درباره سهیل زحمت کش تایباد همشهری ما که جان بسیاری از هموطنان بزرگوار گرامی را در اتوبوس نجات داده و ایثارگری را در حق مسلمانان انجام دادند روزنامه بنویسید ارمنی بود کلی روزنامه می نوشتین
اندر حكايت انتخابات !
-------------------انتخابات ؟ مگر موقع اش هست ؟ ... اي داد و بيداد ... پس معلوم ميشه داره چهار سال ديگر از عمر مان مي گذره و خودمان حواس مان نيست ! ... ميگم جعفر خان ،بنده مونده ام كه اين گراني ها تا كي مي خواد پيش بره ... تا كجا مي خواد ادامه پيدا كنه ؟ ... آخرش كجاست ؟ ! ...اجناس رفته اند توصف ! هر كدام به نوبت گرون ميشه ... اين جنس كه گرون شد دوباره ميره آخر صف تو نوبت تا بياد سر صف دوباره گرون بشه !! ....جعفر آقا گفتي انتخابات در پيش هست ؟ ! .... بنده دعا مي كنم كه مريضي پيش نياد ...پسر برادرم -- پسر ميرزا حسين را عرض مي كنم -- رفته دكتر ، نسخه اش گرفته سر دست ،...كفش آهني پوشيده از اين دوا خونه به اون دوا خونه ... حتي به شهرستان هاي نزديك ، انگاري اون قطره كه خيلي لازمه ، شده يك قطره آب رفته زير زمين ... حالا چلو بوقلمون و چلو جوجه و خاويار و موز و كيوي نتوانيم بخريم ، ديگه دوا و درمون مردم چرا ؟ ... دوا و دارو كه با جان مردم سر و كار داره ! ... دوا و دارو كه پفك و چيپس و آدامس و لواشك و نخودچي نيست كه نبايد بخريم ! ... جعفر آقا انگاري از انتخابات مي گفتي ؟ ... اسم برادرم ميرزا حسين آوردم ... بيچاره ميرزا حسين ، شده ني قليون ... غصه دو تا دخترش مي خوره كه تو خونه هستن ... ميرزا حسين ميگه با اين حقوق آموزش و پرورشي چه طور مي توانم هم روز خودمان را شب كنيم و هم براي اين طفلك ها دو تيكه جهيزيه بخرم كه غصه نخورن ! ... ميرزا حسين برايم گفت كه سه چهارتا خواستگار خيلي خوب اومده ، اما بهانه آورديم كه دختر ها قصد ازدواج ندارند ! براي چه ؟ ... خوب معلومه ، ميرزا حسين ميگه با كدام جهيزيه ؟ ... ميگه ميشه يك دست ليوان خريد ؟ نزديك دويست هزار تومن ! ... طقلك كاكام ميرزا حسين ! از غصه شده عينهو دوك نخريسي ... عيالش مي گفت بعضي شب ها ، تو خواب حرف ميزنه ... اسم يخچال و گاز و فرش و پنكه مياره ... اسم مبل و صندلي مياره ، و يك دفعه از خواب مي پره و قلبش تند تند بنا ميكنه به زدن ! ... بيچاره ميرزا حسين ! تو خواب هم فكر جعيزيه بچه هاش هست ! خدا براش خوش بخواد ! ... ميرزا حسين مريض نشه ، زبونم لال به سرش نزنه ، خيليه ! عيالش مي گفت بعضي شب ها هم تو خواب خيلي اَرت و پرت ميگه ! ...گفتي انتخابات كي هست ؟ ... ميگم جعفر جان ! به نظرت حالا كه انتخابات هست احتمال داره كه حقوق ها بيشتر اضافه كنن ؟ ... به نظرم ممكنه ! ... البته حقوق كه به جايي نمي رسه من تعجبم كه دولت ميگه كارمندان و حقوق بگيران با همين حقوق زندگي كنن ، پس انداز كنن ، براي دخترها جهيزيه بخرن و فكر آينده پسر ها هم باشن ! ... واقعاً توقع خيلي زياديه كه با اين حقوق ، مسئولين از مردم دارن ! ... هر چي ما حقوق بگير ها به مسئولين ميگيم : بابا جان نره ! ... مسئولين ميگن : بدوش !... زندگي خيلي داره سخت ميشه ، چهار من حلب كه اسمش گذاشتن پرايد ، ميگن قيمتش رفته به كهكشون .... قيمتش رفته فلك الافلاك ! طوري شده كه طرف كه مي خواد پرايد بخره ، انگاري مي خواد بنز بخره ... وقتي هم كه مي خواد بنز بخره انگاري مي خواد پرايد بخره ! ... خدا توبه ! چي شده ! ... ميدوني جعفر آقا امروز عيال كه خدا تو فيق روزه داري در اين ماه عزيز بهش داده دلش پيتزا كشيده ، امروز بهم كن : ميرزا محمد ، دلم پيزا كشيده براي افطاري ...جعفر خان ميدوني قيمت پيتزا چنه ؟ ... مخصوصا آخر برج كه نه حقوق ها دادن و نه حكم افزايش حقوق ها زدن !!... گفتم : عيال جان ، تصدقتم ! اين پيتزا ميتزا همه اش چَك و چربيه ... اينها قوتي نداره ... به سن و سال من و تو خوب نيست ... فشار مون بالا مي بره .... بالاخره توانستم به عيال بقبولانم كه بهترين چيز براي افطاري نون و پنير هست ،با خيار و گورجه !... حالا اگه سه چهارتا گردو هم باشه ، چه بهتر ! البته جعفر آقا به محض اين كه حقوق دادند و حكم افزايش حقوق ها به دستم رسيد ، فوري براي عيال جان پيتزا مي خرم و از دلش در مي آورم تا به دلش نمونه ! ...واي پام ... پام ... پام ... پام خيلي درد ميكنه جعفر خان ! ... امروز قراره كه من اذان بگم ... تا كم كم ميروم موقع اذانه ... التماس دعا جعفر آقا ... من رفتم .... ميگم جعفر جان بالاخره نگفتي انتخابات كي هست ؟ ! ... قربون دستت اگر شنيدي حكم حقوق ها را زده اند بهم خبر بده ... يادت نره ! عمر صد و بيست ساله بكني انشا الله ! ... حتما يادت نره كه خبر بدي !!
برای مشارکت بیشتر مردم گشت ارشاد را دوباره با حداکثر قدرت فعال کنید شروع به به اجرای قوانین جدید مالیاتی بکنید از همه مهم تر بنیزن را به قیمت جهانی در کشور عرضه کنید باقیش خود به خود درست میشود
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۲:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۱/۲۸
اینجوری همه چیز به یکباره درست میشه!!!
ناشناس
||
۱۴:۴۶ - ۱۴۰۲/۰۱/۲۸
والا اینا دارن همین کارها رو چندین سال میکنن و خودشونم تعجب میکنن که چرا هر چی فشار میاریم مردم صداشون در نمیاد در اصل همه کاری کردن ولی مردم رو نتونستن از جاشون تکون بدن
پیش نیاز یک انتخابات پر شور ، اعتماد مردم به فرایند انتخابات و از همه مهمتر افراد کاندیدا شده برای انتخابات است . که متاسفانه در حال حاضر این اعتماد خدشه دار شده است . فرایند انتخابات دارای اشکالات متعددی است . و انتخاب شوندگان نیز ثابت کرده اند که پس از نیل به مقصود ! ، دیگر کاری به مردم نداشته و خر خود را می رانند !
واگذاری مسئولیتها به مردم و مشارکت آنها در اداره امور کشور، یکی از مهمترین برکات نظام مقدس جمهوری اسلامی است. کاملا با این حرف موافقم البته این دوقسمته که قسمت شرایط سخت اقتصادی ، جنگیدن با تورم و شرایط موجود با مردم و رفاه ، راحتی و آسایش با مسئولین و اهل بیت اینم فرمول مشارکت مردم در انقلاب که الان داریم میبینیم !!!!
هیچ ملتی ظاهرا" اینطور نمیتونه نقش بازی کنه! تکرار هنوز کافی نیست ؟!
خلاصه ی آنچه گذشته، دیگه با مهره ها و قوانین موجود نمیشه به شکل قبل ادامه داد. طرحی نو لازمه.