در جهان بجز چند کشور مثل ایران و ترکیه و ... مشکل تورم حل شده است مضاف بر این مشکل ایران تورم نیست بلکه ابرتورم است
وقتی ابرتورم در کشور وجود داشته باشد عملا نهادهای نظارتی بی خاصیت می شوند و زندگی اکثریت مردم مشتمل بر حرام خواری می شود که در زندگی معنوی آنها هم اثرگذار است
با وجود تورم و ابرتورم برخی از پارامترهای اقتصادی منطقی تبدیل به موجودیت ربا خواری می شود
قرض دادن و وام دادن دیگر مفهوم قرض ندارد و اگر کسی قرض بدهد ثواب ده ها برابری دارد اما اگر کسی بخواهد قرض خود را به تاخیر بیندازد تبدیل به گناه رباخواری می شود
در تورم زدگی مسئولین اقتصادی گناهشان مصداق ربادهنده و ربا گیرنده و سارق است که با هیچ توبه ای پاک نمی شود
در تورم مسئولین در سخت ترین امتحان و شدیدترین مجازات خدا خواهند بود که بی حجابی پیش آن گناه سبک تری است
اگر یک نفر از یک نفر دیگری دزدی کند گناه او با بخشش یک نفر پاک می شود اما در تورم گناه یک امت و یک اجتماع بر عهده یک یا چند نفر است که حکم فسق و انتشار را دارد و بعید نیست حکم محاربه با خدا را داشته باشد
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۰:۲۴ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۶
ایجاد تورم عین دزدی در روز روشن است
بی ارزش کردن پول ملی عمدا یا سهوا (یعنی بعلت بی سوادی وندونم کاری های مسوولین ) عین دزدی از انسانهاست و حساب بس سنگینی را باید در برابر خداوند دارد
عراق اشغال شده، سوریه جنگزده و افغانستان بدون زیرساختار هیچکدام تورمی را که ما داریم را ندارند ، چرا؟
یکی دلیل را تحریم ها اعلام میکند، دیگر مدعی صادرات عمده نفت و پتروشیمی و بی اثری تحریم ها
یکی چاپ پول بی پشتوانه را عامل میداند و دیگر اصل موضوع را رد میکند
یکی دزدی و اختلاس را عامل میداند و دیگر میزان آنرا اندک
و…..
چیزی که مردم میبینند کوچک شدن سفره خالیشان هست و بزرگ تر شدن سفر کسانیکه مردم را به مقاومت و سکوت دعوت میکنند
دلیل حبس و اعلام نشدن رسمی نرخ تورم این هست که مردم دارن به صورت واقعی و ظرف یک ماه گذشته عدد واقعی تورم رو احساس می کنن و احتمالا آقایون دارن به عددهایی که جلوشونه نگاه می کننو می گن خب الان چطوری اینا رو اعلام کنیم وقتی که حقوق کارگر رو 20 درصد اضافه کردیم و قول دادیم بجاش تورم کنترل بشه ! ! . . . . . . .
وقتی ابرتورم در کشور وجود داشته باشد عملا نهادهای نظارتی بی خاصیت می شوند و زندگی اکثریت مردم مشتمل بر حرام خواری می شود که در زندگی معنوی آنها هم اثرگذار است
با وجود تورم و ابرتورم برخی از پارامترهای اقتصادی منطقی تبدیل به موجودیت ربا خواری می شود
قرض دادن و وام دادن دیگر مفهوم قرض ندارد و اگر کسی قرض بدهد ثواب ده ها برابری دارد اما اگر کسی بخواهد قرض خود را به تاخیر بیندازد تبدیل به گناه رباخواری می شود
در تورم زدگی مسئولین اقتصادی گناهشان مصداق ربادهنده و ربا گیرنده و سارق است که با هیچ توبه ای پاک نمی شود
در تورم مسئولین در سخت ترین امتحان و شدیدترین مجازات خدا خواهند بود که بی حجابی پیش آن گناه سبک تری است
اگر یک نفر از یک نفر دیگری دزدی کند گناه او با بخشش یک نفر پاک می شود اما در تورم گناه یک امت و یک اجتماع بر عهده یک یا چند نفر است که حکم فسق و انتشار را دارد و بعید نیست حکم محاربه با خدا را داشته باشد
بی ارزش کردن پول ملی عمدا یا سهوا (یعنی بعلت بی سوادی وندونم کاری های مسوولین ) عین دزدی از انسانهاست و حساب بس سنگینی را باید در برابر خداوند دارد