباس پوشیدنمان، هوای قابل تنفسمان، کیفیت زندگی مان، جنس های با کیفیتمان و حالا هم حق تحصیل دخترانمان در رشته مورد علاقه شان و احتمالا در آینده کل حق تحصیلشان.
مگر ما در حق شما چه کرده ایم که اینقدر از ما نفرت دارید؟ ما از تمام حق خودمان از منابع سرزمینمان گذشتیم و آن را تقدیم شما کردیم. چرا دست از سر ما برنمی دارید که با حداقل هایمان زندگی کنیم؟ شما که حداکثر را دارید چرا کوتاه نمی آیید؟؟
واضحه اگه این گروه دختران عزیز و محترم نتونند طی یک دوره تحصیلی مطابق ذوقشان "ساماندهی فرهنگی " شوند٬ فرداها باید فیلم اسکیت سواری بیحجابشان در این جا و اونجا رو تو فضای مجازی تماشا کنیم و انوقت فریاد وا اسلاما سر بدیم!
اساسا بعد از انقلاب مدیران کشوری و استانی و شهری از جمله و بویژه امامان جمعه و نخبگان دینی و اجتماعی از این اصل غافل بوده اند که شرایط فرهنگی هر دیار را باید متناسب با طبیعت و ریخت شناسی اجتماعی همان دیار تنظیم نمود. چطور انتظار داشته اید اهالی شهری چون شیراز بخصوص نسل های تازه آن را اداره کنید بدون آنکه شناخت فرهنگی کافی از آنها داشته باشید. یادتان رفته شیراز در عین آنکه هم در مشروطیت و هم در ۱۵ خرداد پیشگام بود٬ پایگاه جشن هنر هم بود. خیلی سخت بوده که به این موزائیک فرهنگی توجه داشته باشید؟
بنده به نوبه خودم نمی بخشم این همه جفای فرهنکی - اجتماعی که بعد از انقلاب بر این شهر روا داشته شده است
در مدارس ژاپن موسیقی به عنوان یه درس مهم اموزش داده میشه چون باعث نشاط و ارامش میشه وتاثیر بسیار زیادی در یادگیری درسهای دیگه داره
به قول ابوعلی سینا که می فرمایند : نبض دنیا با موسیقی می زند