وقتی دولت ها با عرضه و قوی باشند و نگرانی های آینده مردمشان را درک و رفع کنند، مردم نیز با اتکا به چنین قدرتی (حکومت قوی که پشتوانه نیازهای احاد ملت در هر شرایطی باشد) و با درامد کمتر می توان احساس خوشبختی داشت. در غیر اینصورت تک تک اعضای جامعه باید برای هرگونه مشکل احتمالی آتی، فقط به خودشان اتکا کنند و برنامه داشته باشند و شرایط مالی خود را برای بدترین احتمالات و شرایط (مثلا بیماری سخت و مشکلات زمین گبیر شدن در سالمندی) آماده کنند.
بنظر من اختلاف 20 هزار دلاری سطح خوشبختی ایرانی ها با 6 هزار دلار سوئیسی ها را نباید در سطح بالای توقع مردم ایران دانست بلکه در تورم وحشتناک واستخوان خرد کن فعلی ایران دانست در حال حاضر نرخ تورم در سوئیس کمتر از 2 درصد است ودر ایران بالای 50 درصد ..تورم احساس ناامنی بوجود می اورد وجبران آن درآمد بیشتر واین دور تسلسل ...
اتفاقا بسيار معنا دار است . "عدم امنيت " فقط به معناي نبود امنيت پليسي نيست ، بلكه شامل نگراني در مورد آينده و تجربه هاي دردآور اقتصادي هم مي شود . اينكه يك شب بخوابي و فرداش هرچه كه پس انداز كرده اي بي ارزش بشود ، و يا اينكه يك كارمند دولتي به راحتي يك تصميم حساب نشده بگيرد و شما را از كار و زندگي ساقط كند ، مي شود عدم امنيت و عدم اعتماد . اينكه گرفتن ماليات نه روال عرفي و نه روال قانوني با ثبات ندارد . اينكه آينده و امكان تحصيل فرزند شما صد در صد زير سوال است و به خواست و عملكرد كساني بستگي دارد كه صحت عمل ندارند و حسن نيت ندارند و اخلاق هم ندارند . اينكه هرچه قدر درس خوانده باشي و نخبه باشي و شاخص باشي ، هيچ تضميني براي پيشرفت شما وجود ندارد كه هيچ ، بلكه عمدا سيبل تيراندازي هم واقع مي شوي . اينكه بي كفايت را عمدا نسبت به شما برتري مي دهند تا حرف شنوي داشته باشد و هزار غم ديگر ؛ همه باعث مي شود كه خودت بماني و خودت و اگر قرار است زندگي اي وجود داشته باشد ، تنها در حوزه خصوصي شما امكانپذير است و همين باعث مي شود كه حوزه شخصي و دارايي شما مجبور است كه بزرگ باشد وگرنه امكان حيات در محيط عمومي براي تو نيست
خدا بده برکت