با اینکه دل خوشی از .....ب ندارم ولی اوضاع دانشگاهها خیلی خرابه ...بنده بعد از ۲۰ سال دارم دومین ارشدمو در یکی از دانشگاههای مطرح تهران میگذرونم..صحنه های رو میبینم که شرمم میاد بنویسم..بطوریکه شک دارم دخترمو اجازه بدم وارد دانشگاه بشه...اصلا قابل قیاس با دانشگاه ۲۰ سال پیش نیست.نه سطح علمی ونه سطح شعور اخلاقی و فرهنگی دانشجویان.....با یک نگاه سریع وکلی باید گفت فاتحه دانشگاه خونده شده...وجنگ نرم رو باختیم.ومسئول همه اینها مدیران نالایق در همه زمینه ها و سطوح میباشد.
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۰:۰۲ - ۱۴۰۲/۰۸/۱۹
آره من هم دهه ۸۰ لیسانس بودم حراست به شدت نظارت داشت بر دانشجویان پوشش ها مناسب بود به ندرت دوست دختر پسر میدیدی کسی جرات نداشت هرزگی کنه اما الان که دانشجو تحصیلات تکمیلی هستم دانشگاه میرم قابل مقایسه با اون موقع نیست پوشش ها افتضاح شده دخترها و پسرها خیلی با هم راحت هستن بعضی ها انگار فقط با هدف عشق بازی اومدن دانشگاه آدم واقعا ناراحت میشه وقتی
حراست به وظایف خود عمل نمیکنه
من جزئیات را نمیدونم ...ولی بنظرم رئیس راست میگه..دانشگاه قوانین اخلاقی و انضباطی ایرانی و اسلامی خودش را داره معنی نداره در ملا عام همو ببوسند؟!!...کافی شاپ و پارک و توی تاریکی که نشستید که!!...وسط محوطه در حضور دیگران خب خیلی زشت و وقیحانه است حتی اگر زن و شوهر باشند...بعضی حرکات مال محیط عمومی فرهنگی نیست..فقط مال محیطهای شخصی وحریم خصوصی هست . این اصلا مناسب با فرهنگ و شرم و حیا زن و مرد ایرانی نیست ...بچه ها سعی نکنید رفتارهای غیر اخلاقی را آزادی تعبیر کنید ..بخدا اینا یعنی بوسیدن های طولانی در آغوش کشیدهای طولانی در ملا عام در محیطهای فرهنگی فقط بی حیایی هستش و مناسب با شان و شخصیت دختر و پسر ایرانی نیست.....هرچی جای خودش را داره...و هرملتی ارزشهای فرهنگی و هویتی خودش فرهنگ اون ملت را زیبا و درخشان میکنه...عشق را تحسین میکنم ولی عاشق بی حیا نیست و برای طرفش احترام قائل هستش...
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۰:۰۴ - ۱۴۰۲/۰۸/۱۹
دقیقا موافقم آفرین دانشگاه محیط آکادمیک هست نه جای عشق بازی
مگر با نصیحت و پند و اندرز شما میتوانید این اراذل و اوباش را که معلوم نیست چطوری وارد دانشگاه شدند را
به راه راست ارشاد کنید؟ بایستی به حراست میگفتید که اقدام قانونی در باره این هنجار شکنی انجام دهد.
هردو دانشجو را حداقل یک نیمسال محروم میکردید. اینها برای برای برهم زدن نظم دانشگاه عمدا چنین کارهائی را انجام میدهند.
آقای استاد علوم اجتماعی، جوانان در حکم گندم و اساتید و بزرگان جامعه و خانواده در حکم کشاورزند. این جوانان محصول ما هستند!! به جای مقابله با آنها باید خود را به معنای عام و خاص آن بازبینی کنیم. نیک بنگرید که چه کردیم که چنین شد؟...