همیشه 2و بر یک روزنامه های اصلاح طلبان اکثریت دارند
زمان آقای روحانی تابناک می گفت که از سوی دولت تحت فشار است
اما پس از یکسال از رفتن دولت روحانی باز هم سر مقاله های روزنام های منتقد دولت در هر روز دو برابر حامیان دولت است
واقعاً باور کردنی نیست. روزنامه جوان انگار در دنیای دیگری زندگی می کند. چی رو می خوای تبیین کنی؟ مردم دارند با گوشت و پوست و استخوان همه چیز را حس می کنند و تو از تبیین حرف می زنی؟ خوبی واقعاً؟
اندر حكايت دنياي قديم و دنياي جديد !!
-----------------
ضرب المثل قديم : درِ دروازه مي توان بست ، اما دهان مردم خير !
ضرب المثل امروزي : درِ دروازه را مي توان بست ، اما در ِ رسانه ها خير !!
-- ببخشيد ! حالا اين رسانه ها در دنيا چند تا هستند ؟
-- اوووووووه ! بيرون از شمارش ... بيرون از شمارش برادر ! ... خدا عالمه ... دنياي خيلي عجيبي شده دنياي امروز ! همين قدر بدان كه بنده از در نانوايي شاطر كمال ، چند تا قرص نان به دست تا به خانه برسم ، خدا عالمه چند تا دوربين مدار بسته بانكها و مغازه ها و ادارات و جواهر فروشان و حتي برخي خانه ها ، رفتن مرا ضبط و ربط مي كنند با ذكر تاريخ روز و ماه و سال ... حتي ساعت و دقيقه و ثانيه !! ... همين پارسال بود يا پيرار سال كه كرونا بيداد مي كرد ... حاجي محمود طلا فروش بهم گفت : جعفر آقا ، مي بينم كه ماسك نمي زني ، ماسك بزن ... احتياط كن ... كرونا نگيري خداي نكرده ! گفتم : حاجي محمود خيالت راحت ! ... خيلي احتياط مي كنم ، لاجونم ... عليل و مريضم ! نبايد كرونا بگيرم ، اگر كرونا بگيرم بايد ريق رحمت سر بكشم ، حالا زوده كه به رحمت خدا بروم، عيالم تك و تنهاست ، نبايد تنهايش بگذارم ، گناه داره ، به جاي يكي ، دوتا ماسك مي زنم » ! بعد پرسيدم ، حاجي خان ! از كجا ميدوني ماسك نمي زنم ! گفت : ديشب ، كه دور بين مغازه مان مان را چِك مي كرديم ، شما را ديديم كه مقداري پياز و خيار به دست داشتي و به خانه مي رفتي و ماسك نداشتي » ! گفتم حاجي درست ميگي ، نميدونم چه طور شد كه يك دفعه بند ماسكم در رفت و افتاد رو زمين » ! ... دنياي عجيب و غريبي است اين دنياي قرن و بيست و يكم ! اگر جناب « مك لوهان » دنياي قرن بيستم را « دهكده جهاني » نام گذاري كرد ، بنده دنياي امروز را كوچك تر از دهكده نام گذاري مي كنم !!! و حد و اندازه آن را در حد و اندازه يك « خانه » محسوب مي كنم ، نه يك دهكده !!! ... حالا كه مك لوهان يك چيزي گفته ، بنده هم يك چيزي گفته باشم مگه چه چيزمان از مك لوهان كمتره ؟ ! چه عيب داره ما هم كلمه و يا جمله قصاري گفته باشيم با عنوان « خانه جهاني » ! كه حد و اندازه دنياي امروز به حد و اندازه يك خانه و يك خانواده هست ، نه يك دهكده!! عجيبه واقعاً ! ناصر خسرو در شعر معروف « عقاب » چند قرن پيش گفته :
« گر بر سر خاشاك يكي پشه بجنبد
جنبيدن آن پشه عيان در نظر ماست » !!
ميگم آقا محسن ! اين خيلي باعث تعجبه ! ... انگاري ناصر خسرو داره در عهد و زمانه ما زندگي ميكنه كه چنين گفته ! ... واقعاً عجيبه ها ! ... مگه نه محسن خان ؟!!
دلیل اینکه در کشور ما به پژوهش بهویژه در زمینههای اجتماعی بها داده نمیشود این است که پژوهشها عموماً دارای پیشفرضهایی هستند که برای اثبات همان پیشفرضهای موردنظر انجام میشوند.
بنده شخصا پژوهشگر هستم و نتایج پژوهشها را مطالعه میکنم. پژوهش اجتماعی در ایران تبدیل به یک بازی سیاسی شده که در این فضاحت علمی، هم جناب عبدی و دوستانشان مقصرند و هم برخی افراد دیگر در جناح مقابل.
به چه دلیل بازی سیاسی شده؟
به این دلیل که مثلا الان اگر کسی از جناح اصلاحطلب بخواهد درباره شغل و رضایت مردم از اشتغال، پژوهش میدانی انجام دهد، ساعت ۱۰ صبح را انتخاب میکند که بیشترین افراد فاقد شغل و جویای کار در خیابان هستند؛ بالعکس، اگر از جناح مقابل بخواهند همین کار را بکنند، ساعت ۸ صبح میروند سراغ پژوهش میدانی که طبعا در این ساعت افراد شاغل درحال عزیمت به محل کار هستند. این کار از سوی هرکس که انجام شود، به وضوح یک "پدرسوختگی علمی" است نه یک پژوهش علمی!!!
البته این کار مختص به ایران هم نیست بلکه یک تخصص خائنانهی جهانی است!
دلیل بیاعتمادی به پژوهشهای اجتماعی این است جناب عبدی!
اگر میخواهید دولتها برای نتایج اجتماعی ارزش قائل شوند، شما از جناح خودتان شروع کنید و جلوی این پدرسوختگیها را بگیرید!!!
حتی شما هم حرف قدیم را می زنید که مرغ یک پا دارد، در حالی که امام و رهبری گفتند دانشجو باید نقاد و پرسشگر باشد. طبق فرمایش شما فقط یک درصد نقد یا اعتراض دارن. اگر اینطوری وای برکشور و این دانشجویان.
الان آیا این تحلیل شما یعنی تحلیل ریشه ای؟