سلام , واقعا سوال اینجاست که مادر و پدر از دیوار سفارت بالا می روند فرزندانشان به خود کشور می روند واقعا آن کشور به چه دیدی به این عزیزان نگاه می کند و این عزیزان و پدرنشان چه دیدی نسبت به ایران دارند وچه دلیلی دارند برا ینکه عزیزانشان در کشوری دیگر زندگی می کنند نه اینکه کشور را نابود کردن که آینده ای برایشان متصور نیست
اکثریت مردم و از سال ۸۴ به بعد ، با مشاهده مسولانی که سبک زندگی و میزان ثروتشان که غالبا از طریق رانت و اختلاس و رشوه بدست آمده بوده است
و دیدن زندگی فوق اشرافی خانواده و فرزندان آن مسولان در داخل و خارج از کشور و به کمک شبکه های اجتماعی فراگیر جهانی و دیدن ویدیو هایی که خود اغازادگان و برای پوز و به رخ کشیدن و تحقیر و خفت دادن به مردم اکثرا گرفتار و فقیر و نیازمند شده که حتی تهیه خوراک حداقلی شان نیز مشکل و مشکل تر شده و میشود
و فرزندان تحصیلکرده بیکارشان در خانه مو سفید کرده و توان خرید یک دوچرخه دست دوم را هم ندارند و چه برسد به ازدواج و فرزند اوری !!!!!
و تفاوت از زمین تا آسمان زندگی اکثریت بیش از ۸۰ درصد مردم که در زیر خط فقر و فلاکت گرفتار هستند
با زندگی اکثر مسولان و خانواده شان که اکثرا از زمان تاسیس حکومت و از جوانی عهده دار مقام و منزلت و جایگاه و منصبی بوده اند و حاضر به بازنشستگی هم نبوده و نیستند
مشخص است که مردم دچار احساس غم و غصه و افسرده گی کنند
که با مشاهده اینکه حجم فساد و ناکار امدی و بی کفایتی
هر روزه بیش از پیش می گردد
این غمها و غصه ها و افسرده گی ها به خشم و عصبانیت و نفرت تبدیل شده است
و به محض اینکه، یک حادثه تلخ و دردناک همچون گران کردن بنزین سه برابری در یک شب و هلاکت یک دختر مظلوم در مقر پلیس روی میدهد
همچون زدن یک جرقه از یک لاخ کبریت به انبار باروت و بنزین و TNT ، باعث انفجار بزرگ می گردد که شده است
متاسفانه، به جای دلجویی و آرام کردن مردم ، با تنزل دادن حرکت به حق اعتراضی مردم ، آنها را به اغتشاشگران و عاملان دشمن و عاشقان برهنگی وفریب خوردگان دشمنان خارجی و مشتی جوان نادان و کم تجربه احساسی و اووووو متهم و بر آتش خشم مردم معترض بنزین می ریزند
این ماجرا و حوادث با این شیوه ، شاید موقتا کنترل گردد
اندر حكايت عيدي سال آينده كاركنان دولت !
-----------
--- آميرزا محمد ! انگاري عيدي مان جلو جلو مشخص شده و مبلغ يك ميليون ششصد و ٧٥ هزار تومن اعلام شده ! ... به نظر شما خبر خوشي براي ما هست ؟
آميرزا محمد تبسمي مي كند و تسبيحش را در جيب مي گذارد و مي گويد :
-- عجب ! چند شب پيش كه بي خوابي به سرم زده بود و به خواب نمي رفتم ،براي خودم حدس مي زدم كه عيدي امسال كمتر از دو تومن نبايد باشه ! ... البته ملتفت يك نكته باشيم و آن اين كه يك ميليون و ششصد و هفتاد و پنج هزار تومان امروز يا يك ميليون و ششصد و هفتاد و پنج هزار تومان اسفند ماه يعني پنج ماه ديگه خيلي توفير داره ! بنده اقتصاد دان نيستم ! اما ميدانم ٢٠ هزار تومان امروز با ٢٠ هزار تومان ماه آينده ، با بيست هزار تومان شش ماه آتي خيلي فرق ميكنه ! يعني در واقع اين بيست هزارتومان هي داره آب ميره ! ميدوني جعفر خان . هر روز اعلام مي كنند كه فلان اجناس بايد به قيمت واقعي خودش نزديك بشه ! يك روز مرغ ، يك روز تخم مرغ ، يك روز مواد شوينده ! حالا چرا حقوق ما هيچگاه به مبلغ واقعي خودش نزديك نميشه ، ديگه الله اعلم ! ... از عجايبه ! حالا خوبه يك نتيجه گيري هم بكنيم ! عرضم به حضور انورتان كه اولاً كه اين مبلغ براي عيدي كم است ! ثانياً تا اسفند ماه كه اين مبلغ به دست مان برسه نصفش آب رفته چون اجناس هر روز گران تر از ديروز ! يعني در واقع اين عيدي براي ما در اون موقع چيزي حدود هشتصد ، نهصد تومان فعلي است . به هر حال جعفر خان دعا مي كنم كه خدا سلامتي ازت نگيره ، و با سلامت كامل به پيري برسي ! پيري و عليلي جعفر خان درد بزرگيه ! ... دعا مي كنم كه هيچگاه محتاج خلق و ما خلق نشوي ... نونت هميشه گرم باشه و آبت سرد و چهار ستون بدنت سالم ! دارم ميرم مسجد ... ديشب مرحوم ابوي را خواب ديدم ! ... تو باغي سر سجاده نشسته بود و داشت تعقيبات بعد از نماز مي خواند ، انگاري خوش و خوشحال بود ... ا مثل هميشه ! ... البته كه جاش خيلي خوبه ، اون مرحوم ،در زندگي مرد خدا بود ! براي خودش يك عارف بود ! گر چه سوادي هم نداشت ! اما دلش مثل جام جم بود ! گفتم امروز زودتر به مسجد بروم چند ركعت نماز هم براي آن مرحوم و هم براي مرحومه والده بخوانم و براي اموات و در گذشتگان هم قران و فاتحه بخوانم و برايشان طلب استغفار كنم ! ... التماس دعا جعفر خان !!