ناشناس
| 
۱۰:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۲
پاسخ
آقای رئیسی منظورتون از پیشرفت ساخت موشک است ؟ یا تامین امنیت ، بهداشت ، اقتصاد پیشرفته ، محیط زیست نابود شده همچون دریاچه ارومیه ، رودخانه کارون ، هامون ، تالاب انزلی ، اشتغال جوانان ، توسعه فقر ، فحشا،بی عدالتی و ظلم و… یاد احمدی نزاد افتادم پیشرفت از این بیشتر ؟!۶ کلاس داشته باشی و صدات بزنن رئیس !!!!
پیشرفت رو تو این مملکت با پوست و گوشت و خونمون داریم لمس می کنیم. وقتی صبح بیدار میشیم میریم سر کار و بر میگردیم خرج میکنیم . از زندگی با شادی لذت می بریم . جناب تو مملکتت دارو پیا نمیشه . آموکسی سیلین چیه نیست. سرم چیه پیدا نمیشه . چی میزنید شماها که می بره شما رو به سوئیس فکر می کنید اینجا سوئیسه. علت خشم دشمنان رو فرمودید علت خشم مردم خودمون رو هم بفرمایید لطفا .... پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۴:۵۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۲
وای خیلی باحال گفتی..... ناشناس
| | ۱۵:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۲
مردم خودمون که خشم ندارن. همه چی گل و بلبله کاش جناب وزیر یه این رقم ناچیز بسنده می‌کرد وکارو وظیفه اش را نسبت به محرومان درست انجام می‌داد براستی بقیه صاحب‌منصبان چی وچقدر اندوخته از سفره رنگین محرومان دارند که دلواپس این وزیر محرومان هستند که هنوز پا به این میدان پر درآمد نگداشته است؟ دقیقا مساله اعتراض به تبعیض و بی عدالتی و فقر و گرانی و بیکاری و رانت و فساد است بقیه بهانه هستش این اعتراضات نتیجه سالها عدم پاسخگویی هست اما دریغ از گوش شنوا هدف مسئولین با حرفاشون فقط رفتن روی اعصاب ملته. علتش واقعا برای من جای سواله؟ «وضعیت کشاورزی در روزی که دولت آغاز به کار کرد، منفی ۵.۸ درصد بود»تابناک جان، رحمی به خوانندگانی که مثل من از ضریب هوشی چندان بالایی برخوردار نیستند بکن و بعضی جملات جناب رئیس جمهور را تفسیر کن تا از لذت درک سخنان پرمغز ایشان بی نصیب نمانیم.
ما بیسوادها تا حالا فکر می کردیم که فقط کمیّت ها هستند که می توان آنها را با اعداد بیان کرد و نه کیفیت ها. برای همین به شدت سر در گم مانده ایم که چگونه «وضعیت» یک چیز می تواند با عدد و رقم بیان شود.
اندر حكايت بي اثر بودن تحريم ها !-------------
--- ... عبدالحسين خان ! چرا اين جوري رنگ پريده اي ؟ ... خداي نخواسته طوري شده ؟ دهانت خيلي خشك شده ... كاش يك جرعه آب پيدا مي شد ... حالا چرا دستت اين جوري ميلرزه ؟ ... خداي نخواسته لقوه و پاركينسون نگرفته باشي ؟
-- نه برادر ! كاش پاركيسون گرفته بودم ... لقوه گرفته بودم .. داريم از دندون پزشكي مي آييم ، دكتر صبيه -- همين دختر م را عرض مي كنم -- را معاينه كرد ، گفت دوتا دندونش عصب كشي مي خواد و اون يكي نميدونم چي چي مي خواد ... روكش مي خواد ... اسم آمپر لنت آورد و مشتي كلمات قلنبه سلنبه ، كه اصلاً نفهميدم چه مي گفت ..انگاري داشت يك خارجي حرف ميزد ! آخرش نه گذاشت و نه برداشت و با خونسردي كفت : مجموعاً ميشه ١٧ ميليون ! آقا مختار شما جاي من بودي لقوه نمي گرفتي ؟ ...
-- عجب ! ... خيلي مطلبه ... ! خيلي خيلي مطلبه ! خدا صبري بهت بده مش عبد الحسين ! ... حالا چاره اين نيست ! دختر خانوم دم بخته ! ميگم حالا يك كاري بكن ! ... قرضي ...تقاضاي وامي ! اگه تو خونه تك و طلايي داشته باشين عيال را راضي بكن بفروشه ! ... حالا چرا اين همه گرون ؟
-- دكتر ميگه تحريمه !... همه مواد تحريمه ... بايد با دلار حساب كنيم ! ..مگه حقوق من با دلاره ؟ ميدوني برادر اين پول حقوق دو ماه منه ! حالا اين خرج را بكنم ، اين دو ماه باد هوا بخوريم ؟ از كجا بياريم ؟
-- چه بگم همسايه ؟ دعا مي كنم عبد الحسين خان ، خدا برات خوش بخواد ! ... تنت سالم باشه و سايه ات بر سر خانواده محترم مستدام ! ... كاري نداري برادر ؟ !