ایده پردازی و راهنمایی دانشجو با استاد راهنماست و قطعا باید نام استاد راهنما در مقاله مستخرج از تز باشد اما در مورد مقالات غیر مستخرج از تز دلیلی برای بودن نام استاد نیست.ضمنا حدود نود درصد دانشجویان دکتری فعلی نه توان نوشتن پروپوزال را دارند نه توان انجام کامل تحقیق را و نه توان نوشتن مقاله را...حدود ده درصد واقعا دارای توانمندی لازم هستند
حالا نظر آقای فاضلی صحیح، ولی ربطی به این قضیه نداشت.
استاد گروه برق که الان وارد این مسئله سدن، از شریفترین انسانهایی هست که میشناسم. به لحاظ مرتبه علمی هم دیگه نیازی به مقاله ندارن. به علاوه که اصلا قضیه سر دانشجویی بوده که بخشی از مقاله را نوشته، و خانم زهرا نمیخواستن اسم ایشون در مقاله باشه. اصلا به اسم استاد ربطی نداشته.
خلاصه که آقای دکتر فاضلی، در زمان بیربطی این گزاره درست را مطرح فرمودن
نام افراد در مقاله باید به ترتیب سهم مشارکت در مقاله باشد مخصوصا در ایده پردازی. نظرات متضاد بالا هم به دانشگاه مرتبط میشه.
تو دانشگاههای خوب که دانشجوی خوب دارن معمولاً خیلی از سهم کار با دانشجوست و اساتید کمی واقعاً کمک می کنند اما در دانشگاههای ضعیف یا پولی وضع برعکسه تا حدی که گاهی دانشجو در نوشتن املای کلمات هم ناتوانه و استاد باید علاوه بر دادن ایده و موضوع ویرایش نگارشی هم بکنه و کار توسط استاد انجام میشه و یا دانشجو پول میده و بیرون حل میشه.
به نظر من دانشجویان باید کاملا از وضعیت استخدامی، شرح وظایف و میزان حقوق استادان با خبر باشند.
ببنید عزیزان هر استادی که تازه استخدام می شود پیمانی است که فکر میکنم الان پیمانی پایه یک حقوقش بین ۱۰تا ۱۲ تومن باشه
بعد از اون باید در چهار جنبه امتیاز جمع کنه که حقوقش قطع نشه . این امتیازات شامل این موارد است:
پژوهشی( طرح و مقاله),
آموزشی ( تدریس تعدادی واحد) ،
اجرایی( گرفتن یک پست از جمله مدیرگروهی یا سایر پستها ی داخل دانشگاه) و
فرهنگی ( شرکت در جلسات هم اندیشی ،کارگاه های فرهنگی که عمدتا زیر نظر نظر نهاد رهبری و دفتر هم اندیشی اساتید برگزار می شوند)
همه این امتیازات لازم است برای اینکه استاد پیمانی اخراج نشود. حالا مشکل کجاست؟ یک کارمند معمولی فقط هشت ساعت در روز در اداره است و بعد میره منزل و تمام. اما استاد پیمانی در تمام شبانه روز مشغول جمع اوری امتیاز است . وقتی نه برای خودش با می ماند که علمش را بروز کند نه برای پاسخ دادن به سوالات دانشجو. تعداد کم اساتید و افزایش بی رویه ظرفیت دانشگاه ها هم همه چیز را سخت تر کرده است. دانشجویان عزیز دقت کنند که کم کردن ظرفیتها بار کاری استاد رو کمتر میکنه و بهتر وقت میذاره برای دانشجوهاش. اما کم کردن ظرفیت ها احتمالا به این معنی است که شما در این دانشگاه قبول نمیشدید.
استادان امروز یک روز دانشجو بودن و همین فرایند را طی کردند و دانشجویان امروز استادان فردا خواهند شد ولی ساختار باید اصلاح شود تا دانشگاه در خدمت جامعه باشد در این صورت استاد هم کارآمد خواهد شد دانشجو هم درست تربیت خواهد شد