بعضی مسئولین زبانشان زبان خدمت و زبان معیشت مردم است اما ذهن و قلبشان به سمت نیاوران و به سمت اروپا و آمریکا است
ممکن است برخی ها به نیاوران و اروپا و آمریکا دسترسی داشته باشند و برخی هم جزء آرزوهای آنها باشد مهم افکار و باطن افراد است
امثال شهید بابایی و چمران کسانی بودند که ذهنشان و باطنشان در کشور خودشان بود و به خاطر همین هم جانشان را برای کشورشان فدا کردند
برخی مسئولین هم اروپا و آمریکا را برای مردم تخ می دانند اما از آرزوهای خودشان و فرزندانشان است
صحبت از تولید ملی می کنند اما مشتاق کالاهای خارجی هستند
بعضی مسئولین هم دینداری در زبان و ظاهرشان است
اساس دین تقوا و نظم است یعنی ترس از خدا و ساختار مند بودن
کسی که از خدا بترسد راستگو است امانت دار است خلف وعده نمی کند با تمام وجود عدالت ورزی می کند و براحتی از خود عبور می کند
در ازتباطات رادیویی کوچکترین انحراف فرکانسی باعث قطع ارتباط می شود و این قانون را خدا بنیان نهاده است
انسان خداگونه هم همینگونه است فردی است که ساختار مند و بگونه ای نظم برقرار می کند که هیچ کس نتواند صاحب رانت و انحراف شود و این انسان شیطان گونه است که دنبال بی نظمی است که بتواند راحت تر در این ساختار بی نظم بهره های غیر قانونی ببرد
اسراف کاران براداران شیطان هستند و این برادران شیطان هستند که دنبال موازی کاری و اسراف و خارج از قاعده و اصول کار کردن هستند
در جای جای کشور و در هر تپه ای که می بینید هر کس ساز خودش را می زند و برای خودش یک تشکیلات مستقل اسراف کارانه درست کرده است
در کشور فعالیت زیاد می شود اما چه فایده که هیچ چیز هماهنگ نیست و همه در کار همدیگر دخالت می کنند در حالی که خودشان پر از اشکال هستند و ای کاش کم کار می شد اما همه چیز هماهنگ و در یک راستا بود و پول ریخت و پاش ها مصرف زیرساخت های کشور و به نفع همه مردم حتی خود مسئولین می شد
ای کاش اقتصاد و پول کشور دارای نظم و ساختار و از یک نقطه محکم و گروه متخصص کنترل و هدایت می شد و ده ها و صدها نهاد در آن دخالت نمی کردند
من به همه مسئولین توصیه می کنم به عقلانیت بازگشت کنند به نظم و به ساختار مند بودن به تعامل و گفتگو و به اینکه همه صدا ها شنیده شود و به اینکه گره ها را با دندان باز نکنند و بدانند که با دست و با گفتگوی رسمی و شفاف هم می شود مشکلات کشور با غرب را حل کرد
گفتگوی رسمی و شفاف نشانه ذلت نیست نشانه خواری نیست
از رای اکثریت نباید سوء استفاده سیاسی کرد و در جایی که به نفع اشخاص است مهم و در جایی که به ضرر منفعت شخصی است بی اهمیت شود
رای اکثریت مهم است و فقط در مقابل کلام قطعی خدا است که رای اکثریت رنگ می بازد
عزت کشور و مردم یعنی اینکه مردم در کنار معنویت میانه رو و متعادل بتوانند یک درآمد مناسب نسبت به هزینه داشته باشند و حداقل یک شغلی برای کسب درآمد مناسب وجود داشته باشد و کسی دنبال مهاجرت از کشور نباشد
معنویتی که تحمیلی باشد فایده ای ندارد معنویت باید قلبی باشد معنویت باید انتخابی باشد و افراد با قلب خودشان و با استدلال و منطق پذیرفته باشند
زیبایی معنویت به متعادل بودن آن و به ماحصل آن است ماحصل معنویت باید آرامش بازار باشد باید راستگویی و امانت داری مسئولین باشد باید ثبات در پول ملی باشد نه بی ارزش شدن پول و بهم ریختن بازار و اقتصاد و تولید
قبل از انقلاب مسئولین هم منفعت طلب بودند اما وطن پرست هم بودند ممکن بود مذهبی نبودند اما دوست داشتند کشورشان پیشرفته باشد
صدها و هزاران کارخانه از قبیل ارج و آزمایش و کفش ملی و پارس و ... باقی مانده از همان دوران است
اما متاسفانه برخی از مسئولین در شرایط فعلی بیمسولیت شده اند یعنی دنبال رفاه و قدرت خودشان هستند و دنبال این هستند که در انگلیس و اروپا هم برای خودشان امکانات رفاهی ایجاد کنند و از نظام و کشور یک تار مو هم که برای خودشان غنیمت جمع کنند و اساسا بیت المال و پول ملی برایشان مهم نیست
چند نفر خارجی آمده اند مطالبه گری کنند تا اقامت ایران را بگیرند؟ اول مطالبات مردم خودت را بده اقامت خارج پیش کش
تازه کانادا و اروپا هم به هر کسی اقامت نمی ده به کسانی که ثروت وارد کشورشان کنند و آدم های نخبه و با سواد باشند اقامت می دهد و دنبال دردسر برای خودشان نیستند
وقتی روزانه چند هزار میلیارد تومان به حجم پول اضافه می شود گفتن اینکه تورم انتظاری کاهش یافته حرف درستی نیست
بنظر من تورم همچنان افزایشی خواهد بود دولت مجبور است نان و بنزین و بعضی خدمات را گران کند واین می شود یک تورم مضاعف