تنها صندوق های بازنشستگی نیستند که ورشکسته اند، کل مملکت ورشکسته است. واقعاً هنر می خواست که کشور ثروتمند ایران که 9% ذخایر انرژی و معدنی دنیا در زیر خاک آن واقع شده، به این حال و روز تبدیل شود.
انسان وقتی نیترمطللب رامیخواند باین مضمون کهمسئله مهم وحیاتی برای کشوراست که دولت مردان وقهرمان نیزاحتمال رفوزه شدنشان رادراین فصل مهم وحیاتی برنامه هفتم دارند فکرکردیم واقعاً چه چیزی است که رستم هزاردستان هم حریفش نمیشود وخداوکیلی اولین چیزی که بنظرمان آمد آن بودکه دربرنامه هفتم توسعه شاید اصل مبارزه بارانت وفساد وپارتی بازی گنجانده شده دوچشم داشتیم دوتا هم قرص کردیم چهارچشمی خواندیم دیدیم موضوع صندوق بازنشستگی وازاین حرفهای تکراریست که نه رستم میخواهد ونه مردان قوی بلکه یک ذره اراده اگر باشدقابل حل است
درباره صندوقهای بازنشستگی باید یک رویکرد انقلابی اتخاذ شود و بازنشسنگان دوباره برای کار فراخوان شوند و در دوره گذار و به صورت پلکانی در مناطق محروم و معادن به کار گرفته شوند تا تیرهای دشمنان انقلاب که برای ورشکستگی صندوقها پرتاب می کنند به سنگ بخورد
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۱:۱۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
بازنشسته توان کار در معدن ندارد جوانان را به معدن بفرستند و بازنشسته ها در ادارات نیروی خدماتی شوند
ناشناس
||
۱۷:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
شما شوخی میکنی ولی بعضی ها اینقدر آی کیو پایینی دارند که باورش می کنند و تبدیل به قانون میشه!!!
دولت حق دخالت درسازمان تانین اجتماعی واموال وسرمایه ها ومدیریتش را ندارد ،ثانیا اگر دولت دیون خودرا به صندوقها پرداخت نماید ،و... های قبلی از صندوقهارا به صندوقها برگرداند تمام مشکلات انها حل می شود ونیازی به امرونهی دولت نمی باشد .
تا زمانیکه تبعیض دستمزدی در ساختار بی سر و سامان دولت وجود دارد چه انتظاری است که وضعیت بخش عمومی جامعه بهبود یابد.دهمین کشور ثروتمند دنیاست ولی این ثروت در اختیار بیست درصد جامعه ایران است.از واقعیت تا آمار ......
همش شیپور سر کج میزنید
مشکل اول دخالت دولت هست که به جای کم کردن دخالت در حال افزایش دخالت و نفوذ خودشون در صندوقها هستند
مشکل دوم کاهش جمعیت هست که به جای توجه به ازدواج و مسکن و شغل در حرف شعار افزایش ازدواج میدن ولی در عمل با تاکید بر حفظ منافع باندی خاص و آقازاده ها در حال کاهش ازدواج و جمعیت کشور هستند
سومین نکته بهبود وضعیت اقتصادی برای افزایش اشتغال و بیمه پردازی است که آن هم فقط با حرف درمانی دنبالش هستند
چهارمین نکته هم توجه بیشتر به پیشگیری از بیماری است تا درمان ولی مافیا درمان اجازه این کار را نداده و دولت هم اراده ای ندارد
نه اینکه نشود بحران صندوقها را کنترل کرد بلکه تمایلی به این کار وجود ندارد . بخشی از آن به وجود تعداد زیادی از عمال و مدیران صندوقهای بر میگردد که تحت لوای دولت منافع بهتر و بیشتری نصیبشان میشود و نیازی هم به توضیح اض
متاسفانه بدلیل تسلط دولت بر صندوقها و تسلط مدیران دولتی و پرسنل گوش بفرمان با دریافتی های خارج از عرف تمایلی به توانمند سازی صندوقها وجود ندارد قاعدتا به هیچ کجا هم نیازی به پاسخگویی ندارند