در حال حاضر ایران چنان مشغول و سرگرم مسائل سیاسی بین المللی و سرمایهگذاری سنگین در بعد نظامی است که دیگر نه پولی و نه وقتی برای رسیدگی امور داخلی ندارد، تناقضات دیدگاههای مسولین امر موید آن است که نه عزمی برای احیای دریاچه ارومیه وجود دارد و نه سرمایه ای .
کشت چغندرقند در منطقه بایستی ممنوع و کارخانجات مربوطه تعطیل شود.
باغات سیب بایستی برچیده شوند!
گشت ذرت بایستی ممنوع شود!
چاههای غیر مجاز پلمپ شود!
حق آبه دریاچه از بیش از هفتاد سد احداث شده در حوزه آبریز دریاچه ارومیه رهاسازی شود.
از طرف مسئولین هیچ اراده ای دیده نمیشود! چگونه است که بیست سال قبل روزنامه محلی میتواند خشک شدن دریاچه اورمیه را پیش بینی کرده و هشدار دهد ولی مسئولین و نهادهای مربوطه تشخیص ندهند!
چرا ۱۲ سال قبل در روز طبیعت تجمع کنندگان در ساحل دریاچه را که بصورت نمادین یک بطری آب در دریاچه می ریختند تا افکار عمومی و مسئولان را با خطر خشک شدن دریاچه اورمیه آشنا کنند را، دستگیر و با اتهام واهی پانترکیسم و تجزیه طلبی به زندانهای طویل المدت محکوم کردند! جالب است همان شب در صدای آمریکا هم مهمان برنامه گفت: تجمع کنندگان تجزیه طلب هستند و هیچ خطری دریاچه اورمیه را تهدید نمیکند!
آیا عمدی در کار است!؟