همانگونه که قبلا عرض کردیم،ایران نباید امریکا را بحال خود دردنیا رها نماید.ما با یک تیمی متشکل از نظامیان و مورخان و مفسران و محققان و اندیشمندان و دانشجویان با تییم از امریکا در محوطه تاریخی تخت جمشید ودربارگاهابدب پدرانمان بطور انلاین وبرخط راجع به اصول ،مبانی و لوازم و بایدها و نباید های صلح جهانی مذاکره کنیم.فکرنکنم امریکایها این ایده ار رد کنند. اناه انسانهای احمقی اند و باید با منطق ایرانی انها را کنترل کنیم.دنیا بدون تفکر ایرانی ره بجایی نباید برد.
کروهگ منافقین در ایران جایگاهی ندارد و اگر در هر که جا باشد و در هر کاری دخالت کند مضر خواهد بود و به ضرر طرف عمل کننده خواهد بود بهتر هست منافقین کاسه و کوزه خود را جمع کنند و دست از سیاست بردارند چون راهشان کلا اشتباه و دشمن مردم ایران هستند
معلومه امریکا تو کوچه خلوت گنده لات محله است ، ایران یه پهپاد به روسیه داده همه معادلات و سلاح های استراتژیک امریکا و اروپا بهم ریخته ، معلومه سلاح های اینها چه اشغالی هست . امریکاییها دارند اروپا و عرب ها را میدوشند یه سهمی هم به اروپاییها دادند که عرب ها را بدوشند . چون سلاح هاشون کیفیت لازم را نداره از یه پهپاد و موشک ایران که به قول خودشون و مزدوراشون فتوشاپه امروز به چه وحشتی افتادند .
حمایت نخبه های سیاسی ایالات متحده از مریم رجوی را با دو فرض می توان تحلیل کرد:
۱- اینکه سازمان مجاهدین طی یک قرار داد( احتمال جزئیات آن حوالی آبان ۹۸ نهایی شده است) سهم ( میدانی )خود را در ناآرامی های پاییز گذشته ادا کرده و نیز به تعهد ( مشورتی و میدانی) خود را در امر رسانه ای عمل کرده و متقابلا کارفرما ی طرح ( نو محافظه کاران ایالات متحده) با مطرح کردن مریم رجوی به عنوان آلترناتیوی برای زمامدار ایران ٬ به تعهد ( رسانه ای و تبیلغاتی ) خود عمل می کند.
۲- اینکه به هر منوال ٬ رضا پهلوی ( و مشاورانش و مشخصا مادر او) به خواستهای کارفرما آنطور که باید و شاید پاسخ مثبت نشان نداده اند. واین کارفرما با مطرح کردن مریم رجوی قصد تنبیه و وادار کردن آنان به تمکین را دارند.
مسلما اینها هیپوتز هستند و باید در اتفاقات آینده راستی آزمایی شوند. اما در هر صورت به منزله یک "امر ملی راهبردی" شایسته است تا با نیم نگاهی به این دست فروض داشتن ٬ حتی هوای هموطنانی که در "کنج اپوزیسیون" ممکن است در تله و تنگنای بیگانه گرفتار شده باشند هم به نحو مقتضی داشت. چون کشور ما در سده های اخیر از قبل این دست هم میهنان نخبه و غیر نخبه ای که در یک جریان دفعی از دیار وامانده و به یار هم نرسیده اند و بناگزیر در ورطه پروژه های کارفرما های بیگانه گرفتار شده اند٬ کم آسیب ندیده است. از پناهنده های به سفارت خانه های روس و فرانسه و انگلیس در دوره قاجار گرفته تا رانده شده گان چهل سال اخیر.
حتی می توان با این فرض های فوق الاشاره ٬ به امیر کبیر عزیزمان هم نوعا انتقاد هل دادن مهد علیا و میرزا آقا خان به سمت پروژه های استعماری مطرح ساخت.