خودکشی «کیومرث پوراحمد» تایید شد

چه جامعه پر از امید به آینده ای داریم ! ! !
افسوس و صد افسوس !

این بازی ها دیگر قدیمی شده است که یک روز افزایش قیمت را شایعه می کنید بعد تکذیب این بازی را ادامه دهید تا افکار عمومی برای افزایش قیمت آماده شود بعد با خیال راحت قیمت را افزایش می دهید تازه آن موقع طلبکار هم هستید که ما به خاطر مردم قیمت را افزایش ندادیم آقای هیت موتلفه اسلامی پولدار های کشور که شما هستید و هر چی تحریم ها بیشتر بشه شما وضع تان بهتر می شود

٤٠ درصد افزايش قيمت خودرو بر امت هميشه در صحنه مبارك باد ! البته اين هنوز اول راه است ! به اميد روزي كه هر ايراني يك فرقون داشته باشد ،

میانگین ۳۵ و کمی بیش از ۳۵ چه جوری میشه ۴۰ درصد

خودرو ۴۰درصد گران می شود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!

مسئولان حداقل فرصت میدادن تا خستگی تعطیلات لاکچری از تنشان خارج گردد،بعد مجوز ۴۰ درصدی گرانی فرغونها را میدادن.طنز تلخ ماجرا اینجاس که در تمام دنیا برای هر یک درصد افزایش قیمت خودرو،شرکتهای سازنده حجم بالایی از بازار را از دست میدهند،

پزشكيان : احمدي نژاد با آن در آمد نفتي ٢/٥ ميليون مسكن ساخت ، حالا چه طور وعده ساخت ٤ ميليون مسكن داده اند !!
--------------------------------------------------------------
آقا حيدر بازنشسته دولت همان طور كه سلانه سلانه به مغازه اكبر آقا سوپري نزديك مي شود ، انگاري با خودش هم حرف ميزند ، به مغازه كه نزديك مي شود مي گويد :
-- اكبر آقا ! يك ماشين بنز بخرم كه صدر اعظم آلمان هم به خواب نديده باشه ! ... خانم مركل هم به خواب نديده باشد ! ...بلكه دوتا ... حتي سه تا بنز ! ... شايد هم بيشتر خريدم ! ...بعدش هم يك ويلا در شمال براي مسافرت تابستان و يك ويلا در كيش هم براي مسافرت زمستان اهل و عيال ... برنامه بعدي ام اينه كه بايد دست زن و بچها بگيرم و مسافرت به اقصي نقاط دنيا ... دور دنيا .. . همه جا ...شمال و جنوب و مشرق و مغرب عالم كه گفته اند :
« بسيار سفر بايد تا پخته شود خامي » ! ....
آقا حيدر صحبت هايش را قطع مي كند و مي گويد :
-- اكبر جان ! قربون دستت ... دو تا پلاستيك بده ، يكي براي گورجه ، يكي هم براي پياز ... پلاستيك بزرگ نباشه !
آقا حيدر در سبد گوجه فرنگي ، همان طور كه دنبال گوجه هاي مرغوب ميگردد و مي گويد :
-- ديشب به فكرم رسيد كه يكي از طبقه هاي برج الخليفه دوبي هم دربست بخرم گاه گاهي سفري به دبي هم برويم بد نيست » !!
اكبر آقا سوپري مات و مبهوت ،مثل كسي كه تو حمام جن ديده باشه ناباورانه ،به آقا حيدر نگاه مي كند و سپس به من چشم مي دوزد و پس از چند لحظه انگشت اشاره اش را دو سه بار به شقيقه اش ميزند به معني اين كه آقا حيدر قاطي پاطي كرده است و بعد سرش را با افسوس حسرت تكان مي دهد !
آقا حيدر چند لحظه بعد دو پلاستيك گوجه و پياز در دست از پله بالا مي آيد و به ترازو نزديك مي شود و مي گويد :
-- بنا دارم كه چهار تا هتل هفت ستاره هم بنا كنم ، يكي در تهران و سه تاي ديگر در اصفهان و تبريز و شيراز ! شايد هم نظرم به اهواز و كرمان و جاهاي ديگر هم بود ! .
-- « اكبر آقا قربون دستت ، پياز و گورجه هر كدام يك كيلو ... بيشتر نشه ... خودت كه ميدوني به نيمه برج رسيده ايم و كفگير مان به ته ديگ خورده است ! ... بايد قناعت كرد مگه حقوق من بازنشسته چه قدره ؟ ... چندر غاز » !
اكبر آقا سوپري با خنده مي گويد :
-- مش حيدر قضيه چيه ؟ نه از هتل هاي هفت ستاره و دور دنبا چرخيدن و ماشين بنز خريدن ، نه از پياز و گورجه كه بيشتر از يك كيلو نشه ... ها ؟ ...موضوع چيست حيدر خان ؟
آقا حيدر پوزخندي مي زند و مي گويد :
-- فكر نكنين كه حيدر زده به سرش و قاطي پاطي كرده ... نه ... بحمد الله مشكل روحي و رواني ندارم ، حالا گر چه مشكل جسمي ام هم زياده .... زانو و پا و چيش و چارم و معده و گوشم همه شون زهوارشون در رفته ... اما خب !
عقلم سر جاشه ! ميخوام بگم كه قول وعده دادن و حرف زدن كه برادر هيچ خرجي ندارد ، گفتنش هم خيلي آسونه عينهو آب خوردن ! مسئولي ميگه ما تورم را مهار مي كنيم ، گروني و بيكاري را ريشه كن مي كنيم ، اله مي كنيم ، بله مي كنيم ... جهان را آباد مي كنيم !! ...مسئولي گفته ما ٤ ميليون خانه مي سازيم ! ...حالا چرا ٤ ميليون ؟ خب بنده خدا بگو ١٠ ميليون خانه مي سازيم ... بگو ٢٠ ميليون خانه مي سازيم .. حتي ٣٠ ميليون ... باور بفرماييد اگر من بودم مي گفتم ٥٠ ميليون مسكن مي سازيم ! حرف زدن كه كاري نداره ... باز خواست هم نميشي ... خرجي هم نداره ...تازه ! هيچ كس هم بعداً نميگه چرا به قولت عمل نكردي ! .... همان طور كه بنده ماشين بتز خريدم و هتل ساختم و دور دنيا گشتم و هيچ خرجي هم نداشت ! .. بله ؟ ... . دروغ ميگم اكبر آقا ؟ ... دروغ ميگم جعفر خان ؟
-- فرمايشت درسته آقا حيدر .. كاملا متينه !
وآقا حيدر سلانه سلانه از پله مغازه پايين مي رود و مقداري كه دور مي شود اكبر أقا ميگه
-- بيچاره حيدر ! به نظرم يك مقداري از تنظيم در رفته .. آخه بيچاره يك حقوق بازنشستگي دارد و سه تا بچه بزرگ كه توي خونه مانده اند ... دوتا دختر ليسانسه و يك پسر فوق ليسانس ... خدا كمكش كنه ! ... آدم دلش به حالش هم مي سوزه ! ...خب جعفر خان ! شما چه مي خواستي ؟ ... يك كيلو برنج ؟
--

با هزینه بالا انتخابات برگزار میشه و با هزینه زیاد مجلس اداره میشه ک حقوق نمایندگان و کارکنانش پرداخت میشه، یه قانون تصویب میشه و شورای نگهبان هم تایید میکنه اونوقت چند نفر که تضاد منافع با قانون تصویب شده دارن مصوبه مجلس رو مثل آب خوردن کنار می ذارن و برخلاف خواست مردم و مصالح کشور جلو واردات خودرو رو میگیرن . لطفا مجلس رو تعطیل کنین

کاش ۱۰ درصد این حساسیت به حجاب رو مقامات و دستگاهها به گرانی و اختلاس و املاک نجومی داشتند

یعنی کوئیک یا همون پراید از 400 ملیون قراره بشه 600 ملیون
دروووووووود بر دولت کنترل تورم !