سلام بنده بسیار متاسفم که این نماینده مجلس ششم که ظاهرا طرفدار فضای ازاد است برای اثبات نظر خود بخشی از مصوبه خودشان را هم سانسور میکنند .که این مطلب نشان از عدم صداقت ایشان و اغفال خوانندگان دارد
در همان مجلس ششم مطرح شد که اگر دانشجویی مانند بسیاری از مدارس و دانشگاههای امریکا مسلحانه به قصد کشتن اساتید ویا دانشجویان وارد دانشگاه چه کسی باید جلوی اورا بگیرد .
لذا در تبصره قانون فوق امده است که بر اساس درخواست رییس دانشگاه و یا وزیر علوم پلیس میتواند وارد دانشگاه شود .
دانشگاه جای نیروی امنیتی نیست سلام.با وضعیت فعلی که نه ایران خواهان دادن امتیازاتی هست که آمریکا میخواهد بگیرد و نه برعکس،تنها راه منطقی باقیمانده اینستکه ایران برای اثبات حسن نیت خود امتیازاتی را که میخواهد بدهد فقط به اروپا بدهد و امتیازاتی که میخواهد بگیرد فقط از اروپا بخواهد و ماهیت آنها به گونه ای باشد که آمریکا امکان جلوگیری از آنرا نداشته باشد مثلا تهاتر نفت خام با کالا.در اینصورت با توجه به گلوگاه ایجاد شده برای اروپا بدلیل جنگ اوکراین فرصتی برای اروپا ایجاد میشود که با تعامل با ایران بدون اجازه اربابش(آمریکا) استقلال خودش را محک بزند و امتیازات منطقی بدهد و امتیازات منطقی هم بگیردویک معامله برد-برد شکل بگیرد.چه بسا اگر اروپا بتواند بر فشار آمریکا غلبه کند(که احتمال آن زیاد نیست)آمریکاییها هم مجبور شوند معقولتر عمل بکنند.حتی اگر از اول معلوم باشد که اینکار به نتیجه نمیرسد،صرف مطرح کردن آن از طرف ایران آثار مثبت بر وجهه ایران دارد. سلاح گرم و سرد در دانشگاه اشتباه محض است و هیچکس نباید این مجوز را بدهد ، اشتباهات را خاتمه دهید ، این راه ارام کردن جوانان نیست ، به انها بها دهید ، انها بچه های همه ما هستند. فضای دانشگاه را امنیتی نکنید. دقیقا شبیه گشت ارشاد خواهد شد. حضور نیروی مسلح کار غلطی که جبران ان خیلی سخت خواهد بود
----------------------
مجله گل آقا -- رحمت الله عليه ! -- در شماره ٤٠٤ به تاريخ پنج شننبه ٢٣ اردي بهشت ١٣٧٨
صفحه آخر -- پشت جلد -- خبري از يكي از روزنامه ها نقل كرده بود كه :
« مردم مي گويند هر صبح كه از خواب بيدار مي شويم ،مي ترسيم كه قيمت يك چيز افزايش يافته باشد »
و گل آقا هم تصويري كشيده بود از خياباني كاملاً خالي از جمعيت ، و جناب معاون رئيس جمهور وقت مرحوم دكتر حسن حبيبي را نشان ميداد كه به بالكن ساختمان رياست جمهوري آمده و نگاه به خيابان خالي از جمعيت ميكند و به شخص كنار دستي اش مي گويد :
--- پس مردم كو ؟
و آن شخص مي گويد :
-- خوابند ، مي ترسند كه بيدار شوند !!
-----------------------------
--- ببخشيد برادر ! چرا مردم مي ترسيده اند كه از خواب بيدار شوند ؟
-- عرض كردم ، چون مي ترسيده اند كه هروقت از خواب بيدار مي شوند ، قيمتي افزايش يافته باشد !
و حالا از اين خاطره نتيجه مي گيريم كه اين « تاريخ » نيست كه در هر زمان و هر مكاني ممكن است تكرار شود ، « اقتصاد » هم تكرار مي شود ! ... مگه نه ؟!