اندر حكايت يارانه و كالا برگ !!
----------------
-- آقا مرتضي موافق يارانه نقدي هستي يا كالا برگ ؟
آقا مرتضي آهي مي كشد و مي گويد :
-- ما كه برادر شديم عينهو ميرزا نوروز فيلم « كفش هاي ميرزا نو روز » با اين تفاوت كه ميرزا نوروز با آن كه ثروتمند بود و كلي پول داشت ، خيلي كنس بود ، اما بنده بحمد الله گشاده دست هستم ! ... شما كه فيلم را ديدين ؟ ... بله ؟
-- بله چندين بار وچه قدر كه خنديديم ! ... اما اين چه حكايت است آقا مرتضي ؟
آقا مرتضي مي گويد :
-- آنجاي فيلم كه چند تا بازاريان سكه اي سوراخ رابه بندي دراز بسته بودند و سر آن بند در دست كاسبان بازار بود و آن سكه را سر راه ميرزا انداختند ، ميرزا سكه را ديد ، خوشحال خم شد تا آن سكه را بردارد ، كاسبان جَلَب مقداري نخ را كشيدند ، دست ميرزا نوروز به سكه نرسيد ، ميرزا جلوتر رفت تا سكه را بردارد بازهم نخ كشيده شد و سكه جلو رفت و دوباره ميرزا تقلا كرد ، اما بازهم دستش به سكه نرسيد ، و سه باره و ...
--- يادمه آقا مرتضي ... اون فيلم يادمه ... حالا منظور ؟
-- منظور آن است كه همان طور كه ميرزا سكه را مي ديد ، اما دستش به آن نمي رسيد ، با اجازه شما
چندين ماهه كه يارانه سه نفرمان واريز شده ، مبلغ را مي بينيم ، اما دست مان بهش نمي رسه ! هر از گاهي پاي عابر بانك امتحان مي كنم ، مبلغي از آن مي نويسم اما پيام مي دهد كه مبلغ كافي نيست ! چه طور مبلغ كافي نيست ،؟ يارانه سه نفر مون تو حسابه ؟ يارانه خودم و يارانه عيال و صبيه ! اما مگه دستگاه قبول ميكنه ؟ بازهم مينويسه مبلغ كافي نيست ! ... الله اكبر ... باباجان حدود ٩٠٠ تومن چندين ماهه كه تو حسابه ، ديگه مبلغ كافي نيست كدومه ؟ ... ها ؟ ... جعفر آقا شما بگو ؟ ... اگه يارانه تو حسابه چرا پرداخت نميشه ، اگه حق مون نيست چرا از حساب بر داشته نميشه تا ماهم خيال مون راحت بشه كه دهك دهمي هستيم و جزو اشراف و ثروتمندان و پولداران كه خودمان هم خبر نداريم كه از جمله سرمايه داران هستيم !! ... جعفر آقا مبلغ را مي بينيم ، اما دستمان بهش نمي رسه ، عينهو ميرزا نوروز كه سكه را مي ديد اما دستش بهش نمي رسيد !! ... اين درست نيست جعفر آقا كه يارانه مون را گرو بگيرند ! ... ميدوني جعفر آقا برخي اوقات براي اين كه دل خودم و خانواده خوشحال كنم مي گويم حالا مگه اين يارانه چه قدر ميشه ؟ بعد هم براي عيال و صبيه استدلال مي كنم كه اگر ما بخواهيم پول يك ماه يارانه مون به طلا بدهيم هنوز بايد چند صد هزارتوماني بگذاريم روي آن تا پول يك گرم طلا بشه ! ... حالا يك گرم طلا چيه كه ما بخواهيم غصه اش بخوريم !! به حاج نصر الله داماد برادرم كه قضيه گفتم ، خنديد و گفت : مگه حالا اين يارانه چه قدره ؟ اين پول پفك ماهانه بچه باغبون من هم نميشه ... بي خيال باش آقا مرتضي ! ... اين را حاج نصر الله بهم گفت !.. اما اين كه پرسيدي يارانه نقدي بهتره يا كالابرگ ، بنده موافق هر دو تا هستم !! ، فرقي نميكنه ... هر كدوم بهم بدهند ، خيلي خيلي خوبه ... توفير نميكنه ... يارانه خوبه ، كالا برگ هم خوبه ! ...اما افسوس كه ... !!
-- چه عرض كنم آقا مرتضي ! ... به هر حال دعا مي كنم خدا تن سالم از شما و اهل و عيال نگيره ...
انشا الله هميشه آبت سرد باشه و نونت گرم و دلت خوش ! ... كاري نداري آقا مرتضي ؟
وقتي كه از آقا مرتضي دور مي شوم ، مي شنوم كه با خود مي گويد :
-- اما اين كار اصلاً درست نيست كه يارانه مون گرو باشه ، اسمش باشه ، اما خودش نباشه ... !!
ازاینکه یک رسانه لبنانی خبرداده که سه کامیون حامل برنج وآرد از ۲۵ کامیون که درحال عبورازگذرگاه ابوکمال بودند موردحمله پهبادی قرارگرفتند ومحموله آنها دودشدوبهوارفت جای بسی تاسف است ازسه جهت یکی اینکه به مقصدنرسیده ازبین رفتندودیگری آنکه خودمان گرسنه ونیازمندبسیارداریم مالمان رامیفرستیم برای دیگران که به مقصد نمیرسد وازهمه مهمترآنکه درتعامل بادنیا مشکل داریم که اگرهمتی بود هم مشکلات ماحل میشد وهم لبنان وهم گرسنگان هردودیار یعنی بایک تعامل متقابل هرسه معضل برطرف میشد
اینکه نماینده محترم میانه درمجلس ازاینکه یکی ازائمه محترم جمعه فرمودندگرفتن رشوه توسط زبان اینجانب لال نمایندگان مردم بی تقوائی است مگر ازنظرشرعی حرف خلافی است اگرچنین است ایکاش نمایندمحترم تکلیف شرعی آنرامیفرمودند وظیفه نمایندگان محترم درمجلس صیانت ازحقوق مردم ودفاغ ازبیت المال است و وظیفه ائمه محترم جمعه اعلام خطاهای خلاف شرعی که صورت میگیرد وحیثیت دین خداراخدشه دارمیکند حالا این فرمایش یکی ازائمه جمعه ایرادش کجاست آیابهترنیست نماینده محترم بگردندیقه کسی راکه عامل این بی تقوائی شده بگیرندونه ایرادبه آنکه وظیفه خودرادرست انجام داده